زندگی یک زرافه است
نگاهی به «زیبایی بزرگ» برنده اسکار بهترین فیلم 2014؛
زندگی یک زرافه است
چیزهای زیادی وارد زندگی،این سیرک شگفت انگیز، می شوند اما در پایان همه چیز از بین خواهد رفت، به همین سادگی.
 
تاريخ : چهارشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۲ ساعت ۱۲:۰۴

فیلم داستان «جپ گامباردلا» ۶۵ ساله روزنامه نگار و نویسنده موفقی است که یک کتاب بیشتر ندارد. او در ۲۶ سالگی به رم آمده تا نه تنها پادشاه زندگی مرفه باشد بلکه قدرت بر هم زدن آن را هم داشته باشد. جپ که روزها و شب هایش را به خوش گذاری در مهمانی های شبانه و صرف عمر با زنان گذاشته به خود می آید و احساس می کند که دیگر زمانی ندارد تا به انجام کارهایی بپردازد که دوست ندارد. روزی بعد از بازگشت از یکی از پارتی های شبانه مردی را ملاقات می کند که همسر خود لیزا را از دست داده، دختر که در سالهای دور معشوقه جپ بوده و در دفتر خاطرات خود از عشق واقعی اش به جپ نوشته است. جپ با پرسه زدن های شبانه اش سفری دارد به زندگی خود و آن چه این زندگی را تشکیل داده است، آن هم در افسوس جوانی از دست رفته.
 
تعریفهای زیادی از رم وجود دارد. رم را شهری ابدی می دانند، از طرفی رم یکی از شهرهای بزرگ سینما است، به این معنی که پیوسته در حال تغییر و جریان است. ما در این فیلم، رمِ توریستی را می بینیم شلیک توپ و دست زدن عده ای که روی پلی ایستاده اند، گروهی توریست شرقی و مترجمی میان آنها. ساختمانها، تندیسها، مجسمه ها، حکاکی ها و گروه کری که آوازی کلاسیک می خوانند. فریادی هارمونی را می شکند، به بامی می رویم. مهمانی شبانه ای بر فراز پشت بام، مواد مخدر و الکل، موسیقی و رقص. این رمِ جپ است. 

تخیلات پی در پی و متغیر جپ یادآور «زندگی شیرین» فلینی است. زیبایی بزرگ مانند ساخته فلینی هجو تند و تیزی است و بیشتر وجه مالیخولیایی زندگی را در جهان پوچ جامعه سطح بالای رم به تصویر می کشد. سورنتینو با فیلم جدید خود طرز فکر و سیستم اعتقادی رم امروز را شرح می دهد. «رابی کالین» از تلگراف این فیلم را یک فیلم «بلند پروازانه» دانسته و اشاره کرده که فیلمسازان دیگری هم در گذشته بوده اند که جاه طلبی های تحریک کننده مشابهی داشته اند، «رم شهر بی دفاع» و «زندگی شیرین» از این دست بوده اند. زیبای بزرگ جانشین این دو شاهکار خدشه ناپذیر است. فیلمهای «روبرتو روسلینی» و «فدریکو فلینی» پایتخت ایتالیا را در طول دو دهه جاودانه کرده اند. روسلینی رم را در طول ایتالیای تحت اشغال نازی به تصویر می کشد، فلینی هم خوشگذرانی های سالهای بعد را. سورنتینو هم همین کار را برای دوران برلوسکونی کرده. 

فیلم فقط پرده ای از رم نیست. دوربین سوار بر موسیقی ای ما را به دنیای باشکوهی می برد، انگار در حال دیدن یک خواب هستیم. موجی از مردم در دریای زندگی جپ می آیند و می روند. دوربین سورنتینو چون روحی سرگردان میان این جمعیت در حال رفت و آمد است. فیلمبرداری باشکوه «لوکا بیگازی» تصاویری جذاب و دیدنی خلق کرده با مشخصه های کلیدی از ویژگی برجسته شهر و شخصیتها. «تونی سرویلو» هم که استاد بازی در نقش شخصیت های مختلف است ورای خطوط راهی برای انتقال یک عمر بینش، طنز و اختیار دارد و با مهارت هرچه تمام تر نقش خود را ایفا می کند. 

جپ به فضای بازی رسیده و از دیدن زرافه ای شگفت زده می شود. آرتور دوست جپ که در حال تمرین نمایش جادویی خودش است و قصد دارد در سیرکش زرافه ای را ناپدید کند. جپ از آرتو می خواهد تا او را هم ناپدید کند، آرتور در جواب می گوید: «واقعا فکر کردی اگه می تونستم آدمها رو ناپدید کنم تو این سن و سال اینجا بودم و سیرک برگزار می کردم! فقط کلکِ...» در همین حال رومانو دوست جپ می رسد و می گوید قصد دارد رم را ترک کند، چون رم او را خیلی ناامید کرده، اینجاست که زرافه ناپدید می شود.آری، چیزهای زیادی وارد زندگی،این سیرک شگفت انگیز، می شوند اما در پایان همه چیز از بین خواهد رفت، به همین سادگی. این زیبایی، این بزرگی تمام می شود، انگار که اصلا نبوده ایم.

کد خبر: 69899
Share/Save/Bookmark