از دل سگ بولگاکف تا «دل سگ» یعقوبی
از دل سگ بولگاکف تا «دل سگ» یعقوبی
این روزها محمد یعقوبی نمایشنامه نویس و کارگردان زبده، به بهانه مرور آثار گذشته خود برداشتی از داستان دل سگ را با بازی نوید محمدزاده، حبیب رضایی، آیدا کیخایی، اشکان جنابی، آوا شریفی، حامد پورزارع و نیلوفر وهابزادگان در سالن استاد ناظرزاده مجموعه ایرانشهر به اجرا برده است.
 
تاريخ : يکشنبه ۲۹ تير ۱۳۹۳ ساعت ۱۰:۴۱

نمایش «دل سگ» حاصل نمایشنامه ای است که یعقوبی آن را بر اساس رمانی به همین نام از میخائیل بولگاکف با ترجمه مهدی غبرایی نگاشته است. بولگاکف، پزشک متولد سال های پایانی قرن نوزدهم در روسیه تزاری پس از شکست روسهای سفید دست از پزشکی برداشت و خود را وقف نویسندگی نمود. 

نویسنده مذکور از سال ۱۹۲۲ تا ۱۹۲۵ در نشریات متعددی فعالیت کرد؛ اما انتشار مجموعه داستان ابلیس نامه، نام وی را بر سر زبانها انداخت. وی که تمام کوشش خود را برای بیان سمبلیک فضای سرشار از خفقان پیش از جنگ دوم جهانی در اتحاد جماهیر شوروی می نمود، رمان دل سگ را پدید آورد. 

رمان دل سگ، داستان سگ ولگردی است به نام شاریک –بعدها، شاریکف- که توسط پروفسور فیلیپ فیلیپویچ و همکارش دکتر بورمنتال با عمل جراحی محیرالعقولی به انسان تبدیل میگردد؛ اما به دلیل نافرمانیهای زیاد و تبدیل شدن به دردسر و تهدیدی بزرگ برای زندگی پروفسور و دکتر، آن دو تصمیم میگیرند که دوباره شاریکف را به سگ تبدیل کنند. 

نمادگرایی بولگاکف، کاملاً خود را در شخصیت پردازی سگ و دو پزشک نشان می دهد. سگ، نماینده مردم شوروی است و پروفسور و دکتر نمایانگر روشنفکران جامعه و تجسم حزب کمونیست. بولگاکف کوشیده است تا نابسامانیهای سالهای نخست اتحاد جماهیر شوروی را با طنزی تلخ و به گونهای نمادین بیان کند. نمود این نگاه، آن جا است که با قرار دادن غدد هیپوفیز و تناسلی انسان در جسم سگی ولگرد، میتوان شهروندی بلشویک تولید کرد! وجه تمایز این انسان و سگ - به عنوان موجودی پست - این بار، نه قوه تعقل و تفکر، بلکه صرفاً رشد جسمی و مادی است. 

این نمایش، پیش تر برای نخستین بار در سال ۱۳۷۹ با اجرا در سالن چهارسوی تئاتر شهر، توجه مخاطبان زیادی را به خود جلب کرده بود.نوع نگاه ویژه محمد یعقوبی به مسائل اجتماعی و سیاسی همچون دیگر آثار وی (خشکسالی و دروغ، رقص کاغذ پارهها، نوشتن در تاریکی و زمستان شصت و شش) در این نمایش دیده میشود. 

یعقوبی در ساحت نمایشنامه نویس، رمان بولگاکف را اثری صِرفاً تاریخی و سیاسی ندیده و جنبه های اجتماعی را نیز در اقتباس خود برجسته نموده است. وی در نمایش دل سگ علاوه بر اقتباس از رمان میخائیل بولگاکف با هوشمندی، دست به نوآوریهایی زده است. اجرای یکی از صحنه های پایانی نمایش در آغاز آن، بدان پیچیدگی خاصی داده وتعلیق را از همان ابتدا برای مخاطب ایجاد میکند. به علاوه، نمایاندن رگههایی از زندگی مدرن و به سُخره گرفتن آنها -گرفتن عکس از خود«سِلفی» توسط دکتر و پروفسور و یا فیلم گرفتن توسط شاریکف هنگام حمله به دکتر و پخش آن در شبکه های اجتماعی- از نوآوریهای جذاب یعقوبی به شمار میرود. 

نمایشنامه نویس و کارگردان، با خلاقیت خود توانسته است روح دراماتیکی به نمایش ببخشد. وی با یکی نمودن شخصیت زینا و داریا -مستخدمان خانه پروفسور- اولاً دو شخصیتی که وظیفه واحدی را در خانه دارند یکی نموده و ثانیاً تمام ویژگی-های داریا مانند علاقه به دکتر را به زینا اعطا کرده است. به علاوه، یعقوبی با تغییر جنسیت اشووندر- رئیس کمیته ساختمان - و مبدل پوشی اشخاص نمایش نیز کوشیده جایگاه نامناسب انسان در جامعه امروز را نشان دهد. 

نمایش «دل سگ» هر روز از ساعت ۲۱ در سالن استاد ناظر زاده مجموعه ایرانشهر به اجرا میرود.

مروارید نیک بین

کد خبر: 73471
Share/Save/Bookmark