در باب دیوانه ای که از قفس پرید
نگاهی به فیلم آدمکش ساخته ی رضا کریمی
در باب دیوانه ای که از قفس پرید
 
تاريخ : يکشنبه ۱۹ دی ۱۳۸۹ ساعت ۱۲:۲۹
فیلم آدمکش در سیل فیلم های بی مایه و سخیف این روزهای سینما به مثابه ی تغییر و تحول به شمار میرود چرا که در ایران ژانر جنایی _روانشناسی بسیار مهجور مانده و این فیلم به جهت درون مایه ی روانشناسی اش جزو تجربه های خاص سینما یی ایران به شمار میرود.

آدمکش آخرین ساخته ی رضا کریمی پس از "عشق +2" "هزاران زن مثل من" "تب " و" انعکاس" است و داستان روان شناس جوانی را روایت میکند(بهرام رادان) که در پزشک قانونی به بررسی جرایم روانی میپردازد .او به خواسته ی دوست قدیمی اش (حامد بهداد ) پرونده ی زنی بیمار(مهتاب کرامتی) را مورد بررسی قرار می دهد که در طول چند روز حبس به 3 فقره قتل اعتراف کرده است. روان شناس با او درگیر معماها و پیچیدگی های پرونده اش میشود و در اقدامی ناگهانی او را فراری میدهد.

نگارش فیلمنامه ی آدمکش بر عهده ی محمد هادی کریمی بوده و به گواهی تیتراژ کارگردان شخصا فیلم نامه ی نهایی را باز نویسی کرده که همان هم مشمول ضعف و ایرادهای فراوانی است وباعث سردرگمی مخاطب میشود.

برای مثال زن در ابتدا مدعی می شود همسرش را کشته و هنگامی که روانشناس تقاضای دیدار بیمارش را می کند بازپرس میگوید او ممنوع الملاقات است و زن به فاصله ی کمی به قتلهای بعدی هم اعتراف می کند.

زن بیمار دایم برارتباطات ماورایی اش اصرار می ورزد در حالی که این ایده ی فیلمنامه نویس در انتهای فیلم بسیار فشل و بی ربط به نظر می سد.

نکته ی بعدی این که هنگامی که دوست روان شناس از او می خواهد با صدور گواهی جنون به نوعی زن را نجات دهد ادعا می کند به شدت دلبسته ی این خانم بیمار است و هر کاری لازم باشد برای آزادی او انجام می دهد اما در کل فیلم کوچکترین کلمه ای مبنی بر وجود این رابطه ی عاطفی از زبان زن شنیده نمی شود .

از همه بدتر پرداخت بد و نابجای روابط روانشناس با همکارش(لیلا اوتادی) است که گاه رمانتیک گاه حاسدانه و گاه پرخاشگر از آب در آمده ودر نهایت بدون سرانجامی به حال خود رها می شود.

5 دقیقه آخر فیلم نیز بسیار زاید به نظر می رسد چرا که نماها آن اندازه گویا هستند که معماهای داستان را که در عرض کمتر از دو دقیقه مطرح شده اند خیلی سردستی حل کنند اما صحبت های بازپرس و روان شناس و نتیجه گیری مشخص آن دو از وقایع سطح فیلم را در حد نمایشنامه های رادیویی پایین آورده است.

اما آنچه در دقایق پایانی فیلم قابل توجه است ادای دین کارگردان به استاد بهرام بیضایی است که با وام گرفتن فضای پرسپکتیو درختان خشک در یک جاده ی بیابانی

برملا شدن راز خیانت مرد داستان و عشق پنهانی و سودجویانه اش به دختری جوان و نوع تصویربرداری همگی یادآور فیلم موفق سگ کشی است و به نظر تقلیدی ناشیانه می رسد چرا که کارگردان می توانست فیلم را با این پلان تمام کند(همانطور که استاد بیضایی کرد!) اما او باز هم داستان را کش داده و صحنه های دیگری را (در بالا ذکر شد)به فیلم وصله پینه کرده است!

آدمکش به طور کلی روند کسل کننده ای دارد به خصوص از اواسط داستان که جای زن بیمار تغییر می کند فیلم از ریتم می افتد.

همچنین فیلم نامه علی رغم برخی گره افکنی های خوب و قابل توجه خیلی زود دست خود را برای مخاطب رو می کند و پرده از راز بزرگ داستان بر می دارد.

بازی های فیلم نیز چندان درخشان نیستند و به طور حتم آدمکش تجربه ی ویژه ای برای بازیگرانش به حساب نمی آید. به جز کرامتی که درسطح قابل قبولی ظاهر شده و در ایفای نفش چند وجهی اش موفق عمل کرده است.رادان بیش از آنکه فردی قاطع جسور و حمایتگر بنظر برسد آدمی ضعیف و شکاک است که به راحتی در مقابل زنی روانی دل از کف می دهد و در نهایت هم مشخص می شود به دلیل تمایلات شخصی اش به اثبات بی گناهی او کمک کرده است.

حامد بهداد همان بازیگر همیشگی است. شوخی ها حرکات تند و تیز و حالات عصبی اش همان رفتارهایی است که بارها از وی شاهد بودیم ودر واقع کاری به جز تکرار خود نمی کند.

البته فیلم آدمکش در کنار همه ی این نقاط ضعف نکات مثبتی نیز دارد .حضورمحمود کلاری و ژیلا مهرجویی درآنسوی دوربین و موسیقی سرشار از دلهره و تعلیق آریا عظیمی نژاد که سعی در پر رنگ تر کردن فضای مثلا پر استرس داستان دارد از نقاط مثبت آدم کش است. می توان به جرات گفت کریمی از ماحصل کار عواملی حرفه ای سود جسته است که تبدیل به نقاط قوت اثرش شده اند.

آنچه در ابتدای یادداشت مبنی بر خاص بودن فیلم آدمکش مطرح شد بدان جهت است که در ایران علم روان شناسی کمتر دستمایه ی اثری قرار گرفته وبه دلیل آنکه نویسنده ی فیلم نامه خود تحصیلات پزشکی دارد میتوان ان را سناریویی تخصصی به حساب آورد.

همنطور که استقبال از نمونه های خارجی این ژانر در ایران نشان می دهد طرفداران فراوانی دارد.پس آدمکش را می توان اولین تلاش ها جهت خلق این ژانر البته به سبک و سیاق وطنی به حساب آورد.

نکته ی آخر اینکه آدمکش به عنوان اپیزودی از یک سریال تلویزیونی می تواند جذاب باشد اما به عنوان یک اثر سینمایی چیزهایی کم دارد!



خبرگزاری سینمای ایران-شادی رستمی

کد خبر: 22296
Share/Save/Bookmark