مروری بر تجلی رنگ در هنر اسلامی
گذری بر هنر اسلامی به مناسبت روز هنر انقلاب اسلامی؛
مروری بر تجلی رنگ در هنر اسلامی
رنگ در هنر اسلامی از ارزشی والا برخوردار است. به همین سبب در یادداشتی کوتاه به بررسی این عنصر می پردازیم.
 
تاريخ : يکشنبه ۲۰ فروردين ۱۳۹۱ ساعت ۱۱:۳۰

تجلی معنا در یک اثر هنری، الزاماً به معنای نسبت ذاتی آن معنا با اثر نیست، زیرا گاهی یک اثر می‌تواند محمل جریان معنا شود؛ بدون آنکه نسبتی ذاتی با معنا داشته باشد. لیکن در نگارگری ایران، اعتقاد بر این است؛ که این هنر نسبتی ذاتی با معنا یافته است. هم چنین زبان و فرم خود را از معنا اخذ کرده است.
رنگ ها و فرم ها در این هنر؛ به واقعیت‌های عالم برون وفادار نیستند، کوه و دشت در این تماشاگه راز؛ رنگ‌هایی متفاوت با عالم واقعی دارند.

جایگاه قرارگیری عناصر تصویر به شکلی عمود بر واقعیت موجود؛ به سان جریان نور در اشعه‌های عمودی از آسمان؛ جریانی از عالم عرش به دنیای فرش را روایت می‌کند. هم چنین نگاه مخاطب را از عالم فرش به عالم عرش بالا می‌برد.

رنگ در نگارگری بر مبنای عدم انطباق با واقعیت روایت‌گر عالم والاست. در نگارگری ایرانی رنگ غالب انواع سبز و آبی همراه با سرخ و زرد و خاکی و لاجوردی است. رنگ‌هایی درخشان که نرمی و لطافت و زیبایی و شیدایی عالم دیگر را روایت می کند.
هانری کربن، فلسفه نگارگری ایران را، رهنمون ساختن به عالم حسی می‌داند؛ که برانگیزنده مهر و ستایش پسران نور و هراس از پسران تاریکی است و نیز به تماشا گذاردن بدنی رستاخیزی و لطیف از انسان نورانی تا تصویرگر رهایی انسان از حدود و ثغور ظلمانی است.
نگارگر ایرانی رها کننده پاره‌ای نور ایزدی از زندان ماده است. نگارگری، که به اعتقاد استاد سیرحسین نصر کوششی برای احیای فردوس و جهان ملکوت است؛ تجلی قدسی رنگ و فرم در معنایی متعالی است. رنگ‌ها در هنر قدسی معنایی تازه به خود گرفته‌اند و نمونه اعلای قالب مثالی و راوی حقیقت ازلی بودند.
نجم‌الدین کبری عارف بزرگ قرن ۶ از قالب مثالی یا انسان نورانی به عنوان واسطه عالم معقول و محسوس تصویری تازه ارائه کرده است. در این تصویر فرم و رنگ بیانگر جهان معناست.
به باور او رنگ خود را روایت می‌کند. بدین ترتیب عبارت «صبغه الله و من احسن من الله صبغه» ، به معنای: «این رنگ خداست و چه رنگی از رنگ خدا بهتر؟» بر ما روشن می‌گردد. نجم الدین کبری در کتاب فوائح الجمال و فواتح الجلال در شرح رنگ و نور وجود را مرکب از چهار عنصر آب، خاک، هوا و آتش می‌داند و تمامی آنها را ظلمت می‌شمارد. او رهایی آن ها را از ظلمت، هنگامی می‌داند که به حق متصل گردد. از دیدگاه نجم الدین درآمیختگی کدورت جسمانی و ظلمانی با لطافت روحانی؛ در خواب‌های مثالی آدمی متجلی می‌گردد. در خواب رنگ نمایان گر معناست. در هنر مقدس سبز نماد حیات قلب است. رنگ آتش نماد قدرت و همت و کبود نشان حیات نفس است. زرد نماد ضعف و فتوری است. بنابراین سالک به مشاهده صورت‌هایی می‌پردازد؛ که ریشه در جهان حسی دارند. در مقام دوم به رویت ذواتی می‌نشیند که به وسیله رنگ‌ها بر او آشکار می‌شوند. مشاهده حسی از همین طریق به رویتی فرا حسی بدل می‌شود و این باز گرداندن ماده به فطرت ازلی است.
بر این اساس نگارگر عارف، مبتنی بر فرهنگی سراسر رنگ و نور به نگارگری عالم و آدمی دست می‌زند.
کد خبر: 39019
Share/Save/Bookmark