حکایت دگردیسی انسان توده ای ؛

آیا می توان با پرستندگان مایکل جکسون مقــابله کــرد؟

5 مهر 1389 ساعت 15:55





رسانه های غربی پیرامون مرگ «مایکل جکسون» هیاهوی بسیار به راه انداخته اند و چنان از او یاد می کنند که گویی بزرگترین اسطوره جهان غرب از دست رفته است. البته همیشه چنین بوده و رسانه های فراگیر هرگاه یکی از ستاره های مشهور، به مرگ طبیعی درگذشته یا خودکشی کرده، چندان هیاهو کرده اند که امر بر خودشان هم مشتبه شده است. شاید رسانه ها جز همین هیاهوها شأن دیگری نداشته باشند. تا هنگامی که غرب در سایه «اروس» به سر می برد، جز تعظیم و بزرگداشت امثال مایکل جکسون که مظاهر هنر مطلوب فرد منتشرند، غایتی برای رسانه های فراگیر وجود ندارد. خواست انسان توده ای (فرد منتشر) از هر حیث، در ستاره هایی متجلی می شود که به مدد رسانه ها از ورطه گمنامی سر بر می آورند و در میان همگنان خود به برتری می رسند و گروه ساقط مردم را تا لحظه سقط شدن به دنبال خود می کشند.

انسان توده ای هیچ غایتی جز لهو واجب نمی شناسد و نمودار تام و تمام «اولئک کالانعام بل هم اضل» است. اگر این موج که در ظاهر آدمی است و در باطن هیچ نسبتی با آدمیت ندارد، در کشورهای انگلیسی زبان به پرستش ستاره های رسانه ای مشغول است، شاید بتوان کم و بیش به او حق داد، شاید گم شده ای را در حراره ها و ترانه های امثال مایکل جکسون جست وجو می کند، شاید هیچ تمنایی جز سرگرم شدن ندارد، شاید همه مشکلات را حل شده می داند و... اما ستایش ستاره های رسانه ای در جهان سوم و به ویژه در ممالک اسلامی چه وجهی دارد؟ اگر انسان توده ای در ممالک اسلامی نیز در حال سر برآوردن و غلبه کردن نیست، چرا ستایندگان امثال مایکل جکسون که غالبا تماشاگر حرکات او هستند و چیزی از مضامین ترانه هایش درک نمی کنند، از خود نمی پرسند: «وجه ستایش، از یک هنرمند بیگانه چیست؟» آیا اصلا تکان دادن سر و دست و پا به شیوه ای بی سابقه و جیغ کشیدن در ضمن زمزمه کلمات هنر است؟ ما چه نسبتی با چنین هنرمندانی داریم؟ تأثیر و تصرف چنین موجوداتی که به عنوان هنرمند پذیرفته ایم بر اخلاق و آداب و سرشت و سرنوشت فردی و جمعی ما چیست؟ این پرسش ها و هرگونه پرسشی در ساحت انسان توده ای، کفر است.

انسان توده ای فارغ از کفر و دین و دنیا و آخرت، سر در پی شبه اسطوره هایی نهاده است که غایات مطلوب وی را به نمایش می گذارند؛ تن و حوایج آن، همین و بس. آفاق انسان توده ای محدود به حدود تن است. تناسب تن، پوشش تن، خورش مناسب تن، رقص، بدنسازی، جراحی پلاستیک و... دیگر هیچ. ما نیز سال هاست که دانسته و ندانسته سر در پی انسان توده ای نهاده و پذیرفته ایم که در پیروی از غرب، روز به روز مراتب تازه تری از بوزینگی را آزمون کنیم و فی المثل به این فخر کنیم که فلان نوجوان ایرانی بدیل مایکل جکسون است.

انسان توده ای حاکم بلامنازع کره ارض است و اگر در مشرق زمین هنوز به تمامی قلمرو خود دست پیدا نکرده، از آن روست که اولا شرق دیر از خواب قرون بیدار شد، ثانیا انسان توده ای در مشرق زمین، هنوز چنان که باید و شاید به رسانه های فراگیر ملحق نشده است.

به گمان من سربرآوردن فاجعه ممالک اسلامی و چیرگی انسان توده ای به تمام وجوه و شئون، دیرتر از یکی دو دهه دیگر به درازا نخواهد کشید. از هم اکنون توده های ممالک اسلامی سراپا آیینه تقلید از بشر غربی و پای تا سر، حسرت استغراق در آن سعادت موهومند که رسانه های فراگیر نمایش می دهند. بسیاری از آداب و سنن موروث در ممالک اسلامی، به فراموشی سپرده شده اند و چراغ نام و یاد نیاکان در حال خاموشی است.

انسان توده ای در ممالک اسلامی نیز کم وبیش دریافته است که سهیم شدن در تایخ غرب و بهره مندی بی چون و چرا از تمامی شهوات جسم و جسد، جز با بدعهدی و بی عهدی و گسستن از دین و سنت میسر نخواهد بود و این دریافت اهریمنی نه تنها اخلاق و زبان، بلکه تمام ساحات هویت را نابود خواهد کرد. هم اکنون نیز ناچیز شمردن امثال مایکل جکسون خالی از مخاطره نیست و بر انبوه پیروان و پرستندگان وی گران خواهد آمد. حتی اگر گفته شود که مایکل جکسون نیز به سرنوشت «تام جونز» و «الویس پریسلی» دچار خواهد آمد و فراموش خواهد شد، دلبستگان به وی برآشفته می شوند.

انسان توده ای چون توانایی اندیشیدن ندارد نمی تواند دریابد که شبه اسطوره های تمدن تکنیکی، از آن رو کشف و طرح می شوند که ضامن نگهداشتن مردم روزگار کنونی در ساحت غفلتند. آیا می توان با پیروان و پرستندگان امثال مایکل جکسون مقابله کرد؟ اگر بتوان با تکنیک و رسانه های فراگیر تکنولوژیک از در مقابله در آمد، مقابله با اسطوره تراشی تمدن تکنیکی نیز ممکن است. اما چگونه می شود از یک سو در پی اخذ و کسب و خرید صور تکنیکی بود و از سوی دیگر با توابع آن مقابله کرد؟ فراموش نکنیم که ما حتی نتوانستیم پیروان خواننده های پاپ ایرانی را از چشم دوختن و گوش سپردن به لس آنجلس بر حذر بداریم و افزون بر این، تسلیم شدیم و نظایر آن خواننده ها را در طرح ژنریک موسیقی پاپ داخلی، به خورد خلایق دادیم و سودای تقویت موسیقی ملی و احیای موسیقی محلی و مقامی را به فراموشی سپردیم.

مسلما هیچ یک از مدیران رسانه ها مقصر نبودند، بلکه این نیروی هنگفت انسان توده ای بود که بر آن ها چیره شد. انسان توده ای خواسته های خود را اندک اندک در هر عرصه ای بر هرگونه قدرتی تحمیل می کند. هراندازه انسان توده ای از سنت بیشتر فاصله بگیرد رسانه ها ناچارند با او همنوایی بیشتری داشته باشند. هراندازه انسان توده ای به آگاهی بیشتری در نسبت با جهان متجدد برسد، توقعات بیشتری پیدا خواهد کرد و قدرت، ناگزیر خواهد شد که در جهت برآورده شدن توقعات انبوه ازدحام نفوس، تن به دگردیسی بدهد. زیرا تقدیر فردی و جمعی در هنر و حکمت و دین و سیاست و اخلاق و... به دست انسان توده ای افتاده است.

اگر در مشرق زمین، هنوز نیروی ویران گر انسان توده ای، چنان که باید خود را نشان نداده است، از آن روست که صورت غالب مردم ممالک مشرق، در فضای ماقبل تجدد به سر می برند؛ فضایی که به واسطه تصرف رسانه های داخلی، نمی توان آن را فضای سنتی به شمار آورد، اما با تجدد نیز فاصله دارد. روزی که این فاصله طی شود، انسان توده ای چنان سر برخواهد آورد که تمامی حدود صوری و معنوی هویت شرقی فرو خواهد ریخت. انسان توده ای در مشرق زمین هنوز متوجه هم بستگی و پیوستگی همگنان خود در مغرب زمین نشده است.

واسطه میان انسان توده ای در شرق و همگنان وی در غرب، رسانه ها و اسطوره های رسانه ای هستند یعنی خواننده ها، هنرپیشه ها، نوازنده ها، رقصنده ها، بازیگران فوتبال و دیگر چهره هایی که علی رغم سقط شدن پی درپی، کارخانه اسطوره تراشی مدام در حال یافتن جایگزین های تازه ای برای آن هاست. اگر فقط به تعداد زنان و مردانی بیندیشیم که در همین سرزمین به تأثر و تقلید از مایکل جکسون و نظایر وی، به جراحی پلاستیک تن سپرده اند، شاید بخش اندکی از میزان تصرف این گونه شبه اسطوره ها در جسم و جان انسان توده ای، بر ما آشکار شود. البته انسان توده ای بی درنگ می پرسد: «مگر جراحی پلاستیک چه عیبی دارد؟» ای کاش جرأت این را می داشتیم که بپرسیم آن که به تقلید از اسطوره های بوزینگی، بارها در پی زیباتر شدن تن خود، تسلیم تیغ جراحان می شود، هرگز به جان خود و فرجام این جان می اندیشد؟







منبع: باشگاه اندیشه ( www.bashgah.net )


کد خبر: 17599

آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdcaomn6.49n0o15kk4.html

هنر نیوز
  http://www.honarnews.com