با اشاره هاي موردي به شهرستان كرمانشاه ؛
برخي شناسه هاي اصلي فرهنگ اقتصادي
4 مهر 1389 ساعت 14:59
دانشگاه رازی، دانشکده علوم اجتماعی، گروه اقتصاد.
پژوهشکده مطالعات توسعه اقتصادی– اجتماعی دانشگاه رازی.
چكيده:
اين مقاله ابتدا به تعريف فرهنگ عمومي پرداخته و با استفاده از آن تعريف، تعريف علم اقتصاد، زمينه ي اقتصادي فعاليت هاي اجتماعي، به تعريف مستقلي براي فرهنگ اقتصادي مي رسد. در قسمت بعدي برخي از شناسه هاي اصلي فزهيگ اقتصادي مورد شناسائي توضيح وحتي عملياتي شدن قرار مي گيرند. اين شاخص ها در سه قالب گفتاري- نوشتاري، فلسفي- ذهني، رفتاري- كاركردي قرار مي گيرند. در قسمت يادداشت هاي متن برخي از شناسه هاي مطرح شده در بازار شهر كرمانشاه مورد كاوش و جستجو قرار گرفته و اطلاعات جمع آوري شده به صورت تك نگاري و در قالب مطالعات اكتشافي ارائه مي گردند.
مقدمه:
فرهنگ يك نظام منسجم و قوام يافته پيچيده از ارتباطات، آداب و رسوم، اعتقادات، اخلاق ، حقوق و تمامي امكانات وتجارب بدست آمده انسان است كه همانند عضوي از جامعه ي بشري تلقي مي شود. اين مجموعه ي نظام دار هنگام انتقال از نسلي به نسل ديگر، تحت تاثير تجارب متفادت واطلاعات جديد نسل هاي نو دستخوش تحول و تغيير مي گردد. فرهنگ اجزاي متفاوتي دارد كه يكي از آنها فرهنگ اقتصادي است.
فرهنگ اقتصادي مي تواند به صورت مجموعه ي نظام داري از اعتقادات، باورها، رفتارها، ارتباطات، اخلاق، حقوق و امكانات بشري در زمينه ي مسائل اقتصادي از قبيل خريد، فروش، معامله، معاوضه، استقراض، كار، اشتغال، توليد، بيكاري، قيمت، دستمزد و ... باشد، كه همانند عضوي از مجموعه ي به هم پيوسته ي جامعه تلقي مي شود و از نسلي به نسل ديگر دستخوش تغيير و تحول گرديده وبه آيندگان آموزش داده مي شود. همچنان كه در روش ها ي علمي معمول است، هر موضوعي بايد بتواند با متغير هائي،شناسائي و محدوده مناسبي را براي تصرف اذهان به خود اختصاص دهد. شناسه هاي اصلي فرهنگ اقتصادي در سه قالب:
1. نوشتاري- گفتاري 2.فلسفي- ذهني 3. رفتاري- كاركردي قرار مي گيرند. اصلي ترين شناسه هاي قالب اول را ضرب المثل ها، داستان ها، شعرها، متل ها، قسم ها، اصطلاحات وتكيه كلام ها به همراه مكتوبات ويا نوشته هاي حامل پيام هاي اقتصادي تشكيل مي دهند. در خصوص قالب دوم شناسه هاي اصلي عبارتند از قوانين اخلاقي اقتصادي، قوانين حقوقي اقتصادي، پيش بيني هاي اقتصادي، وجدان كاري و رابطه ي مردم با دولت، و شناسه هاي مهم در قالب سوم انتخاب هاي اقتصادي، معامله يا خريد وفروش ها، كاركردن و نگرش نسبت به كار در عمل، خانه داري و تدبير منزل،آموزش، بهداشت وسلامتي مي باشند.
قسمت هاي اصلي متن به توضيح بيشتر اين مفاهيم پرداخته است، و در قسمت هاي يادداشت هاي متن سعي شده تا هر چند كوتاه وگذرا ولي نمونه هادي از اين شناسه ها در ميان مردم كرمانشاه جستجو و مورد بررسي قرار گيرند.
1. تعريف فرهنگ:
مفهوم فرهنگ همواره از رايجترين، آشناترين و در عين حال پيچيده ترين و پر ابهام ترين مفاهيم مورد استفاده در علدم اجتماعي و بررسي هاي اجتماعي است. وسعت مفهوم فرهنگ زياد و كاربردهاي آن ناهمگون و نا همسان است. قديمي ترين تعريفي كه عموم نويسندگان در خصوص فرهنگ به آن اشاره مي كنند از تيلر(1871) [1] مي باشد:
«فرهنگ عبارت است از ... مجموعه پيچيده اي از آگاهي، اعتقادات، هنر، اخلاق، حقوق، آداب و تمام امكانات وتجارب بدست آمده ي انسان كه همانند عضوي از جامعه تلقي مي شود».
فرهنگ در يك نگاه سيستمي همچون اساس وبنيان سازمان جامعه عمل مي كند. اگرچه فرهنگ را نمي توان تنها عاملي جهت توصيف محيط، عملكردها، باورها وتعامل بين آنها معرفي كرد، ولي نمي توان اين مفهوم را نيز به كلي رد كرد.(پارسونز، ص 255-56 ) [2].
بارنز (1986) در مقدمه اش در مجموعه ائي مهم وجديد درباره ي فرهنگ وسياست مي گويد: «فرهنگ مجموعه اي از اعتقادات وباورها ست كه با تلا ش هاي يك گروه معين در فائق شدن بر مشكلات، تطابق بيروني و يگانش دروني توسعه مي يابد- فرهنگي كه توانسته باشد به قدر كافي از پس مشكلات برآيد با ارزش پنداشته شده به اعضاي جديد گروه ياد داده مي شود » [3].
اگرچه تعريف فوق يك تعريف جامع وقابل قبول است، اما جهان بيني مردم تنها به آنچه بزرگترانشان به آنها مي آموزند بستگي ندارد، بلكه جهان بيني آنها با تجارب كلي زندگي خودشان شكل مي گيرد و گاهي تجارب سازنده ي يك نسل جوان عميقا از تجارب نسل هاي گذشته متفاوت است. علاوه بر اين از آنجا كه گروه هاي جوانتر در مقايسه با نسل هاي پيشين از سطح تحصيلات بالاتري برخوردارند، مهارت هاي سياسي_ اقتصادي واجتماعي شان نيز در مرتبه عاليتري قرار دارد، در نتيجه مي توانند به شيوه هاي فعال تر، دقيق تر، خردگرايانه تر از آنچه در گذشته واقعيت داشته است، در فعاليت هاي متنوع اجتماعي، سياسي و اقتصادي شركت كنند.
در مورد فرهنگ و اجزاء آن چند نكته قابل توجه مي باشد: نخست آنكه فرهنگ و اجزاء آن در اجتماع و همراه اجتماع توليد و رشد مي يابد و براي زندگي اجتماعي همچون نرم افزاري عمل مي كند. رابطه تعامل بين اجتماع و فرهنگ در روند حركت زمان موجب تغيير وبازنگريهر كدام توسط ديگري مي گردد.با اين مفهوم مي توان گفت فرهنگ چارچوبي سازمان يافته است براي فكر كردن، حرف زدن، تصميم گرفتن، عمل كردن، رفتار با هم نوعان، رفتار با اجتماع انسان ها و آموزش حدود و ثغور اين چارچوب به نسل بعدي.
هر نسل با توجه به برهه ی زمانی، اتفاقات، تجارب، اختراعات، آثار وکشفیات خویش می تواند در تعیین مرزها و حدود و ثغور جدید کوشش کند، اما این مسئله تلافی، تضارب، مبارزه وبعد تکامل وهمزیستی است.
نکته ی دوم اینکه، ممکن است یک رفتار برگرفته از فرهنگ بدون دلیل منطقی و فقط به علت تکرار دیگران و یا توصیه های خاصی توسط افراد به انجام رسد. خیلی وقت ها ممکن است کلام، تفکر، اعتقاد، فلسفه و یا رفتار فرهنگی بدون منطق ودلیل خاصی و تنها ه علت عادت باشد. اما در هر حال افراد خود را موظف به پایبندی به آن شناسه ی فرهنگی می دانند. یعنی در یک فرآیند رفتار فرهنگی ضرورتاً اینگونه نیست که رابطه ی علت و معلولی منطقی قابل رویت باشد. لذا می توان اصلی ترین ویژگی های فرهنگ را اینگونه بیان کرد:
1. مورد قبول وپذیرش اکثریت جامعه باشد.
2. پذیرش این آراء وعقاید الزاماً در گرو اقناع کردن یا شدن در یک بحث و بررسی علمی نباشد.
این است که پیچیدگی تعریف ومفهوم فرهنگ یکی از ویژگی های تعریف آن به حساب می آید [4 ].
2. تعریف فرهنگ اقتصادی:
برای اینکه بتوانیم به یک تعریف مستقل برای فرهنگ اقتصادی( جزئی از دامنه و مجموعه ی گسترده ی فرهنگ ) دست یابیم، لازم است تا ابتدا اقتصاد را تعریف کرده ودامنه ی آن را بشناسیم. کلمه ی اقتصاد با توجه به مفهومی که در جامعه یافته است، به سادگی قابل تعریف نیست و مجبوریم نمودهای اقتصادی را بجای خود اقتصاد تعریف کنیم. نمودهائی چون تولید، مصرف، توزیع، معامله، عرضه، تقاضا، خریداری، فروش، قیمت، دستمزد، کار، کارگری، کارفرمائی ، اشتغال ، بیکاری ،انتخاب ، رفاه ، مسکن ، اجاره ، رهن ،قیمت ها، واردات ، صادرات ، مالیات ،یارانه و ... در اندیشه وتفکر، زبان و گویش و نیز رفتار و کارکرد افراد و جامعه ظاهر شده ومجموعه ی اقتصاد را شکل می دهند.
در مجموعه ی علوم اجتماعی، علم اقتصاد به عنوان یک علم مستقل با دامنه و مرز مشخص قرار گرفته که البته ارتباطات تنگا تنگ با شاخه های دیگر علوم اجتماعی دارد. در اکثر نوشته های اقتصادی تلویحاً اینگونه رفتار شده است که اقتصاد آن چیزی است که اقتصاددان و یا علم اقتصاد مورد مطالعه قرار می دهد، والبته خیلی از اوقات نیز کلمه ی اقتصاد ( با یا بدون پسوند ) با معانی: مشخص کننده ی مرز جغرافیائی، مرز سیاسی، روش اداره ی امور مالی دولت، روش برخورد اقتصادی قانونبا جامعه، روش برقراری ارتباط با خارج از کشور، ایدئولوژی اقتصادی و ... بکار می رود، یعنی اینکه کلمه ی اقتصاد دارای گستردگی زیادی است و تعریف آن به همان اندازه کلی ، پیچیده ، مشکل ومبهم خواهد بود. در هر حال شاید بتوان با استفاده از تعریف علم اقتصاد، گستره ی نمادها ونمودهای اقتصادی ونیز تعریف فرهنگ به تعریف مستقلی برای فرهنگ اقتصادی رسید.
ساموئلسون ونوردهوس(1995) در پانزدهمین بازنگری از کتاب خویش علم اقتصاد را مجموعه ای از آگاهی های علمی ( به روش علمی جمع آوری شده اند) می دانند که منابع محدود و کمیاب موجود جامعه را با استفاده های متفاوت به نیازهای نامحدود انسان ها وجامعه ی انسانی برای مصرف حال وآینده به صورت بهینه تخصیص می دهند[5] . تعاریف متعدد دیگری که عموم اقتصاددانان عنوان کرده اند، تقریباً همین مفهوم را از علم اقتصاد معرفی می کنند و دنبال کردن بیشترآنها از حوصله ی این مقاله خارج است. لذابا استفاده از این تعریف، تعریف فرهنگ ونمودها و نمادهای اقتصادی فرهنگ اقتصادی را به این صورت تعریف می کنیم:
" فرهنگ اقتصادی مجموعه ی پیچیده ای ازآگاهی ، اعتقادات ، اخلاق ، حقوق، آداب ورسوم و تمام امکانات و تجارب به دست آمده در زمینه ی فعالیت های اقتصادی چون تولید، مصرف، توزیع، معامله، عرضه، تقاضا، خریداری، فروش، قیمت، دستمزد، کار، کارگری، قانون کار، کارفرمائی ، اشتغال ، بیکاری ،انتخاب ، رفاه ، مسکن ، اجاره ، رهن ،قیمت ها، واردات ، صادرات ، ارز، پول، پس انداز، بهره، سود، هزینه، درآمد، کیفیت، مالیات، گمرکی، تعرفه، یارانه و ... است که از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود. در فرآیند حرکت زمان مورد بازنگری، تجربه ی مجدد، تغییر وتحول قرار می گیرد و می توان شاخص های اصلی آن را در زبان و گفتار ونوشتار، اندیشه، فکر وفلسفه ی ذهنی و نیز رفتارها وکارکردهای اجتماعی افراد مشاهده کرد."
برای رسیدن به یک محدوده و مجموعه ی قابل لمس،سنجش و اندازه گیری از فرهنگ اقتصادی در ادامه، شناسه های اصلی فرهنگ اقتصادی را در قالب های 1. گفتاری ـ نوشتاری 2. فلسفی ـ ذهنی و 3. رفتاری ـ کارکردی ارائه خواهیم داد.
3. شناسه های اصلی فرهنگ اقتصادی:
شناسه یا عنصر فرهنگی عبارت از کوچکترین واحد فرهنگ است که در اشکال گوناگون به صورت شئی، گزاره، تحرک یا نهاد، سمبل، رفتار، گفتار، نوشتار و ذهنیت پردازی ظاهر می شود. در حقیقت شناسه ی فرهنگی آن عنصری است که هنگام ارتباط انسان با خودش، با هم نوع با جامعه ی انسانی ملی وبین المللی، با محیط اطراف و وقایع متفاوت به وقوع پیوسته در بین اینها به منصه ی ظهور میرسد ودر سه قالب کلی شکل می یابد. قالب اول شناسه های گفتاری ـ نوشتاری، قالب دوم شناسه های فلسفی ـ ذهنی و قالب سوم شناسه های رفتاری ـ کارکردی.
3-1. قالب اول: شناسه های گفتاری ـ نوشتاری:
در این قالب الگوهای صوتی ومعانی مرتبط ومتصل به یکدیگر ارتباط، آموزش و تعلیم را در جامعه تسهیل می کند والگوهای نوشتاری حفظ دستاوردها وتجارب جامعه و نیز انتقال آن به دیگران در زمان حال وآینده را از طریق ثبت وقایع، تصاویر، گفتارها، فکرها، رفتارها و ... به عهده داشته و آسان تر می نماید.
شناسه های گفتاری ـ نوشتاری در فرهنگ عمومی و به تبع آن فرهنگ اقتصادی مجموعه ای از متغیرهای متفاوت را در دو زیر مجموعه ی متفاوت گفتاری ـ نوشتاری تشکیل می دهند.در زیر مجموعه ی گفتار، شیوه ی تکلم عمومی ومحاوره ی جمعی ملاک عمل قرار می گیرد وزیر مجموعه ی نوشتار افرازهای متفاوت نوشتاری مبتنی بر تاریخ نگای، اشعار، داستان ها ومتل های نوشته شده وکلیه ی مواریث تاریخی راکه از یک نسل به نسل های دیگر منتقل می شود را دربر می گیرد.
3-1-1. شناسه های گفتاری:
شناسه های گفتاری آن دسته از الفاظ، کلمات یا جملاتی هستند که در تکلم عموعی ومحاوره های جمعی محلی جهت ایجاد ارتباط اقتصادی با خود، دیگران، و محیط اطراف و نیز برای ارائه ی پاسخ های مناسب به محرک های اقتصادی موجود مورد استفائه قرار می گیرند این الفاظ، کلمات یا جملات را می توان در دسته بندی زیر جای داد:
الف) ضرب المثل های اقتصادی:
بکار بردن ضرب المثل های اقتصادی هنگامی که یک محرک اقتصادی به وجود آمده باشد، ممکن است عملکرد و رفتار را در مقابل پاسخ به محرک تغییر دهد، چرا که عموماً دیده می شود در این اوقات افراد سعی در پذیرش و اجرای بدون چون وچرای ضرب المثل می نمایند. در بسیاری از اوقات ضرب المثل های اقتصادی شیوه ی تفکر، رفتاهای اخلاقی و حتی نقش قانون و مقررات عرفی را در مسائل اقتصادی باز می کنند.
لازم به توضیح است که خیلی از اوقات ضرب المثل ها و بکاربردن درست آنها تصمیمات و انتخاب های اقتصادی افراد را تغییر می دهند. لذا ضرب المثل های بومی، ویا فراوانی فهم و استفاده ی ضرب المثل های ملی می تواند یکی از نماینده ها و شناسه های فرهنگ اقتصادی یک قوم باشد[6].
ب) حکایات، اشعار و داستان ها:
در اکثر جوامع همواره می توان حکایات، متل ها، اشعار و داستان هائی برخورد کرد که سینه به سینه و به صورت گفتاری از فردی به فرد دیگر و از نسلی به نسل بعد منتقل می شوند و حامل سرنوشت عبرت آموز، یا رمز موفقیت اقتصادی قهرمان داستان هستند. اینگونه داستان ها وحکایات که مخصوصاً در کوچه وبازار و در زبان مردم هستند در اکثر موارد هنگام نصیحت ویا گره گشائی از کار دیگران نقل می شونند ودارای اثرات عمیقر رفتاری وحتی رفتای و حتی فکری و فلسفی در زمینه ی مسائل اقتصادی هستند. چرا که اکثراً در زمان های کودکی افراد به صورت داستان به کودکان گفته و آموزش داده شده و زیرینی ترین لایه های فرهنگ رفتار اقتصادی افراد را تشکیل می دهند. کافی است تا به مراحل شکل گیری شخصیت انسان ها یک نگاه ساده بینداریم و اثرات عوامل مختلف در زمان های متفاوت شکل گیری شخصیت مورد مطالعه قرار دهیم تا اهمیت این داستان ها و حکایات در شیوه ی تفکر منطقی اقتصادی افراد در زمان های بعد از بلوغ اقتصادی و حضور در جامعه پی ببریم. بنابراین این شناسائی و درجه بندی این داستان ها و حکایات و شمارش فراوانی یا اطلاع از آنها در بین مردم یک قوم می تواند یک شناسه فرهنگ اقتصادی باشد که قابل مقایسه با اقوام دیگر نیز هست[7].
پ) قسم ها، اصطلاحات و تکیه کلام های اقتصادی:
بخش دیگراز شناسه های گفتاری در قسم ها، اصطلاحات و تکیه کلام های اقتصادی نهفته اند. این شناسه ها اکثراً اجزاء مهمتر ضرب المثل ها و یا اشعار، داستان ها وحکایات اقتصادی هستنند که به صورت یک کلمه یا اصطلاح و یا جمله معترضه مجرد شکل گرفته اند. اگرچه قسم های صرفاً اقتصادی بسیارکم هستند ولی کاربرد قسم ها در امور اقتصادی همچون معامله ها بسیار زیاد می باشد. اصطلاحات: عناوین و لفظ هائی هستند که افراد برای مصداق قرار دادن یک رفتار، حرف، فرد یا واقعه به صورت یک سمبل مورد استفاده قرار می دهند. در امور اقتصادی اصطلاحات حامل بار معنائی هستند که یک فرد را پیروز، شکست خورده، مغبون و یا یک فعالیت اقتصادی را موفق و یا نا موفق نشان می دهند. تعداد وتنوع این اصطلاحات و تکیه کلام ها می تواند در حالت کلی و تقریبی معرف بخشی از شخصیت فرهنگ اقتصادی یک قوم باشد[8].
3-1-2. شناسه های نوشتاری:
شناسه های نوشتاری می توانند آن دسته از نوشته های موجود در یک قوم باشند که مانند مرجع ومأخذ مراجعه مورد استفاده قرار می گیرند و از آنها همواره به عنوان یک اصل و اساس استفاده می شود. مجموعه کتب مذهبی، کتب دعا، تذکره ها، سفرنامه ها، داستان ها و نیز نوشته های کوتاه تر موجزتر و با ایهام تر که در درون یک قوم استفاده از آنها به عنوان زیبائی و یا نشان پایبند بودن به اصل بخصوصی استفاده فراوانی دارند.
اگرچه شناسه های نوشتاری کمتر می توانند مربوط به یک قوم بخصوص باشند و عموماً مربوط به یک ملت با یک عقیده و یا مذهب و دین مشترک می باشند. اما هر قومی با توجه به ضروریات زمانی و مکانی قسمتی از این نوشته ها را محترم تر و مهمتر میشمارند و اینجاست که می توان با مراجعه به وفور نوشتار بخصوص و یا اثرات هنری نوشتاری اقتصادی مشخصی، گرایش اقتصادی و فرهنگ اقتصادی رایج یک قوم بخصوص را مورد شناسائی قرار داد. برای بهتر شدن فهم موضوع می توان سفرنامه و سرگذشت نامه های اقتصادی نوشته شده رایج ( که اکثراً به صورت حکایت، ضرب المثل و یا داستان ها در آمده اند) کتب ودعاهای اقتصادی رایج و نیز نوشته های قاب و هنر آزین شده وبا خط خوش را که حامل پیام های اقتصادی هستند، مورد استفاده قرار داد و رفتار فرهنگ اقتصادی را مورد شناسائی قرار داد[ 9].
3-2. قالب دوم: شناسه های فلسفی ـ ذهنی:
کنش ها و رفتاری های افراد قبل از اینکه به شکل عمل نمایان شوند به شکل عمل نمایان شوند به شکل فلسفه ی ذهنی و ذهنیت پردازی در افراد یا جوامع نمود می یابند. اساس شیوه ی تفکر و فلسفه پردازی ذهنی در هر قومی را جهان بینی آن قوم تشکیل می دهد و مرزهای اندیشه را نیز جهان بینی افراد تعیین می کند که رابطه ی بسیار زیادی با مذهب و دین آن قوم دارد. در حقیقت شناسه های فلسفی ـ ذهنی فرهنگ اقتصادی یک قوم در قالب چارچوب جهان بینی افراد درآن قوم قرار می گیرد. به عبارت دیگر تا آنجائی که افراد یک قوم براساس چارچوب جهان بینی قومی خویش به خود اجازه فکر کردن، فلسفه سازی و اندیشه سازی بدهند و به دلیل پردازی بپردازند، می توان انتظار داشت که اندیشه های فلسفی ـ ذهنی فرهنگ اقتصادی نیز پیش بروند و قوانین اخلاقی و حقوقی فرهنگ اقتصادی را به تصویر بکشند. آنچه مهم است قوانین اخلاقی و حقوقی اقتصادی در هر قوم نتیجه تفکر و اندیشه فلسفی ـ ذهنی آن قوم در خصوص امور اقتصادی می باشد.
دین ومذهب از اساسی ترین چارچوب هائی هستند که جهان بینی را محدود می نمایند، لذا دستورات دینی ومذهبی در خصوص امور اقتصادی، همچون قوانین اخلاقی در امور اقتصادی و یا قوانین حقوقی در حل دعاوی اقتصادی و یا شیوه های حلال و حرام کسب درآمد و آداب و رسوم امورات اقتصادی همگی می توانند اندیشه های فلسفی ـ ذهنی افراد را در خصوص امور اقتصادی تشکیل داده و اگرچه در قالب فرهنگ گفتاری ـ نوشتاری نیز نمود کاملی دارند، اما در قالب شناسه های فلسفی ـ ذهنی نیز نمایان کننده ی کنش های فرهنگی اقتصادی یک قوم می باشند.
نکته ی قابل توجه این است که از نظر کلی حتماً اینگونه نیست که هرچه شناسه ی فلسفی ـ ذهنی نمایان ساخت و رای داد حتماً در عمل خواهد آمد و رفتار خواهد شد. ضروری است تا بین « اندیشه » و «رفتار» در فرهنگ اقتصادی تفکیک قائل شد و نیز رابطه ی علیت صریحی در بین این دو در عمل وجود ندارد، اما در کل استمرار اندیشه ها به صورت آموزش هائی به نسل آینده در قالب دستورات ، حکمت ها و یا معیارهای رفتاری، در خواهد آمد. شناسه های فلسفی ـ ذهنی را می توان به صورت زیر تقسیم نمود:
الف) قوانین اخلاقی:
بخشی از شناسه های فلسفی ـ ذهنی فرهنگ اقتصادی را می توانیم از طریق بررسی قوانین اخلاقی امور اقتصادی مورد بررسی قرار می دهیم. در حقیقت قوانین اخلاقی با تحدید یا ترغیب کردن بعضی فعالیت ها زمینه های فعالیت های اقتصادی افراد را معین می کنند، اما تا چه اندازه به این اخلاقیات پایبندی وجود دارد بستگی به شرایط زمان ومکان دارد. به هر حال در هر برهه از زمان اخلاقیات خاصی در بازار در بین افراد وجود دارد. قوانین اخلاقی موجود می تواند نمایاننده ی فرهنگ اقتصادی موجود باشد و اینکه چارچوب فعالیت های اقتصادی را همین قوانین اخلاقی تا حدودی معین می کنند[10].
ب) قوانین حقوقی:
بخشی از شناسه های فلسفی ـ ذهنی فرهنگ اقتصادی در یک قوم در درون قوانین حقوقی موجود نهفته است. شیوه ای طرح دعاوی و حل آنها چه در قالب قوانین عرفی نانوشته و چه در قالب قوانین مدرن نوشته شده، شناسه های اصلی هستند که می توان با توجه به فراوانی و وفور هر یک شناسائی فرهنگ اقتصادی را در خصوص یک قوم عمیق تر ودقیق تر ساخت. در مورد قوانین حقوقی، حقوق تجارت و قوانین دخل وخرج و کسب وکار یکی از اساسی ترین شناسه های فرهنگ اقتصادی یک قوم هستند که می توان با توجه به اعتقاد ویا فراوانی استفاده ی هر موقعیت فرهنگ اقتصادی یک قوم را با اقوام دیگر مورد مقایسه قرار داد[11].
پ) پیش بینی های اقتصادی:
یکی دیگر از شناسه های بخشی از شناسه های فلسفی ـ ذهنی فرهنگ اقتصادی که مستقیماً ریشه در اندیشه ی اقتادی دارد و به رفتار و عملکرد فرد می انجامد، پیش بینی های اقتصادی هستند. این شناسه می تواند عمق بینش اقتصادی وتفکر منطقیاقتصادی را در مورد یک قوم نشان دهد. درهرحال هر پیش بینی منطقی احتمالاً رفتار منطقی و هر پیش بینی غلط رفتار نامناسبی را به دنبال خواهد اشت. شناسه ی پیش بینی اقتصادی می تواند پس از اندازه گیری و یا عملیاتی شدن در اقوام متفاوت مقیاسی در جهت مقایسه عمق اندیشه و منطق اقتصادی در بین افراد در هر قوم باشد [12].
ت) وجدان کاری:
شناسه ی وجدان کاری و اندیشه و منطق در خصوص کار کردن می تواند شناسه های فلسفی ـ ذهنی دیگر باشد در جهت طبقه بندی و مقایسه ی اقوام متفاوت با یکدیگر. این شاخص وشناسه می تواند با شناسائی نحوه ی اندیشه و فلسفه سازی ذهنی افراد در خصوص کار، علت کار کردن، انگیزه ها، منافع ونتایج معطوف به غیر آن در نحوه ی اندیشیدن مردم یک قوم در خصوص کار که یکی از مهمترین شاخصه های اقتصادی است اقدام به مقایسه و طبقه بندی جوامع نماید[13].
ث) رابطه ی دولت و مردم:
شناسه ی دیگری که که می تواند نماینده ی نحوه ی اندیشه و نیز فلسفه ی ذهنی مردم در خصوص مسائل اقتصادی باشد، نحوه ی فکر کردن واندیشیدن آنها در خصوص رابطه ی اقتصادی آنها با دولت است. این شناسه می تواند انتظارات مردم از دولت ، شیوه ی تفکر آنها در خصوص پرداخت بهای استفاده از خدمات دولتی و نیز نظر و اندیشه آنها را در خصوص چرائی پرداخت مالیات مورد بررسی قرار دهد. در حقیقت اندیشه ی یک فرد در خصوص رابطه ی دولت با او می تواند از دید اقتصادی حائز اهمیت باشد چرا که می تواند نشان دهنده ی علل حضور اقتصادی دولت در جامعه تشکیل گروه های فشار برای القای سیاست خاصی به دولت ونحوه ی دریافت و پرداخت فرد را دولتی نشان دهد. لذا ضروری است تا هنگام بررسی فرهنگ اقتصادی یک قوم، شناسه ی رابطه با دولت را در فالب تفکر واندیشه ی فلسفی ـ ذهنی مورد بررسی قرار دهیم و اقوام متفاوت را با این شاخص مورد مقابسه قرار دهیم[14].
3-3. قالب سوم: شناسه های رفتاری ـ کارکردی:
بخش دیگر شناسه هائی که می توانند هنگام شناسائی فرهنگ اقتصادی یک ملت مورد محاسبه، اندازه گیری و شناسائی فرار گیرند، شناسه های رفتاری ـ کارکردی هستند. این بخش از شاخص ها، مولفه های رفتاری فرهنگ اقتصادی را نشان می دهند. رفتار افراد حاکی از وجود یک چارچوب مشخص رفتاری می باشد. یعنی عموماً دیده می شود که افراد براساس یک چارچوب خاصی رفتارهای خود را انجام می دهند و فعالیت آنها در یک چارچوب فرهنگی اقتصادی قرار می گیرد. این چارچوب در قسمت رفتاری ـ کارکردی نمایان کننده ی مرزهائی از رفتار خواهد بود که افراد یک جامعه خود را موظف به رعایت وحمایت از آن می دانند و سعی می کنند که حتی الامکان فعالیت های آنها را از حاشیه های آن چارچوب بیرون نزند، یکی از مقیاس های مناسب جداسازی عینی اقوام و اجتماع های انسانی از نظر فرهنگ اقتصادی، شناسه های رفتاری می باشد. در حقیقت این رفتار انسان هاست که نمود اصلی اعتقادات، آداب و رسوم، باورها، شناخت ها، قوانین، آئین ها و ... را در امور اقتصادی نشان می دهد و ضروری است تا جهت شناخت فرهنگ اقتصادی و معیشتی این شناسه ها مورد شناسائی و اندازه گیری قرار گیرند.
شناسه های رفتاری ـ کارکردی را می توان به صورت زیر دسته بندی و معرفی نمود:
الف) انتخاب های اقتصادی:
از کارکردهای نمایان اقتصادی افراد که ریشه در فرهنگ و نگرش اقتصادی افراد به جامعه انسانی ومحیط اطراف دارد، انتخاب اقتصادی است. در حقیقت فرد با انتخاب خود کلیه اعتقادات، تمایلات، دستورات، آموزش ها، سفارشات و توصیه های فرهنگی را به منصه ی ظهور می رساند. انتخاب های اقتصادی دامنه ی وسیعی از موارد انتخاب را در برمی گیرند. اگر ملاک بررسی فردی فرهنگ اقتصادی باشد، فرد می تواند در انتخاب های زیر توسط فرهنگ اقتصادی غالب جامعه تصمیمات خود را به انجام برساند.
الف ـ 1 ـ انتخاب شغل
الف ـ 2 ـ انتخاب همسر
الف ـ 3 ـ انتخاب کالا وخدمات
در مورد انتخاب شغل فرد می یابد نوع شغل، امنیت شغلی، درآمد شغلی، نوع ارباب رجوع، رابطه ی رئیس ومرئوس در شغل، آینده ی شغلی، شخصیت وارزش اجتماعی شغلی، نقش تجربه و تحصیلات در بازدهی شغلی، زمان شغل، مکان شغل و ... در نظر بگیرد وسرانجام انتخاب خویش را انجام دهد. اینجاست که نقش فرهنگ اقتصادی جامعه در انتخاب خود را بهتر نشان خواهد داد. چرا که فرهنگ اقتصادی اجتماع انسانی اصلی ترین نقش را در انتخاب شغل برای فرد خواهد داشت. تمام عوامل موثر بر انتخاب گفته شده می توانندبا هم به صورت شاخص هائی مورد اندازه گیری قرار گیرند و یک دسته اطلاعات منسجم را جهت تعیین شناسه فرهنگ اقتصادی انتخاب شغل بدست دهند.
انتخاب همسر اگرچه یک رفتار اجتماعی ـ انسانی است، اما از ملاک های اقتصادی بیرون نیست دیده می شود که افراد هنگام انتخاب همسر ملاک های اقتصادی را نیز در نظر می گیرند و حتی دیده می شود که تغییر متغیرهای اقتصادی حتی انتخاب همسر را تحت تاثیر قرار می دهد. لذا یکی دیگر از شناسه های رفتاری ـ کارکردی فرهنگ اقتصادی جامعه دخالت دادن ملاک های اقتصادی چون وضع درآمد و طبقه ی اجتماعی والدین همسر،شغل همسر، تحصیلات همسر، دارائی همسر و ... در انتخاب همسر می باشد که می توان آنها را شناسائی و اندازه گیری نمود.
در مورد انتخاب کالا و خدمت تنوع عوامل دخیل در انتخاب اقتصادی فراتر از دو مورد قبل است. نوع کالاها و تقسیم آنها به دو دسته کالاهای مصرفی و سرمایه ای می تواند نتیجه بخش باشد. دسته بندی ما می تواند در مورد کالاهای مصرفی به صورت زیر نشان داده شود:
اتومبیل
با عمر بسیار زیاد و جزء دارائی ها
باداوم منزل
فرش
با عمر متوسط و مصرفی یخچال
تلویزیون و ...
میوه میگو
کالا ها وخدمات مصرفی سبزیجات سفید ماهی
خوراکی ها گوشت مرغ
لبنیات گاو
بی دوام تنقلات قرمز گوساله
آجیل گوسفند
پوشاک برنج
حبوبات و ...
یک نگاه ساده به دسته بندی کالاهای مصرفی، تنوع فراوان و گستردگی دامنه ی انتخاب را نمایان می سازد. مردم هر قوم براساس فرهنگ قومی خویش ممکن است به طریقیکالای خویش را انتخاب کنند، یک قوم ممکن است داشتن اتومبیل را مقدم بر منزلشخصی بدانند و قوم دیگر برعکس، یا یک قوم در بین گوشت ها، گوشت سفید و آن هم میگو را ترجیح دهند و قوم دیگر مرغ، در هر حال این فرهنگ اقتصادی موجود است که انتخاب افراد را درمورد کالاها وخدمات شکل می دهد. هنگام بررسی فرهنگ اقتصادی یک قوم می باید کلیه ی این تصمیمات متفاوت را براساس درخت تصمیم های متفاوت مورد بررسی قارا داد و همه ی این متغیرهای جدا را به صورت یک شناسه وشاخص فرهنگ اقتصادی جامعه،شناسائی واندازه گیری نمود.
ب) معامله وخرید وفروش ها:
نیاز یکی از خصوصیات انسان است که همیشگی است. انسان همواره برای تامین نیازهای خویش باید با دیگر انسان ها ارتباط برقرار کند و از طریق معامله و خرید وفروش به جبران نیاز بپردازد. نوع نیاز وشیوه ی تامین نیاز در جوامع متفاوت به انحاء گوناگون و متغیر است.
هر جامعه و قومی به شیوه ی خود معامله می کند و اگر چه همه ی جوامع انسانی معامله می کنند ولی جدای از نوع معامله شیوه ی برقراری ارتباط وتعهد بستن در جوامع متفاوت بستگی به فرهنگ اقتصادی دارد. لذا نحوه ی ارتباط، شیوه ی ثبت و ضبط تعهدات وپایبندی به مقررات معامله، همچنین خود مقررات معامله مبنی بر فرهنگ اقتصادی می باشد. بنابراین شناسه ی معامله یکی از شناسه های کارکردی و رفتاری فرهنگ اقتصادی است. این شناسه را می توان از طریق شناسائی و اندازه گیری انواع معاملات، نحوه ی معاملات، نحوه ی ثبت وضبظ تعهدات طرفین، شیوه ی در یافت ها و پرداخت ها، مورد محاسبه ومقایسه قرار داد.
آداب ورسوم معامله کردن بخش دیگر از شاخص ها و شناسه های رفتاری فرهنگ اقتصادی است. معامله با بیگانگان، معامله با دولت وشیوه های متفاوت چانه زنی، معاملات نسیه،معاملات نقد، نحوه های متفاوت دریافت وپرداخت در معاملات و شیوه های متفاوت طرح و حل و فصل دعاوی در معاملات همگی دارای چارچوب ها، اصول وقوانین خاصی هستندکه فرهنگ اقتصادی یک جامعه تعیین می نماید. در حقیقت این فرهنگ اقتصادی جامعه است که معاملات حلال را از حرام، دریافت های حلال را از حرام و شیوه های متفاوت برقراری ارتباط را معین و مشخص می نماید.
از معاملات مطرح که دارای فرهنگ اقتصادی خاص بوده، معاملات مردم با دولت می باشد و شیوه های برقراری ارتباط و ادای حق و دین از سوی طرفین معامله، فرهنگ خاص خودش را دارد. نحوه ی رعایت حق دولت از سوی طرف معامله و شیوه ی اجرای بند بند معامله یکی از اساسی ترین نکاتی است که فرهنگ خاص خودش را پیدا می کند و این موضوع وبه شاخص تبدیل کردن آن از مهمترین آگاهی های معطوف به سیاستگذاری دولتی خواهد بود.
زمانی که شناسه معامله با دولت اندازه گیری و شناسائی می شود. در حقیقت نحوه ی تفکر مردم یک قوم نسبت به دولت و سپس ارتباط رفتاری ـ کارکردی با دستگاه دولتی اندازه گیری می شود. این آگاهی می تواند زمینه ساز ارتباطات بیشتر، سرمایه گذاری های دولتی بیشتر مشارکت بیشتر مردم در همکاری با دولت در انجام دادن و ارائه خدمات عمومی و رفاهی و ... باشد.
پ) کارکردن و رفتار کاری:
می گویند عامل رفاه و خوشبختی یا بدبختی و فقر هر اجتماع کار کردن آن جامعه می باشد. بنابراین یکی از اصلی ترین مولفه های شناسائی فرهنگ اقتصادی یک جامعه، توجه به کار، نوع کار، شیوه ی انجام کار، نتایج کار، دستمزد کار، رابطه ی کارگر و کارفرما و تخصص و تقسیم کار در فعالیت ها می باشد. در حقیقت نحوه ی تفکر، نحوه ی زندگی و نحوه ی ارتباط با محیط اطراف و انسان های دیگر را اگر امکانات مادی و رفاهی تعیین کند، تعیین کننده ی اصلی سطح امکانات رفاهی، کار وفعالیت، مستمر است. توجه به این شناسه ی فرهنگ اقتصادی در حقیقت در زمان شکل گیری شخصیت افراد در آنها نقش می بندد و در زمان های بعد از بلوغ در واقع جلوه های فرهنگ اقتصادی درونی شده است، که مشخص می شود. اندازه وتنوع را در این شناسه می توان با شناسائی نوع کار مورد قبول و انتظار افراد، رضایت شغلی، درآمد مورد انتظار هر شغل، نحوه ی انجام شغل، نحوه ی برقراری ارتباطات شغلی، ارتباط کارگر وکارفرما، حقوق و دستمزد و ... اندازه گیری وشناسائی نمود.
ت) خانه داری و تدبیر منزل:
اساس و بنیه شادابی هر فرد درخانواده رقم می خورد. خانواده کوچکترین نهاد هر اجتماع بوده و شیوه ی تدبیر منزل جهت تامین نیازهای اساسی خانواده بسیار حساس و مهم است. این شناسه از طریق رسیدن به لایه های زیرین رفتار فرهنگ اقتصادی، راه های شناسائی دیگر شناسه ها و نیز تصمیم در خصوص شیوه ی بررسی آنها را مشخص می کند. این شناسه از طریق شناسائی نحوه ی ارتباط برقرار کردن افراد خانواده با یکدیگر، شیوه ی تقسیم کار در منزل، شیوه ی تامین نیازهای خانواده، شاغلین خانواده، نحوه ی دخالت آنها در تصمیمات خانواده، نوع غذاها و خوراکی ها، تفریح و سرگرمی، تعداد فرزندان خانواده، جنسیت فرزندان، تحصیل و رشته ی تحصیلی، سواد و یا بی سوادی، شیوه ی نگهداری و احترام به افراد مسن تر، برقراری ارتباط با آنها، روابط بین بچه ها و والدین و پدربزرگ ها و مادربزرگ ها، جشن های رسمی، عید،عروسی، مهریه، طللا، کمک کردن مرد به زن در خانه، نگهداری بچه ها توسط مرد یا شیوه های متفاوت مرد سالاری ( مرد بزوری ) و زن سالاری ( زن بزوری ) در خانواده می تواند فرهنگ اقتصادی خاصی را بنمایاند. شناسه ی خاص الگوی تنظیم هزینه ها، الگوی تنظیم وتقسیم بندی حقوق ماهیانه، زمان خانواده، گذران اوقات فراغت و ... همگی شناسه های متفاوت و مهمی هستند که می توانند گوشه هائی از رفتار فرهنگ اقتصادی خانواده را به عنوان بخشی از رفتار فرهنگی جامعه به نمایش بگذارند.
ث) تشکیل سرمایه ی انسانی:
اساس توانائی انسان ها را سرمایه ی انسانی ذخیره شده در آنها تشکیل می دهد. این سرمایه از طریق آموزش و تجربه و نیز توان و استعداد خدادادی به وجود می آید و از طریق بهداشت وتندرستی امکان ظهور و بروز می یابد. رفتار افراد یک جامعه در امور بهداشتی و آموزشی با شاخص قرار گرفتن می تواند به عنوان شناسه ی اصلی تشکیل سرمایه ی انسانی در یک جامعه معرفی گردد. ارتباط و نگاه به پزشک و دارو و یا ارتباط و نگاه با معلم و آموزش در حقیقت یک رفتار ونگرش اقتصادی است، چرا که تصمیم های اینچنین انسان ها همگی از راه ساده تحلیل هزینه ـ فایده صورت می گیرد. بنابراین می توان با شناسائی خصوصیات نگرشی و رفتاری ـ کارکردی در مورد آموزش و بهداشت بخش دیگری از فرهنگ اقتصادی یک جامعه را مورد شناسائی قرار دهیم.
4. سخن پایانی:
فرهنگ اقتصادی به عنوان جزئی اصلی از فرهنگ عمومی، ضرورت دارد تا مورد شناخت دقیق و منطقی قرار گیرد. این شناخت می بایست به صورت علمی و از طریق روش های علمی صورت گیرد. هنگام کوشش برای شناسائی و مؤلفه های اصلی هر بخش فرهنگ، ابتدا می بایست به تفصیل نکات، موضاعات، مفهوم ها، رفتارها و عملکردهای در حوزه آن بخش فرهنگی را تقسیم و دسته بندی نمود. پس از شناخت زمینه و حوزه ی مطالعه باید سعی بر جداسازی و تفکیک متغیرهای متفاوت نمود به گونه ای که هر یک جزئی از موضوع مورد نظر را مورد بررسی ومطالعه قرار دهند. پس از شناسائی متغیر ها می باید برای آنها تعریف و حوزه ی تعریفی را ارائه داد و سپس براساس تعریف و حوزه ی تعریف اقدام به عملیاتی کردن و یافتن زمینه هائی خهت اندازه گیری و محاسبه متغیر نمود. این تحقیق به صورت کلی فرآیند گفته شده را دنبال می کند. تنها نکته قابل توجه آن است که مقاله ی حاضر یکی از اولین قدم های حرکت در زمینه بررسی فرهنگ اقتصادی می باشد و از لغزش ها و کاستی های مربوط به قدم های نخست خالی نیست. فرهنگ اقتصادی جامعه و شناخت شناسه های اصلی آن تحقیقات کامل و جامعی از طرف دستگاه های دولتی و غیردولتی مخصوصاً دانشگاه ها صورت گیرد، تا بتوان خلع شناختی موجود در این زمینه را پوشش داد.
نکته ی قابل توجه این است که اینگونه کارها می توانند زمینه را جهت سیاست گذاری منطقی تر و انجام برنامه های توسعه ی اقتصادی ـ اجتماعی و فرهنگی بومی و منطقه ای موفق تر آماده سازند. در غیر این صورت یعنی بدون توجه به فرهنگ اقتصادی بومی منطقه نمی توان انتظار داشت آنچه را که بدون توجه و حتی مخالف یک باور و رفتار فرهنگی است و یا به گونه ی دیگری راخع به آن فکر وعمل می شود، بدون تنش و با موفقیت به اجرا درآورد.
قابل توجه است که مقاله کنونی به دنبال ارائه چند شاخص اصلی ( ونه همه ی شاخص ها ) فرهنگ اقتصادی بوده که جهت واضح تر شدن و فهم سریع تر موضوع ، تک نگاری ها و بررسی های اجمالی از بازار شهر کرمانشاه و نیز مردم شهر بعمل آمده است که جنبه ی مطالعات اکتشافی یک تحقیق کامل را ایفا می نماید.
پیشنهاد می شود تا متغیرهای مورد نظر و دیگر شناسه های اصلی فرهنگ اقتصادی که این مقاله آنها را از خاطر برده است، برای شهرهای متفاوت استان و نیز استان های متفاوت و شهرهای آنها مورد بررسی قرار گرفته و اندازه گیری شوند، تا بتوان با شناخت از چگونگی گفتار، نوشتار، اندیشه و رفتار افراد در زمینه های اقتصادی، برنامه ریزی های توسعه اقتصادی ـ اجتماغی و فرهنگی را در جامعه هر چه دقیق تر، منطبق بر نیازها و فرهنگ منطقه و « بومی تر » جامع تر، ریزتر و موفقیت آمیز به انجام رسانید.
5. یادداشت های متن:
1- مراجعه کنید به: پیام یونسکو؛ دهه ی جهانی توسعه فرهنگ، آذر ماه 1367.
2- مراجعه کنید به: درانی کمال؛ " درآمدی بر نمائی از فرهنگ" فرهنگ عمومی، شماره ی ششم بهار 1375، ص 12-5
3- مراجعه کنید به:
Barn, Samuel H . (1986); Politics and culture. Monograph Series Prepared For U.S. Department of state . Ann Arbor : Instituate for social Research
4- مراجعه کنید به: عظیمی. حسین؛ مدارهای توسعه نیافتگی در اقتصاد ایران، نشر نی تهران، 1371 ، ص 180
5- مراجعه کنید به:
Samuelson , P and N.Nordhaus (1995 ) ; Economic , 15ed , MCGRAW- Hil , Inc , ch -1
6- در زبان کرمانشاهی شهر کرمانشاه ( فارسی کرمانشاهی و کردی کرمانشاهی ) دامنه ی وسیعی از این ضرب المثل ها وجود دارد. نمونه های زیر می توانند زمینه های بحث را بهتر بنمایانند:
- چراغی که به خانه رواس، به مچد حرامه ( فارسی کرمانشاهی ) که حاکی از عقلائی فکر کردن به هنگام بخشش است.
- صد تومن بیه پیم و قرض، و در مالم بلرز ( کردی کرمانشاهی ) که حاکی از فضای عدم اطمینان برای بازپرداخت قرض و یا معاملات نسیه در بین مردم است.
- بخن، بخن، مالد رنگینه ( فارسی کرمانشاهی) حاکی از این است که مال داری و متمول بودن دارای ارزش است و موجب شادی می شود و ...
- کورگن مال ارای چه ته، کورخاص مال ارای چه ته.
برای اطلاع بیشتر مراجعه کنید به: سلطانی، محمدعلی، جغرافیای تاریخی و تاریخ مفصل کرمانشاهان، موسسه فرهنگی نشر سها، چاپ دوم، جلد اول، تهران 1374.
7- نمونه ی بارز این داستان ها در زبان فارسی حکایت سعدی از کشاورزی است که هنگام مرگ به پسران خود می گوید در زمین آنه گنجی پنهان است و ضروری است تا برای آن اقدام به شخم زنی زمین کنندو ما بقی داستان. در هر قوم و اجتماعی نیز این قبیل داستان ها وحکایات یافت می شوند. در زبان فارسی و کردی کرمانشاه مادربزرگ ها اغلب برای نوه های خود داستان هائی نظیر داستان " شنگول و منگول" و یا " چسنه" ( کردی کرمانشاهی به معنی سوسک ) را تعریف می کنند، که پیام های اقتصادی ـ اجتماعی دارند.
8- در خصوص قسم ها، نوع قسم ها می تواند در تطمیع افراد مشکوک کارساز باشد، مخصوصاً هنگام احساس ابهام در یک معامله قسم ها عموماً به شفافیت ذهنی طرفین خواهد انجامید.
برای درک موضوع می توان به کاربرد قسم در معامله ها و فراوانی آن در بین افراد و اقوام متفاوت توجه نمود. در خصوص اصطلاحات نیز می توان موارد زیر را به عنوان نمونه نوشت.
- اجاق کوروکر: ( کردی کرمانشاهی ) حاکی از پسری که نتواند اموال، آبرو و شخصیت اجتماعی خانواده را حفظ نماید، که عموماً از نظر اقتصادی به کار گرفته می شود.
- ریگ تو کفشته: ( فارسی کرمانشاهی ) حاکی از حالتی که یک طرف معامله نسبت به طرف دیگر مشکوک است.
9- یکی از نمودهای عینی این موضوع، اشعار، جملات و نقاشی هائی است که به صورت قاب شده در داخل مغازه ها و یا منزل افراد می توان دید. تابلوی عاقبت نقد فروشی ـ عاقبت نسیه فروشی یکی از نمودهای فرهنگ رفتار اقتصادی است. در داخل مغازه ها نیز اغلب می توان نوشته های زیر را دید:
- ای که درنسیه بری همچون گل خندانی پس سبب چیست که در دادن آن گریانی
- الکاسب حبیب ...
- نسیه ممنوع حتی به شما
- قیمت یک کلام
- لطفاً تقاضای وجه دستی نفرمائید
- نقد واقساط با چک کارمندی
- پس از فروش پس گرفته نمی شود
- توقف بی جا مانع کسب است و ...
10- نمودهای قوانین اخلاقی اقتصادی در عمل می تواند در امور ذیل دیده شود:
- نزول خوری ( رباخواری ) و نگاه به نزول ( ربا ) خور در جامعه، در بازار کرمانشاه ( یک نمونه 15 نفری ) اگرچه از هر کسی که می پرسی، از نزول خوردن به صورت اکراه صحبت می کند، اما در عمل افراد زیادی هستند که معاملات ربوی انجام داده و با اینکار ارتزاق می کنند. در یک بررسی ساده حدود پنجاه درصد از کسبه ی بازار معاملات ربوی دارند.
- کلاه برداری در اندیشه و صحبت افراد یک امر زشت و کریه تلقی می شود، ولی در عمل افراد مخصوصاً بازاری عا عموماً سعی می کنند که سر طرف مقابل را کلاه بگذارند. در یک بررسی ساده ( حدود 15 مغازه و 20 مشتری ) در بازار کرمانشاه، حداقل 75 درصد خریداران احساس می کردند سر آنها کلاه رفته و حداقل 65 درصد فروشندگان از راههای متفاوت سعی در صحنه سازی، پوشانیدن عیب جنس، گران تر فروختن، جنس دست دوم را بجای نو فروختن و ... داشته اند.
- از نظر اخلاقی احترام به مشتری یکی از نکاتی است که می تواند حتی در موقعیت کسب و کار موثر واقع شود، در نظر خواهی به عمل آمده از نمونه مورد نظر در بازار کرمانشاه حداقل 63 درصد خریداران احساس رفتار تند و یا حداکثر بی تفاوتی فروشنده در مقابل خود را داشتند.
- پس گرفتن جنس از خریدار پشیمان ( اقاله ) یک قانون اخلاقی است که اگرچه در کتب دینی و توصیه های اخلاقی ـ مذهبی بزرگان همواره وجود داشته است، اما در بازار کرمانشاه دیده می شود که اکثراً ( بیش از 90 درصد ) از پس گرفتن جنس فروخته شده خودداری می کنند.
- سودجوئی و کارفرمای سودجو ( که هر چیز را فدای سود شخصی می کند) می تواند از نظر اخلاق اجتماعی مورد اهانت قرار گیرد و یا مورد ستایش قرار گرفته و به عنوان یک الگو مطرح شود، یک بررسی ساده در بازار کرمانشاه نشان داد که بیش از 55 درصد فروشندگان کرمانشاه ( جوانان ) سعی در الگوسازی از طرف افراد سودجو برای انجام فعالیت کسب وکار هستند.
11- در حقیقت اکثر قوانین حوضه ی فرهنگ اقتصادی به حقوق تجارت وبازرگانی معطوف است. این قوانین به گونه ی متفاوت قابل مشاهده هستند. گروه اول قوانین ومقررات مدرن و مصوب ملی در این زمینه هستند که در کتب قانون تجارت و حقوق جزا و ... نوشته شده اند و اکثر مردم بطور دقیق از آن اطلاع ندارند و در صورت نیاز، مشکل پیش آمده از طریق مراجع ذی صلاح قانونی مورد رسیدگی قرار خواهد گرفت . گروه دوم از قوانین مربوط به امور بازرگانی وتجاری موجود در بازار به صورت قوانین ومقررات عرفی هستند، که اکثراً دعاوی کوچک را از طریق ریش سفید بازار و توسط همین قوانین عرفی که از پیچیدگی کمی هم برخورداراند حل خواهند شد. مثلاً در کرمانشاه بازاریان برای وصول چک های خود ابتدا به صورت کدخدا منشی و سپس به قانون مراخعه می کنند.
یک بررسی ساده ( 15 نفری ) نشان داد که تنها حدود 20 درصد بازاریان چک افراد نا آشنا و کارمند را قبول می کنند و حدود 70 درصد آنها فقط با یک آشنا وضامن این کار را می کنند و 10 درصد مابقی نیز اصلاً چک قبول نمی کنند. از همین افراد حدود 25 درصد از قوانین چک اطلاع مناسب داشته و 75 درصد مابقی اطلاعات ناقصی ارائه داده اند.
از یک بررسی ساده در بین کارگران ساختمانی ( 25 نفری ) بیش از 90 درصد آنها از حداقل مزد قانونی بی اطلاع بودند و کمتر از 20 درصد آنها از قانون کار اطلاعی داشتند. نیز تقریباً اکثر بازاریان ( بیش از 99 درصد ) کرمانشاه قولنامه های معاملات فیمابین را بدون مراجعه به وکیل و یا ثبت اسناد انجام می دهند.
12- بررسی های کوتاه وگذرا در مغازه دارهای بازار کرمانشاه نشان می دهد که حداقل هشتاد درصد آنها ( گروه 15 نفری ) آینده را برای خود پیش بینی می کنند. ولی فقط حدود بیست وپنج درصد آنها می توانند برای پیش بینی های خود دلیل منطقی ( چه درست وچه اشتباه ) ارائه دهند.
13- بیش از چهل درصد از یک گروه 15 نفری بازاریان ومردم عادی بازار، انگیزه ی کار کردن خود را تأمین مخارج زندگی در حد قابل قبول، حدود سی درصد کسب منفعت و ایجاد زندگی مرفه بالا، ده درصد رساندن منفعت به جامعه و اجتماع انسانی و بیست درصد مابقی برای کار کردن انگیزه ی مشخصی را ارائه نداده اند.
14- یک گروه بیست نفری از جوانان فارغ التحصیل دانشگاهی ( آزاد اسلامی وملی ) اظهار داشتند:
- دولت می بایست برای ما کار ایجاد کنند. ( هشتاد وپنج درصد )
- دولت می باید بهای خدمات خویش را از مردم بگیرد. ( پنجاه وپنج درصد )
- دولت چون به فروش منابع طبیعی اقدام می کند نباید برای خدمات خویش وجهی از مردم دریافت کند. ( چهل درصد )
- مالیات فقط به اقشار ضعیف وارد می شود و ثروتمندان مالیاتی نمی پردازند. ( نود وسه درصد )
- یارانه های دولتی باید افزایش یابند. ( هشتاد درصد )
6. منابع ومأخذ ( مورد اقتباس غیر موارد استفاده شده در یادداشت های متن )
1. اینگلهارت، رونالد (1373) ؛ تحول فرهنگی در جامعه ی پیشرفته ی صنعتی، ترجمه ی مریم وتر، چاپ اول، انتشارات کویر، تهران.
2. گوئن، بروس ( 1372 ) ؛ مبانی جامعه شناسی، ترجمه و اقتباس غلامعباس توسلی و رضا فاضل، انتشارات سمت، تهران.
3. رشه، گی (1367) ؛ مقدمه ای برجامعه شناسی عمومی، جلد اول کنش اجتماعی، ترجمه ی دکتر هما زنجانی زاده، انتشارات دانشگاه فردوسی مشهد.
4. ــــــــــ (1372 ) ؛ تغییرات اجتماعی، ترجمه ی دکتر منصور وثوقی، چاپ چهارم، نشر نی، تهران.
5. فرجاد، محمدحسین ( 1358 ) ؛ جامعه شناسی انحرافات و مسائل اجتماعی، انتشارات دانشگاه تربیت معلم ، تهران.
6. ساموئلسن، پل و ویلیام نوردهاوس (1373 ) ؛ اقتصاد جلد اول ( ترجمه ی ویرایش دوازدهم ) ، مترجمین علیرضا نوروزی و محمدابرهیم جهاندوست، نشر مترجمین، تهران.
سهراب دل انگيزان
منبع: www.aftab.ir
کد خبر: 17418
آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdcaayn6.49n0615kk4.html