ناشران دولتی قند در دلشان آب می شود
کمتر از دوهفته تا بیست و هفتمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران؛
ناشران دولتی قند در دلشان آب می شود
کمتر از دوهفته به آغاز بیست و هفتمین نمایشگاه کتاب تهران مانده است، نمایشگاهی که طیف زیادی بازدیدکننده دارد، بازدیدکنندگانی که شاید در طول سال اصلا کتاب نخوانند ولی دوست دارند سری به نمایشگاه کتاب بزنند.
 
تاريخ : چهارشنبه ۲۷ فروردين ۱۳۹۳ ساعت ۱۲:۱۶

یک سال زمانی است که مدیران نمایشگاه کتاب برای برگزاری آن فرصت دارند اما سالی که گذشت آنقدر دغدغه داشت که برنامه ریزی های نمایشگاه کتاب بارها و بارها در آن تغییر کرد، سال ۹۲ به دلیل وجود انتخابات و انتصابات جدید با تصمیماتی مواجه شد که تغییراتی داشتند، نیز سمت‌های اجرایی برگزارکنندگان تغییراتی داشت من جمله معاون اسبق معاونت فرهنگی سمت ریاست نمایشگاه را داشت که این پُست به معاونت جدید فرهنگی انتقال یافت. 

دلخوشکنک های تقسیم پُست و سمت های نمایشگاه کتاب در طول این یکسال بارها و بارها برای آنهایی که در دولت قبل معاون و وکیل و وصی بودند آنقدر زیاد بود که برای سمت های بالا دست و پا شکستند و سمت های پایین را به چوب حراج گذاشتند بی آنکه عاقبت خویش بدانند. 

تقریبا خنده دار است اینکه برای دولتی که نیامده در ذهن و ضمیر خویش خیال ببافی و فکر کنی کدام صندلی به تو می رسد این چیزی بود که در دولت دهم اتفاق افتاد و تا روزهای آخر هوای آن در سر مسئولان بود به جای آنکه بنشینند و از مشکلات و دغدغه ها برای دولت جدید بگویند بر سر میزها شلوغ کردند ولی سفره های چرب مهمانی جمع شد. 

تا رسید به ایامی که باید نمایشگاه کتاب بیست و هفتم برگزار شود.
زمان کم و سوگ ها برجا. چه خواهد شد در این دوره از نمایشگاه و در این دوره جدید مگر اتفاق شاخصی افتاده است که بتوان روی آن حساب کرد که حالا مردم قدری بیشتر کتابخوان شده اند یا مولفان انگیزه پیدا کرده اند برای نوشتن یا ممیزی تغییر پیدا کرده یا کاغذ قیمتش ناسب شده و چه و چه و چه. 

نشدن ها و نبود ها زیاد که می شود دیگر انگیزه ای نمی ماند که نمایشگاه کتابی باشد یا نباشد، اگرچه بودنش بهتر است اما مگر نمایشگاه کتاب چه اتفاقی در نشر مملکت است و چه جریانی در فرهنگ کشور؟! 

همه چیز طوری شده است که نویسنده و شاعر دلشان نمی خواهد کتاب چاپ کنند و ناشران از محدودیت ها، احرازیت مجوزها و سودهای اندکی که پشت بند آن است و مالیات ها به ستوه آمده و خسته اند، همه چیز رویکرد کشور را به سمتی می برد که فرهنگ را در بحران ببینند و کتاب و نشر را به حالت تعلیق و انفعال در بیاورد. 

امسال عنوان «اقتصاد و فرهنگ» دارد؛ شاید مسئولان با این شعار کمی دلشان بسوزد به حال فرهنگی که هر روز بخشی از آن به یغما می رود و باقی مانده اش مغفول می ماند. کتاب و نشر و نمایشگاه هم خارج از این حوزه نیستند و دست و دل همه تا وضعیت این است به کار نمی رود مگر اینکه شعار سال جدی انگاشته شود. 

دو هفته تا نمایشگاه کتاب! دوباره مصلی و دغدغه های غرفه بندی و شکایت ناشران از محل جشنواره کتاب. دوباره ازدحام و سردرگمی، دوباره برنامه های جانبی که نقشی در فرهنگ ندارند و تاثیرشان خاموش است. 

بیست و هفتمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران در راه است در هفته هایی که سازه ها و غرفه ها برپا می شود، دکورها چیده و اندک تسهیلات آن_ که اغلب سه روز بعد از شروع نمایشگاه امکان دسترسی به آنهاست_ مهیا می شود و برنامه های جانبی و سالن های تشریفاتی تدارک دیده می شوند، سازمان ها و ناشران دولتی در دلشان قند آب می شود اما ناشران کوچک، ناشران خصوصی و ناشران کودک و نوجوان بدبختی ها و دردسرهایشان آغاز می شود.

نمایشگاه کتاب امسال که نشد، سال بعد انشالله متفاوت عمل کنیم وقتی شعار سال سرلوحه فعالیتمان شد.

کد خبر: 70676
Share/Save/Bookmark