به نام شهرستان به کام آمار مدیران!
نگاهی به برگزاری هفته‌های هنری شهرستان ها در تهران؛
به نام شهرستان به کام آمار مدیران!
جمع‌آوری چند پوستر، علم کردن چند دیگ آش، برپایی سور و ساتی محدود و نواختن چند ساز محلی آن‌هم در زمانی کوتاه، گاه‌ هم دعوت از یکی، دو هنرمند متوسط به عنوان کاریکاتوریست یا نقاش و مجسمه‌ساز، را نمی توان هفته فرهنگی دانست.
 
تاريخ : جمعه ۱۴ مهر ۱۳۹۱ ساعت ۱۱:۲۳


اگر اعلان‌های پر طمطراق هفته‌های هنری این وسوسه را در وجودمان زنده کنند که سری به محل برگزاری این هفته‌ها بزنیم و نیم نگاهی به آثار ارائه شده بیندازیم و چند بسته کلوچه محلی بخوریم، روز کسل کننده‌ای در انتظار ماست. 

بسیاری از افرادی که خواسته یا ناخواسته از هفته های هنری در تهران بازدید می‌کنند، بر این اعتقادند که هفته‌های هنری شهرستان ها ظرفیت بصری و توان هنری و فرهنگی آن‌ها را نمایش نمی‌دهد. البته هر کدام از آن‌ها نیز دلایل بخصوصی دارند، اما سوال اساسی این است که اگر به باور غالب مردم، هفته‌های هنری چیزی برای عرضه ندارند و یا شایستگی‌های استان های مختلف را به طور کامل نمایش نمی‌دهند؛ به چه سبب همه هفته‌های هنری با این روند و بدون هیچ تغییری برگزار می‌شوند؟ در واقع تجربه ناموفق هفته‌های هنری همدان، کردستان، سیستان، گلستان و در روزهای گذشته، هفته نا موفق هنر چهارمهال و بختیاری، این موضوع را اثبات کرده است که هفته های هنری حرفی برای گفتن ندارند! 

جمع‌آوری چند پوستر، علم کردن چند دیگ آش، برپایی سور و ساتی محدود و نواختن چند ساز محلی آن‌هم در زمانی کوتاه، گاه‌ هم دعوت از یکی، دو هنرمند متوسط به عنوان کاریکاتوریست یا نقاش و مجسمه‌ساز، را نمی توان هفته فرهنگی دانست. اما به نظر می‌رسد این هفته‌های فرهنگی بیش از آن‌که برای معرفی یک فرهنگ و هنر ترتیب داده شوند، ابزاری برای خودنمایی نسبی ادارات ارشاد استان‌ها و تقدیر از هنرمندان متوسطی است که با ارشاد استانشان ارتباط خوبی دارند. 

اما حقیقت این است که اگر این موضوع را از طرف دیگر ماجرا یعنی نمایندگان استان‌ها نگاه کنیم، حکایت جالب‌تر هم می‌شود. بسیاری از افرادی که برای شرکت در هفته‌های هنری در تهران برگزیده می‌شوند و از هزارتوی انتخاب جان سالم به در می‌برند و قرار می‌شود تا به تهران سفر کنند، به همه چیز فکر می‌کنند جز آن‌که نماینده هنر شهرشان باشند. آن‌هایی که صنایع دستی می‌فروشند، سری به انباری خاک خورده‌شان می‌زنند و هر چیزی که تا آن روز فروش نرفته، بارِ وانت می‌کنند و به تهران می‌آورند. در بازار مکاره‌ای که درست می‌کنند، همه چیز می‌توانی پیدا کنی جز فرهنگ بومی و هنر سنتی، و به یقین چیزی به نام زیبایی هم در این بازار مکاره پیدا نمی‌شود. آن‌هایی هم که دیگ علم می‌کنند و به فکر فروش یک کاسه آش‌اند؛ بیشتر به سودشان فکر می‌کنند تا معرفی فرهنگ. هنرمندان متوسط هم داخل غرفه‌هایی خالی می‌نشینند و فقط به بیرون خیره می‌شوند. در این میان باید پرسید، این بودجه به چه امیدی صرف هفته‌های هنری می‌شود. 

مینا عبدی

کد خبر: 47322
Share/Save/Bookmark