یک باستان‌شناس در گفت و گو با هنرنیوز:

اطراف حریم درجه یک نقش‌برجسته‌ها فنس بکشند

2 بهمن 1392 ساعت 11:02

یک باستان‌شناس گفت: بهترین کار برای حفاظت بدون تخریب حریم منظری، مشخص کردن حریم‌ درجه یک محوطه‌های دارای نقش برجسته‌ و فنس کشی اطراف آنهاست.


مریم اطیابی- هر روز اخباری از تخریب نقش برجسته‌ها و کتیبه‌ها به گوش می‌رسد. نقش برجسته‌های تاریخی‌»پریشو»،تاق بستان، تنگ چوگان،تنگه قندیل، صحنه ازدواج «شاپور اول ساسانی» با «ملکه آذر آناهيتا»، نقش برجسته فالح در ایذه، نقش برجسته‌های دوره قاجار و ... تنها تعدادی از نقش برجسته‌هایی هستند که در معرض تخریب انسانی یا طبیعی قرار گرفتند. با میلاد وندایی باستان‌شناس، نویسنده کتاب«نقوش برجسته ساسانی» و صاحب امتیاز و مدیرمسوول مجله‌ی باستان‌شناسی کندوکاو در این باره به گفت و گو نشستیم.

هنرنیوز: چرا نقش برجسته‌ها اهمیت دارند؟

نقش برجسته‌های ایرانی بویژه دوره ساسانی،اشکانی و الیمایی در درجه اول از نظر تاریخی دارای اهمیتند . نقش برجسته‌ها راوی افکار و هویت و منش حکومتگران و جامعه در یک برهه زمانی و گویای اهمیت تاریخی یک مقطع زمانی هستند.
در درجه دوم این نقوش از منظر زیبایی شناسی و هنر بسیار حائز اهمیت هستند. بخشی از تاریخ دوره ساسانی و الیمایی و ...را می‌توانیم از روی این نقش برجسته‌ها بشناسیم. حتا می‌توانیم به نوع پوشش و طراحی لباس در دوره‌های مختلف مثل ساسانی و الیمایی مختلف پی‌ببریم.نقوش برجسته مخصوصاً در دوره ساسانی و اشکانی نشاندهنده بخشی از تاریخ هنر ایرانند. علاوه بر این که این نقوش در دل صخره دیده می‌شوند در گچبری‌ها و مفرغ‌ها و مجسمه‌ها و... نیز قابل رویت هستند. طیف گسترده‌ای از تاریخ هنری ما را در بر می‌گیرند و اهمیت آنها براین اساس چند برابر می‌شود. در دوره الیمایی نقش برجسته‌ها به شدت عمقشان کم هستند و حجاری‌ها خیلی ظریف و خطی‌اند. اما در دوره ساسانی بویژه از دوره شاپور اول به بعد این نقش برجسته‌ها حجم می‌گیرند و دارای عمق می‌شوند تا آنجا که به سمت مجسمه شدن پیش می‌روند. ظریف‌کاری‌های روی نقش برجسته‌ها در این دوره کاملاً نمادین است.کلاً هنر شرق سمبولیک و نمادین است برخلاف هنر غرب که ناتورالیسم و طبیعت‌گرا است.

درنهایت باید گفت نقش برجسته‌ها پیام خود را در طول تاریخ به مردم اعصار گوناگون رسانده‌اند و نوعی تلاش برای ماندگاری را به اثبات رسانده‌اند. البته نقوش برجسته هخامنشی را نیز نباید از یاد برد. این نقوش بیشتر در کاخ‌های هخامنشی به عنوان تزئینات داخل کاخ‌ها استفاده می‌شدند که به عنوان نقوش آزاد مطرح نیستند. اما نقش برجسته‌های مورد بحث ما به طور کلی به نقوشی گفته می‌شود که در فضای آزاد روی صخره‌ها حکاکی شده است مثل تمام نقوش الیمایی و ساسانی.

هنرنیوز:نقش برجسته‌ها با چه مشکلاتی روبه رو هستند؟

به عنوان مثال «نقش رستم» و «نقش رجب» به دلیل آن که در مرکز دید و مورد بازدید گردشگران هستند نسبت به بقیه نقوش در وضعیت بهتری قرار دارند و سارقان نمی‌توانند به آنها دسترسی داشته باشند اما عواملی مانند گلسنگ‌ها، آب و باران و برف و... به آنها آسیب می‌رساند. هنوز هم در نقوش برجسته نقش رستم و یا نقش رجب گلسنگ‌ها قابل رویت هستند. از طرفی باران‌های فصلی شیراز سیل‌آسا است و هنگام بارش، آب روی نقش برجسته رجب بویژه نقش برجسته «دیهیم ستانی شاپور اول» قرار می‌گیرد و رنگ آن را سیاه کرده است. با نگاهی به عکس‌های نقش برجسته ساسانی بیشاپور نیز درمی‌یابیم از ده سال پیش تا کنون در اثر همین عوامل این نقوش چقدر فرسایش پیدا کرده و رنگشان سیاه شده است.

یکسری نقش برجسته نیز بدون حفاظند مثل نقش برجسته تنگه قندیل، نقش برجسته سراب بهرام، نقش برجسته سرمشهد و... که این‌ها مورد غارت قرار می‌گیرند. نقش برجسته تنگه قندیل پارسال توسط سارقین برای دسترسی به گنج کنده شد. و هنوز هم هیچ کس حاضر نیست این اطلاع‌رسانی را به عهده بگیرد که نقش برجسته‌ها حاوی گنج نیستند. آنها به دلیل اهمیتی که در پرسش بالا‌تر مطرح شد ارزشمند هستند.
یکسری آسیب‌ها هم خودآگاه بوجود می‌آید مثل بلایی که سر نقش برجسته‌های تاق بستان آمده است. یکماه پیش آنجا بودم .دیوار کناری صخره تاق بستان که صخره کوچکی است و به سمت زمین می‌آید در یک متری نقش برجسته است و در حال کنده شدن است.در پروژه ساماندهی بخش زیر آن را برای حوضچه کندند و بار عمرانی خودِ صخره که وزن خیلی زیادی دارد روی دوش نوک صخره افتاده و درحال آسیب‌رسانی است.

هنرنیوز:پژوهشگاه در این زمینه چه وظیفه‌ای دارد؟

محوطه نقش رستم و نقش رجب که در دسترسند با خطر گلسنگ مواجه‌اند. در عرصه بین المللی در این زمینه اقدامات خوبی صورت گرفته که پژوهشگاه باید از آن تجربیات بهره بگیرد. دوم باید دست به اقدامات حفاظتی زد که باد و باران به این نقوش آسیبی نرسانند. ماهیت نقش برجسته در دل صخره بودن آن است این طور نیست که بخواهیم یک سقفی بالای سر آنها بزنیم تا حفاظت شوند.
به عنوان مثال نقش برجسته تنگه قندیل در یک محوطه به همین نام قرار دارد. مکان قرار گرفتن نقش برجسته هویت همان نقش برجسته است اما برخی معتقد بودند برای حفاظت بیشتر باید نقش برجسته تنگه قندیل را به محوطه بیشاپور منتقل کرد. من شخصاً با این جابه جایی مخالفم چون هویت نقش برجسته تنگه قندیل از بین می‌رود.

هنرنیوز:آیا نگهبانی برای حفاظت از این نقش برجسته یا سایر نقش برجسته‌ها وجود دارد؟

غار شاپور تنها محوطه تاریخی که داخل غاری بالای کوه در انتهای تنگ چوگان و در چهار کیلومتری شهر بیشاپور قرار دارد. یک قندیل داخل غار است که با حجاری به مجسمه تبدیل شده اما اکنون هیچ نگهبانی ندارد. دسترسی به آن آسان است و هیچ گونه حفاظتی هم از آن نمی‌شود و امکان هر نوع حادثه‌ای برای آن وجود دارد. به عبارتی تنها مجسمه ساسانی بدون هیچ حفاظی در معرض دید عموم است.

از سویی دسترسی به نقش برجسته تنگه قندیل خیلی سخت است. در یک روستای دورافتاده وسط یک رودخانه فصلی که هیچ حفاظی ندارد. محوطه‌های تاریخی در ایران با کمبود فاجعه‌بار نیروی حفاظت رو به رو است. یک نگهبان میراثی در هر محوطه وجود دارد که شاید ماهی یکبار وقت نکند فرضاً به نقش برجسته‌ای مانند تنگه قندیل سر بزند. تازه اگر آدم پیگیری باشد و بخواهد با موتور به آن سری بزند! برای محوطه‌ای مانند تنگه قندیل باید حفاظ ایجاد شود البته نباید دید منظری را خراب کنند. بهترین کار برای حفاظت بدون خراب شدن حریم منظری، مشخص کردن حریم‌ درجه یک محوطه‌های دارای نقش برجسته‌ و فنس کشی اطراف آنهاست.

هنرنیوز: فکر نمی کنید فنس کشی خود نوعی آسیب به حریم باشد؟
این حداقل کاری است که باید انجام شود. در یک قیاس مثالی می زنم .ستون تراژان نام ستونی رومی واقع در شهر رم در ایتالیا است که کار ساختش در سال ۱۱۳ میلادی به پایان رسید و از سوی سنای روم و مردم به افتخار پیروزی‌های تراژان، امپراتور روم در دو نبردش علیه داسیایی‌ها در سال‌های ۱۰۲ و ۱۰۵ میلادی به او تقدیم شد. این ستون دارای نقشینه‌ای مارپیچ است که تا بالای ستون ادامه داشته و بخش‌هایی از این نبرد به‌صورت نقش‌برجسته‌هایی بر روی آن کنده‌کاری شده‌است. اکنون در دل شهر رم اطراف حریم درجه یک آن حفاظ هست.

هرچند قیاس حفاظت آثار بین ایران و ایتالیا قیاس مع‌الفارق است اما برای نقش برجسته تنگه قندیل، سراب بهرام، سر مشهد، فیروزآباد حداقل تا فاصله 15- ۱۰ متری محوطه‌ها فنس بکشند که اگر کسی خواست بازدید یا عکاسی بکند به راحتی میسر باشد.

تشخیص فاصله نصب فنس‌ها هم مهم است چرا که زمانی برای «سراب بهرام» نورآباد ممسنی که حریم درجه یک دارد در فاصله نیم متری یا یک متری ۳ میله آهنی نصب کرده و فنس کشیده بودند که همین باعث شده بود هیچ کس نتواند نقش برجسته را ببیند چه برسد به آن که بخواهد عکس بگیرد. هم دید منظری آن را خراب کرده بودند هم هیچ حفاظتی نمی‌شد و مردم محلی آن را خراب کرده بودند.

هنرنیوز:اشاره کردید به مردم روستاها آنها چه نقشی در این حفاظت می‌توانند داشته باشند؟

مردم تنگه قندیل یا سراب بهرام این نقش برجسته‌ها را جزوی از افتخار خود می‌دانند مخصوصاً مردم روستای سر مشهد به نقش برجسته‌های موجود دراین منطقه افتخار می‌کنند. اگر برای آموزش و اطلاع رسانی مردم بومی یک منطقه برنامه‌ریزی شود و آنها به این آگاهی برسند که نقش برجسته‌ها بخشی از فرهنگ، هنر و تاریخ منطقه آنهاست و باید حفاظت شود تا هویت آنها ماندگار بماند بهترین سرمایه‌گذاری انجام شده و مردم خود حافظ این مناطق می‌شوند. مثلاً هنگام تخریب تنگه قندیل یکی از اهالی روستا به من اطلاع‌رسانی کرد. در واقع روستاییان خود می‌توانند بهترین حافظان میراث فرهنگی منطقه خود باشند. اما متأسفانه سازمان میراث فرهنگی درباره فرهنگسازی هیچ کاری انجام نمی‌دهد. تنها اقدامی که این سازمان انجام نمی‌دهد سرمایه‌گذاری فرهنگی روی مردم یک منطقه است به عبارت دیگر سازمان میراث فرهنگی بدون سرمایه‌گذاری فرهنگی!


کد خبر: 68403

آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdcaeyni.49naw15kk4.html

هنر نیوز
  http://www.honarnews.com