نگاهی به کتاب «بیماری» نوشته «هَوی کرل»؛
بیمار ولی خوشبخت باشید
خواندن این کتاب کمک می کند تا اهالی حرفه‌ی پزشکی دگرگونی دنیای فرد بیمار را که ناشی از بیماری اوست درک کنند.
تاريخ : شنبه ۱۸ بهمن ۱۳۹۳ ساعت ۱۱:۲۷
یاسین پورعزیزی- بیماری چیست یک اختلال فیزیولوژیک، یک برچسب اجتماعی و یا یک راه برای تجربه جهان؟ چگونه جهان فیزیکی، اجتماعی و عاطفی یک فرد هنگامی که او به بیماری دچار می شود تغییر می کند. آیا می توان حل خوب را حتی هنگام بیماری تجربه کرد؟ در کتاب قابل توجه «بیماری» نوشته «هَوی کرل» مفاهیم فلسفی در هم تنیده با داستان و تجربه زندگی نویسنده به این سوالات پاسخ می دهد. کرل در کتاب رویکرد خود را در تقابل با بیماری و چالشهای پیش آمده با آن نشان می دهد. اینکه باید چه رویکردی به بسیاری از مشکلات بیماران، که حالا در موقعیتی جدید قرار گرفته اند و تجربه ای از آن ندارند، داشت. کرل که کتاب خود را در سال 2008 منتشر کرده هم اکنون مشغول کار بر روی کتابی جدید درباره بیماری از دید پدیدارشناسانه است که قرار است توسط انتشارات دانشگاه آکسفورد منتشر شود.
کرل که در ابتدا با بیماری ای ناشناخته مواجه شده کم کم ظرفیت بدنی و قدرت جسمانی خود را تحلیل رفته و تضعیف شده می یابد به طوری که از انجام دادن بسیاری از امور عادی زندگی خود درمانده می شود و ترسی شدید بر روزهایش سایه می اندازد. او بالاخره متوجه می شود که به بیماری نادر و کشنده ای به نام «lymphangioleiomyomatosis» یا همان LAM مبتلا شده است. بیماری ای که در حال حاضر درمان موثری برای آن وجود ندارد. کرل که مدتی بعد پروژه تحقیقاتی‌ای را راه‌اندازی می کند به درک معنای فلسفی مفهوم بیماری بر می آید. او دیدگاه طبیعت باوران را،که فقط از واقعیتهای مسلم طبیعی یا جسمانی برای توضیح دادن دنیای انسانی استفاده می کنند، کنار می گذارد و پدیدار شناسی را رویکرد خود قرار می دهد آن هم به این دلیل که این روش توجه و تاکید خود را بر تجربه ی ذهنی و درونی فرد بیمار معطوف می کند. «بیماری را به شکل یک روش زندگی و تجربه دنیا و معاشرت با سایر افراد تلقی می کند نه آن که بیماری را اختلالی جزیی در کارکرد خاصی از بدن بداند.» این روش بر اهمیت «تجربه اول شخص» تاکید می کند و موجب می شود کتاب دیدگاه روشنی را در خصوص بیماری، نه تنها برای بیماران، بلکه برای جامعه مخاطب بیمار مانند پزشکان و خانواده بیمار در اختیار قرار دهد.
کرل در کتاب از نظریات چند فیلسوف از جمله هایدگر، دکارت، مرلوپونتی و اپیکور برای بسط و تحلیل تجربه اش استفاده کرده و چند تعریف از جمله «تفاوت میان بدن فیزیولوژیک و بدن زیسته» را باز معرفی می کند. کتاب با ظرافت بسیاری به بررسی دنیای اجتماعی بیماری می پردازد. آنجا که برای مثال بیمار خواستار توجه بیشتری از سوی کادر پزشکی است اما عدم پاسخ مناسب آنها را درک نمی کند و خواندن این کتاب کمک می کند تا اهالی حرفه‌ی پزشکی دگرگونی دنیای فرد بیمار را که ناشی از بیماری اوست درک کنند.
بخش مهم کتاب که در فصل سوم مورد بررسی قرار گرفته سلامتی در عین بیماری را می آموزد و اینکه چگونه می توان با وجود بیمار بودن خوشبخت بود. حتی کار می تواند به جایی برسد که تجربه بیمار به واسطه آگاهی و تغییر دگرگون کننده اش موجب رشد شخصی او شود. مرگ و ترس از آن هم بخشی از کتاب را به خود اختصاص داده است. آیا باید از مرگ ترسید؟ ترس از مرگ در بیماری. «ما در جستجویمان برای رسیدن به زندگی خوب و مطلوب یا زندگی اصیل باید از این اضطراب گذر کنیم، چون اضطراب نشانگر آن است که اهمیت مرگ در قبال زندگی درک کرده ایم.» فصل آخر هم زندگی در لحظه را می آموزد و «اگر توجهمان را از گذشته و آینده به حال معطوف کنیم می توانیم روی کارهایی که انجام می دهیم تمرکز داشته باشیم و از آنها لذت ببریم.»
کتاب بیماری با ترجمه احسان کیانی‌خواه زیر نظر نشر گمان در ۲۵۰ صفحه دارد و با قیمت۱۲۶۰۰ تومان منتشر شده است
