تمام تحقيقات و تحولات هزاره سوم مبتني بر دانش فركتال خواهد بود
جليل جوكار در گفتگو با هنرنيوز؛
تمام تحقيقات و تحولات هزاره سوم مبتني بر دانش فركتال خواهد بود
 
داخلی آرشيو خبر
تاريخ : چهارشنبه ۶ مهر ۱۳۹۰ ساعت ۱۱:۱۴
جليل جوکار نگارگر و مدرس نگارگري در خصوص علم فركتال مي‌گويد: به جرأت مي‌توان گفت كه تمام تحقيقات و تحولات هزاره سوم از تكنولوژي گرفته تا هنر مبتني بر دانش فركتال خواهد بود.

وي در ادامه اضافه كرد: فركتال دانشي است مبتني بر توجه و دقت پيرامون جهان زيست. هر آن‌چه در عالم است ازين علم تبعيت مي‌كند و مي توان تمامي كائنات را بر اين دانش متكي دانست.

جليل جوكار هنرمند معاصر در پاسخ به اين سوال كه در ميان تمامي علوم، شناخت از فركتال به عنوان دانشي نوپا چگونه براي شما آشكار شد و به آن علاقمند گشتيد، اظهار كرد: شيمي همواره براي من علمي جالب توجه بوده است. تخصص من در رشته شيمي است. در واقع شيمي رشته تحصيلي من در دانشگاه بوده است و طبعاً بخش زيادي از مطالعات مرا به خود اختصاص داده است. در سال ٧١ در كيهان علمي مقاله‌اي درباره هندسه فركتال مطالعه كردم و اين آغاز آشنايي من با هندسه فركتال بود. همان زمان من در حال تحقيقات بنياديني بروي هندسه نقوش ايراني بودم. جذابيت اين هندسه به حدي بود كه بخشي از انديشه مرا به خود اختصاص داده‌بود و به طور طبيعي بر تحقيقات من اثر مي‌گذاشت.



او در خصو اين امر سه فركتال چگونه به تحقيقات ديگر در حوزه هنر ارتباط مي‌يابد، اين‌گونه بيان كرد: هنگام برسي هندسه فركتال به رابطه آن با هندسه نقوش سنتي ايراني پي بردم و اين آغاز تحقيقات انطباقي من در اين حوزه بود. اين سوال كه آخرين و مدرن‌ترين دانش‌هاي بشر چگونه ريشه در هنر ايران دارد تحقيق پيرامون اين رابطه را جذاب‌تر مي‌كرد. در امتداد مسير تحقيقي خود هندسه نقوش ايراني و هندسه فركتال را بيشتر برسي كردم و اين مطالعه و قياس زمينه تحقيقات بعدي و يافته‌هاي مرا فراهم آورد.



جوكار در خصوص فركتال و زمينه هاي پيدايش اين علم اين‌گونه توضيح داد: فركتال هندسه حاكم بر عالم ماده است. اين علم كه اولين بار در سال ١٩٧٥ توسط بنوئيت مندل بروت كشف شد؛ بعدها بر تمامي علوم و فنون اثر گذارد و اثرات آن تا امروز ادامه يافت. جالب است بدانيد مندل بروت هرگز در طول عمر خود نتوانسته بود جدول ضرب را حفظ كند و به همين دليل هميشه در درس رياضيات با مشكل مواجه بود. او بارها بخاطر درس رياضي توبيخ شد. پس از اتمام تحصيلات در رشته مهندسي توپوگرافي يا نقشه برداري هوايي در همين زمينه مشغول به فعاليت شد.



وي در ادامه گفت: روزي كه مندل بروت از جزيره بريتانيا نقشه برداري مي‌كرد، متوجه اين موضوع شد كه هنگامي كه چين خوردگي هاي نقشه هوايي بريتانيا آكرانديسمان شوند و بزرگ‌تر مي‌شوند بر چين خوردگي‌هاي كلي منطبق مي‌شوند. اين دانش تازه معادله‌اي رياضي در خصوص فرم‌ها بود. فركتال به اين حقيقت رهنمون مي‌شد كه فرم‌ها در خود n بار منكثر شده‌اند. او پيش از اين مقالات موريس جوليا كانتور را مطالعه كرده بود. كانتور اولين كسي بود كه بر روي تكثير توابع منطقي رياضي تحقيق كرده بود. او دريافته بود كه از تكثير توابع منطقي رياضي معادلاتي بدست مي‌آيد كه اين معادلات شبيه به عناصر تشكيل دهنده جهان هستند.



وي در خصوص جامعيت فركتال به سخنان خود اين‌گونه ادامه داد: مثالي ساده براي اين موضوع گل كلم است. وقتي به قطعه‌اي از اين گل دقت كنيم در خواهيم يافت كه اين جزء بسيار به يك گل كامل شباهت دارد. به عبارت ديگر ساختار اين جزء از كل آن تبعيت مي‌كند كه ابرهاي كومولوس تبعيت مي‌كنند. اين حقيقت در ترك‌هاي ديوار‏، رگ‌هاي بدن‏، جويبارها و رودخانه‌ها، رعد و برق و تمامي پديده‌هاي خلقت تبعيت مي‌كنند. در ادبيات عرفاني نيز اين حقيقت بارها ياداوري شده است. نمونه‌اي براي آن، بيتي با همين مضمون است كه:

پيش چشمت گرچه قطره اندكي‌ست در حقيقت قطره و دريا يكي است



جوكار در بيان فلسفه فركتاليسم توضيح داد: همساني و وحدت جزء و كل را مطرح مي‌كند.فلسفه آن وحدت وجود است. اين هندسه رياضي همان‌طور كه پيشتر به آن اشاره كرديم، توسط مندل بروت كشف شد. او به هنگام مرگش در ٢٥ اكتبر ٢٠١١ رئيس بخش رياضيات كاربردي دانشگاه هاروارد بود. پس از او دانشمندان بسياري در مورد اين يافته به تحقيق پرداختند.



او در خصوص بنيان هاي اين فن گفت: تمام مفاهيم بنيادين رياضيات، فلسفه، جغرافيا، هواشناسي، زمين شناسي، كريستالوگرافي، شيمي، فيزيك و تمامي علوم ديگر توسط علم فركتال در حال زير و رو شدن است. به جرأت مي‌توان گفت كه تمام تحقيقات و تحولات هزاره سوم از تكنولوژي گرفته تا هنر مبتني بر دانش فركتال خواهد بود. دانشمدن نوابغ بسياري در خصوص اين كشف بزرگ به مطالعه و تحقيق پرداختند و دريافتند كه فركتال چيزي چز فلسفه عالم ماده از جزء تا كل نيست. فركتال ما را به يافتن قاعده كل هدايت مي‌كند.



او درباره انديشه‌هاي سنتي در خصوص فركتاليسم گفت: لاپلاس در سال ١٨١٢ پيشگويي جالب توجهي را بيان كرد كه دانستن آن خالي از لطف نيست. لاپلاس گفت: اگر فاستي يافت شود كه حركت بزرگ‌ترين اجرام سماوي و كوچكترين اجرام عالم را بر معادله واحدي در بياورد، براي اين فراست هيچ نكته مشكوكي باقي نخواهد ماند و آينده هم‌چون گذشته در پيش چشمش حاضر و آشكار خواهد بود. علم فركتال انسان را به يافتن قاعده كل و چيزي كه لاپلاس در سال ١٨١٢ پيش گويي كرده بود رهنمون مي‌سازد،. يكي از دانشمندان علم نوظهور فركتاليسم در خصوص اين امر جمله زيبايي دارد، كه در آن مي‌نويسد: اگر كسي با علم فركتال دچار مشكل بود بايد به روانشناس مراجعه كند چراكه قطعا با خود مشكل دارد. چراكه ما فركتال هستيم. فركتال‌هايي زنده.



وي در خصوص ارتباط جدايي ناپذير فركتال از هنر گفت: آثاري كه مي‌توان با علم فركتال خلق كرد، آثار بديع انتزاعي هستند كه كاملا ريشه دار عميق و جذاب هستند. هنر فركتال دريچه اي به سوي عالم واقع گفت: فركتاليسم و هنر خلق شده توسط اين فن بيننده را به ياد بسياري از عناصر موجود در جهان آفرينش مي‌اندازند اما نمي‌توان آن‌ها را مصداق پديده‌اي مشخص دانست. اين كه هنر فركتال اشاره به يك مرجان دارد يا تصويري از اقيانوس است چندان مشخص نيست اما آن‌را مي‌تاعصاره آفرينش در معنايي كلي دانست.



مينا عبدي
کد خبر: 32351
Share/Save/Bookmark