مجموعه داستانهای نیم وجبی زرافه کوچک رسید؛
بچه ها و داستانهای نیم وجبی
در انتهای هر کتاب دستور آماده کردن یک غذای مقوی مانند «مابادام»، «فرجیل»، «شیربا» هم برای کودکان داده شده است تا نوش جان کنند.
تاريخ : چهارشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۳ ساعت ۱۰:۴۶
انتشارات سوره مهر به تازگی سه مجلد نخست از مجموعه ۹ جلدی «روزهایی که پنج وجبی یک زرافه کوچولوی کوچولو بود» را به قلم زهره پریرخ منتشر کرده است. کتابهای «مامان جان پرنده»، « روزهایی که پنج وجبی دیگر پنج وجبی نبود» و «دایی جان ورزشکار» سه کتابی هستند که روی پیشخان کتاب فروشی ها قرارگفته اند.
در مقدمه این کتابها آمده است: «همه فکر می کنند چون زرافه ها صدایشان در نمی آید با هم حرف نمی زنند اما مامان ها، باباها، عموها، خاله ها و خلاصه همه ی گله زرافه ها با نگاه نگاه و اشاره، گاهی با چشم و ابرو و گاهی هم با چند کلمه ی کوچولو با هم حرف می زنند.»
این مجموعه داستانی زندگی یک بچه زرافه بسیار کوچک را دنبال می کند و در این داستان ها تمامی خویشاوندان زرافه کوچک به او کمک می‌کنند تا رشد کند. نیم وجبی هم طی داستان به طور تدریجی از نظر روحی و جسمی متفاوت می‌شود. مفاهیم آموزشی و علمی هم پیرامون زندگی یک زرافه کوچک وجود دارد که کودک با مطالعه داستان‌ها می‌تواند به آن دست یابد. در کتاب «روزهایی که پنج وجبی دیگر پنج وجبی نبود» آمده است: باباجان زرافه به پنج وجبی که حالا پنج وجب از او بلندتر بود نگاه نگاه کرد. چشم هایش را گرد کرد و چندبار پلک زد. او هم با بلندترین صدایی که داشت، فریاد کشید: «کی، کی این اتفاق افتاد؟» و چون دوتایی نتوانستند جوابی بدهند، دویدند پیش مامان جان زرافه. باباجان زرافه به قد و قواره ی پنج وجبی نگاه کرد و سرش را به طرف آسمان گرفت و بعد سرش را تکان داد؛ یعنی «کی، کی این اتفاق افتاد؟» مادر جان زرافه چشم هایش را گرد کرد، شاخهایش را به هم سایید و با بلندترین صدایش فریاد کشید: راستی راستی کی این اتفاق افتاد؟»
«مامان جان زرافه فقط یک آرزو داشت؛ آن هم پرواز بود. البته این که موجوی آرزوی پرواز داشته باشد عجیب و غریب نیست. این که یک زرافه با آن دست و پا و گردن درازش بخواهد پرواز کند، باز هم عجیب نیست؛ اما مگر می شود.» این ها هم از ابتدای کتاب مامان جان پرنده» نفل شده است جایی که مادر تلاش می کند تا آرزوی پرواز را در وجود نیم وجبی محقق کند. در «دایی جان ورزشکار» هم نیم وجبی تصمصم می گیرد تا با دایی اش که گردن بسیار دراز و زیبایی دارد و حالا تصمیم گرفته آمادگی بدنی اش را مثل قبل بالا ببرد و بشود همان دایی جان ورزشکار شاخ شمشاد ورزش کند. نیم وجبی هم که ابتدا علاقه ای به این کار ندارد تلاش می کند تا پابه‌پای او حرکت کند.
مخاطب این مجموعه کتاب نیز کودکان گروه‌های سنی «ب» و «ج» معرفی شده اند و امیر خجسته هم با استفاده از تکنیک نقاشی با آبرنگ و استفاده از رنگ های گرم تصاویری جذاب و شادی را برای مخاطبان این مجموعه فراهم آورده است. نکته جالب توجه دیگر این است که در انتهای هر کتاب دستور آماده کردن یک غذای مقوی مانند «مابادام»، «فرجیل»، «شیربا» هم برای کودکان داده شده است تا نوش جان کنند.
سوره مهر تاکنون کتابهایی از این مجموعه را با عنوان «مامان جان پرنده»، «روزهایی که پنج وجبی یک زرافه کوچولوی کوچولو بود» و «دایی جان ورزشکار» را منتشر کرده است و قصد دارد کتاب های دیگر این مجموعه نیز شامل «چرا پنج وجبی»، «زن عمو بیشتر بیشتر»، «درست مثل عمه جان شاعر»، «عموجان دوستی»، «خاله جان دلسوز»، «مادر بزرگ و پدربزرگ فراموش کار» و «روزهایی که پنج وجبی یک زرافه کوچولوی کوچولو بود» را روانه بازار کند.
سوره مهر هر سه کتاب یاد شده را در قطع خشتی و با شمارگان ۵ هزار نسخه و هر جلد را به قیمت 6900 تومان منتشر کرده است.
