سطح سلیقه مخاطب ایرانی تغییر کرده است
به بهانه پخش فیلم «شاترآیلند» در برنامه نوروزی فیلمهای سیما؛
سطح سلیقه مخاطب ایرانی تغییر کرده است
 
تاريخ : شنبه ۲۸ اسفند ۱۳۸۹ ساعت ۲۲:۱۴
با نگاهی به فیلم های پخش شده از صدا و سیما و بخصوص فیلم های تدارک دیده شده برای نوروز می بینیم سطح سلیقه مخاطبان فیلم در ایران تغییر کرده است.

از جمله فیلم هایی که می توان به عنوان مصداق برای این سخن عرضه کرد، فیلم «شاترآیلند» ساخته «مارتین اسکورسیزی» می باشد که در برنامه سینما1 به نمایش درآمد.

این فیلم که بر اساس رمانی از «دنیس لهان» ساخته شده داستان یک مامور پلیس آمریکایی با نام تدی دنیلز (لئوناردو دی‌کاپریو) را در میانه‌های دهه‌ی هزار و نهصد پنجاه روایت می کند. این مأمور به همراه همکارش با نام چاک اُل (مارک روفالو) به جزیره‌ی شاتر آیلند اعزام می‌شود که بیماران روانی خطرناک و مجرم در آسایشگاه آن بستری هستند. ماموریت این دو، یافتن زنی به نام ریچل (امیلی مورتیمر) است که متواری شده، این زن به دلیل قتل سه فرزندش در این بیمارستان بستری بوده است.

تا اینجای فیلم مخاطب با یک داستان پلیسی معمولی مواجه است البته این کارآگاه اعزامی دلایل شخصی دیگری برای پی گیری این پرونده داشته است و از اینجا پیچیدگی های داستان شروع می شود و مخاطب با لایه های دیگر ماجرا آشنا می شود، فیلمنامه در تمام این ماجراها مخاطب را هم عقیده و همراه با تدی دنیلز کارآگاه مسئول تحقیقات نگه می دارد و به نوعی مخاطب را با او همراه می کند تا حقایق مرموز این بیمارستان را کشف کند.

اما در سکانس های پایانی فیلم تدی دنیلز به اندرو لیدیس تغییر نام می دهد این تغییر نام با تغییر شخصیت همراه است این آشنایی زدایی اسکورسیزی با سبکی هیچکاکی در یک فانوس دریایی اتفاق می افتد یعنی در جایی که مخاطب انتظار دیدن صحنه هایی ترسناک را دارد اما در آنجا با روانپزشکی (بن کینگزلی) روبه رو می شود که در تمام داستان علیه او تحقیقات می کرده، در صورتی که، او دکتر معالجش بوده. این شوک، ناباوری مخاطب را به دنبال دارد که با ادامه داستان می توان با این شوک کنار آمد اما در سکانس آخر فیلم دیالوگ اندرو لیدیس یا همان تدی دنیلس دوباره شک هویت این شخصیت را در ذهن مخاطب ایجاد می کند. در واقع نمی توان تشخیص داد این دیالگ تلاش بیماری روانی است برای فرار از هیولای درونش یا واقعیت یک کاراگاه پلیس.

اسکورسیزی سعی کرده تا در جزیره شاتر وامدار سینمای ترس دهه ۶۰ آمریکا و همچنین تریلر روان‌شناختی فوق العاده استنلی کوبریک، «درخشش» باشد. اِلمانهایی که این کارگردان برای ایجاد فضای وحشت همراه با رمزآلودگی خاص فیلم به کار برده عبارت است از: لند اسکیپ های باز و مه آلودی که در اکثریت فیلم بر جو فیلم سنگینی می‌کند، همچنین لوکیشن فیلم به دلیل تودرتو بودن فضا از رمزآلودگی خاصی برخوردار است.

این فیلم را می توان در ژانر معمایی، درام و جنایی تعریف کرد و البته به نوعی ترسناک، اما نه از آنگونه ترسناکی که در سینمای امروز مرسوم است. چند لایه ای بودن کاراکتر اصلی و دیگر کاراکترها به مرموز بودن داستان کمک بسیاری کرده است و در این نقش دی کاپریو هنرمندانه کار کرده.

اسکورسیزی که ساخت کارهایی مانند «چه کسی در خانه من را می‌زند؟» (1968)، «خیابان‌های پایین شهر» (1973)، «راننده تاکسی» (1976)، «گاو خشمگین» (1980) و «هوانورد» (2004) را در کارنامه خود دارد برای موسیقی این فیلم از «رابی رابرتسن» کمک گرفته و نوعی موسیقی کلاسیک مدرن برای آن انتخاب شده که در بیشتر موارد ناموزون، خشن، تکراری یا ترسناک است و این موسیقی توانسته بر فضای سنگین و توام با وحشت حاکم بر فیلم اضافه کند. همچنین بخشی از موسیقی مدرن خشم‌آلود و عبوس «شاتر آیلند» تا حدی به موسیقی فیلم‌های دهه 1950 هم شباهت دارد.

با نگاهی به این فیلم میبینیم دیگر شبکه چهار تنها نماینده پخش فیلم های به اصطلاح روانشناختانه نیست و به نوعی سلیقه مخاطب ایرانی به سمت دیدن اینگونه فیلم ها در حرکت است و نمی توان گفت دیگر تنها انتظار او از دیدن فیلم لذت بردن از صحنه های اکشن و یا گوش دادن به دیالگ های عاشقانه است.



امیرحسین مکاریانی
کد خبر: 25062
Share/Save/Bookmark