«صد سال تنهایی» تنهای تنها شد
به بهانه درگذشت بهمن فرزانه؛
«صد سال تنهایی» تنهای تنها شد
هفدهم بهمن ماه روز درگذشت بهمن فرزانه، مترجم مشهور ایرانی است که بر اثر دیابت و مشکلات ریوی از چندی پیش تحت نظر پزشکان قرار داشت و سرانجام در سن ۷۵ سالگی چشم از جهان فرو بست.
 
تاريخ : شنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۲ ساعت ۱۱:۵۱
به گزارش هنرنیوز، فرزانه را بیش از هر کتاب دیگری با «صد سال تنهایی» مارکز می شناسند؛ او گویی با قلمی که از ذهن مارکز مرکب گرفته بود به ترجمه این اثر پرداخت و قدرت خود را در ترجمه ای بی نظیر که بی شک دشواری های زیادی از یک متن رئالیسم جادویی بود، نشان داد.

مارکز سالها پیش از آنکه جایزه نوبل ادبیات را دریافت کند با ترجمه فرزانه به ایران راه پیدا کرده بود و نوستالوژی امروز کتابخوانان دهه های پیش از انقلاب اسلامی است.

فرزانه جوانی اش را با ترجمه آثار تنسی ویلیامز آغاز کرد و مدققانه و متعهدانه فرسنگ های سالهای عمرش را با بزرگترین آثار داستانی جهان طی نمود و بالغ بر چهل کتاب را که گویای تلاش سالیانه و بی وقفه او هستند از درهای یک ملت خارج و به جهان ملتی دیگر وارد ساخت.

او با «صد سال تنهایی» جادوی ترجمه اش را از هزارتوی جادوی فکر مارکز بیرون کشید و جاودانه نمود، نیز همه آثار نویسندگان ایتالیایی که کتاب هایشان توسط فرزانه ترجمه شد واجد تعهد عمیق و دریافت دقیق و اصولی مترجمند.

«پرنده شیرین جوانی» تنسی ویلیامز یا «ده سیاهپوست کوچولو» آگاتا کریستی و بسیاری از آثار دیگری که با قلم فرزانه در ایران جان گرفتند و به زبان آمدند گویای دقت و ظرافت او در انتخاب آثار برای ترجمه بوده است و گویی حال مخاطب خود را در ایران چنان می داند که اثری را به فراخور احوالاتش برای او در ترجمه می نمایاند؛ هم از این روست که کتابهایش همواره فروش خوبی در ایران داشتند، چیزی که البته برای او تا حدی مهم بود.

ذهن پویای او راه تا بدانجا می برد که هرگز توقف یا خاتمه ای در کارش نیست اگرچه با جهان مدرن مانوس نیست و راه خود را با قلم ادامه میدهد و می گوید: «من هنوز قدیمی مانده‌ام و هنوز با دست می‌نویسم. خیلی‌ها از کامپیو‌تر برای نوشتن استفاده می‌کنند، ولی من از آن چیزی نمی‌فهمم. من وقتی دکمه را فشار می‌دهم و ناگهان یک لامپ بالای سرم روشن می‌شود، مات و متحیر می‌مانم، چه برسد که بخواهم کامپیو‌تر یاد بگیرم!»

این مرد بزرگ که چندی پیش پایش را در یکی از داستانهایش به مناسبت دردی که از مرض قند میرفت، جا گذاشت، با صلابت تمام به نقد علمی ترجمه هایی که در ایران صورت می گرفت می پرداخت و گاهی انتقادهای خود را در کفه ای که هشدار تعالی در آن بود به آنها عرضه می کرد، زیرا از به بیراهه رفتن ترجمه در ایران می ترسید.

او خیررسانی بود که برای کتابهایش با آنکه می دانست بی اجازه کپی می شوند و دستفروش ها نسخه زیراکس آن را در بازار عرضه می کنند حقوق مادی قائل نبود و خوشحال بود از اینکه خیرش در ترجمه هایش به همگان برسد.

فرزانه سرانجام در ۱۷ بهمن ۹۲ با پیوندی که با عدد ۱۷ به مناسبت سالروز ولادتش در سال ۱۳۱۷ داشت بر اثر مشکلات ناشی از بیماری دیابت درگذشت و به صد سال تنهایی فرو رفت و خاک بالینش شد.

از او ترجمه های بسیاری از آثار نویسندگانی چون تنسی ویلیامز، گراتزیا کوزیما دلدا، آلبا دسس پدس، لوئیچی پیراندللو، گابریل گارسیا مارکز، آگاتا کریستی، اینیاتسیو سیلونه، رولددال، گابریل دانونزیو، واسکو پراتولینی، ایروینگ استون، جین استون باقی است و بسیاری ترجمه ها و تالیفات کوچک و بزرگ دیگر که کارنامه ای درخشان را از او بر جای گذاشت.

مریم خاکیان
کد خبر: 69074
Share/Save/Bookmark