حبیبالله صادقی «قطعهای از بهشت» را در گالری ساربان برپا کرد؛
هنرمند ایرانی قابلیت جذب مخاطب را دارد
28 دی 1389 ساعت 15:26
حبیبالله صادقی گفت: یکی از دلایلی که من این نمایشگاه را ترتیب دادم این بود که ثابت کنم هنرمند ایرانی میتواند آنچه خود میخواهد را خلق کرده و به خریدار عرضه کند.
به گزارش هنرنیوز به نقل از پایگاه خبری حوزه هنری«قطعهای از بهشت» سعی میکند با 44 تابلوی زیبا تو را به دنیایی دیگر برساند. دنیایی مینوی با رنگهای رقصان وطرحهای آشنا که بیش از هرچیز خبر از گمشدههای روزگار ما میدهند و میکوشند بار دیگر ما را با زیبایی؛ وجهی از هنر که این روزها شاید کمتر به آن پراخته میشود آشتی دهند.
از سویی دیگر، آنچه این تابلوها به ما یادآوری میکنند جای خالی بسیاری از دوستداشتنیهای فرهنگ ماست که صادقی خود آن را «جای خالی سلوک» مینامد.
دیدن تابلوهای صادقی به ما یادآوری میکند که با وجود گذر پرشتاب جهان به سمت پیچیدگی هرچه بیشتر ما هنوز به زیبایی نیازمندیم و چنانچه با زبانی شایسته روزگار خودمان به عرضه شود، هنوز مشتاقانه به استقبالش میرویم.
آنچه در پی میخوانید مصاحبه این هنرمند درباره دیدگاهها و آثار او با خبرنگار پایگاه خبری حوزه هنری است.
مستغرق روی بوم
هنگامی که به نمایشگاه «قطعهای از بهشت» وارد میشوی هریک از تابلوها به شکلی تو را به خود جذب میکند. «مستغرق» نام یکی از این تابلوهاست که می کوشد به شکلی نمادین، داستان شستشوی شیرین در چشمه را برای مخاطب تصویر کند. صادقی خود درباره آن میگوید: در اجرای این تابلو ذهنم نسبت به خیلی از مفاهیم شاعرانه، انسانی و ارزشی حساس بود. روزگار ما پر است از مفاهیم عمیقی که در حال فراموشی هستند و امروز دیگر وجود ندارند. این تابلو جای خالی شیرین را به تماشاگر نشان میدهد. جای خالیای که خسرو پس از رفتن شیرین به آن برخورد میکند و در غم این ماجرا ضربهای به خود میزند؛ ضربهای که اثر خونآلود آن روی تابلو نیز پیداست و به جز شیرین به جای خالی بسیاری از خوبیها اشاره میکند. ملت ما مردم روحی شاعرانه و تعالیخواه دارند، اما وقتی شما مناسبات و رفتارهای کژمدارانه امروز آنها را با هم میبینید به این نکته میرسید جای سلوک در رفتار امروز ما با هم خالی است.
رایحه گلها در قطعهای از بهشت
یکی از عناصر تکرار شونده آثار این نمایشگاه گلها هستند. گلهایی که اینجا و آنجا خودنمایی میکنند، گاهی به شکل یک سایه با فرمهای مدرن، گاهی با هیاتی ایرانی که از دل هنر نگارگری گرفته شده است. گلها نقش پر فروغی در تابلوهای این نمایشگاه حبیبالله صادقی ایفا می کنند، نقشی که نمیتوان از آن چشمپوشی کرد. صادقی که خود شیفته گلهاست درباره استفاده از این عنصر کهن نقاشی ایرانی در تابلوهایش میگوید: صفتی که در گل وجود دارد، تنها زیبایی آن نیست؛ عطر، آرامش و ارتباط معنوی که گل پیرامون خود پدید میآورد نیز جدای از شکل و رنگ گل دارای اهمیت است. ما از گل رایحه، رنگ و عاطفه نیز داریم. گل مجموع حواس را تحتالشعاع قرار میدهد. سعیام این بود که رایحه گلها را بیشتر از رنگ و ظاهر آنها در تابلوهایم نشان دهم.
آبستره با طعم مینیاتور
خصیصههای قابل اعتنای تابلوهای صادقی کم نیستند. از هر وجهی که نگاه کنی نکتهای برای یافتن هست و موضوعی برای صحبت کردن پیدا میشود. اما یکی از نکاتی که بیش از همه توجه مخاطب علاقهمندبه هنر را در این نمایشگاه جلب میکند، تلاقی زیبایی است که در تابلوهای صادقی میان فضای انتزاعی و مدرن با عناصر نقاشی ایرانی اتفاق افتاده است. از یک نظر این تابلوها کاملا آبستره و انتزاعی هستند اما از سویی دیگر فضایی مملو از زیباییهای هنر ایرانی و به خصوص عناصر نمایان برگرفته از هنر نگارگری در تابلوها خودنمایی میکنند.
اما اینکه چرا و چطور هنرمندی در روزگار مدرنیسم زدگی به تلفیق دیروز و امروز هنر نقاشی نائل میشود پرسشی است که حبیبالله صادقی در پاسخ به آن میگوید: بیش از هر چیز من کوشیدهام فرزند زمان خویشتن باشم. اینکه من نقاشی ایرانی هستم، دلیل نمیشود که همچنان به راه پدران خود در عهد صفوی بروم. تلاش من این است که معاصر بودن خود را دنبال کنم و صورت و معنا را در نقطهای به هم برسانم و هنر معاصر را در کنار هنر سنتی و تاریخی خودمان در یک وحد و باهم تنیدگی مطرح کنم. فرهنگ ما جزیی از افتخارات ماست. نیاکان ما تلاشهای بسیاری به خرج دادهاند تا این فرهنگ را لایه لایه ایجاد کنند. این تلاشها بخش عمده عناصر دیرینه و کهن الکوهای فرهنگی و هنری ماست. با این حال نکته مهم این است که من به عنوان انسان معاصر بدانم که چگونه هم به این عناصر دیرینه توجه داشته باشم و هم در عین حال نقش اجتماعی و معاصر خود را ایفا کنم. برای دست یافتن به پاسخ این پرسش بود که کوشیدم هم هنر معاصر و مدرن و هم هنر سنتی را توامان با هم بیاموزم. من به عنوان هنرمند معاصر میکوشم همان طور که هنرمندان دوران صفوی با آثار خود هنر معاصر جهان را تحت تاثیر قرار دادند، با استفاده از عناصر بصری نقاشی ایرانی دریچهای نو به سوی هنر معاصر باز کنم.
آینهای برای معرفی ایرانی معاصر
صادقی مهربانیهای خاص خود را دارد. او همواره میکوشد به انسان ایرانی که در این روزگار میزید توجه خاص داشته باشد و در هر بخش از آثارش، چه تابلوهایی که در نمایشگاه «قطعهای از بهشت» روی دیوار رفته است و چه سایر آثار خود به ایرانی معاصر توجه کند. او خود در این باره میگوید: باطن مردم ما سرشار از معنویت و تعالیخواهی است. به عنوان یک نقاش باید تلاش کنیم مردم را بشناسیم و آینهای برای شناساندن مردم معاصر ایران باشیم. مردمی که در یکی از بزرگترین اتفاقات معنوی جهان یعنی پیروزی انقلاب اسلامی نقش داشتند و در دوران دفاع مقدس دلیریهای بسیار از خود نشان دادهاند. ارزشهای بسیار زیبایی در صورت و باطن آن مردم نهفته است که باید درک و کشف شوند. شاید این نمایشگاه قطعهای باشد از پیام روحی من که گوشهای از روح معنوی مردم ایران را در فضای مینویی نشان میدهد.
آیینهای برای آسمان
عنصر چشمه در تابلوهای آخرین نمایشگاه حبیبالله صادقی، یکی دیگر از آن عناصر طبیعی است که در خیلی از تابلوها به چشم میخورد. او که در یکی دیگر از تابلوها چشمهای فیروزهای را در جهانی میان حقیقت و انتزاع به تصویر کشیده است، درباره جنبه معنوی این اثر میگوید: اب از خود رنگی ندارد و همیشه آینهای است برای آسمان و حقیقت ابی رنگ آسمان را به خود او باز مینمایاند. اینکه انسان بتواند به همین شکل در مقابل آسمان قرار بگیرد و همانند مولوی بگوید «وه چه بیرنگ و بی نشان که منم» و خود را در معرض حقیقت قرار دهد جزء نشانههایی است که من سعی داشتهام در این نمایشگاه به آن توجه داشته باشم. داستان این برکه داستان چشمههای است که حقیقت لایتناهی آسمان در آن جریان دارد و قطعهای از بهشت را از زاویهای دیگر به بیننده نشان میدهد.
نقاشی ایرانی؛ هدیهای برای تمام جهان
تا این روزها که آخرین روزهای نمایشگاه حبیبالله صادقی است، بخش قابل توجهی از آثار او به فروش رفته است. اتفاق مبارکی که هر علاقهمند به هنر نقاشی از وقوع آن خرسند میشود. اقتصاد هنر یا به بیانی دیگر وجود بازاری مناسب برای آثارهنری ارزشمند ایرانی میتواند خونی تازه در کالبد هنر کشور جاری کرده و ارزش واقعی هنر و هنرمند را نیز به دنبال داشته باشد.
این جریان البته تا آنجا خوب و قابل اعتنا است که سر اصلی این طناب به دست هنرمند متفکر ایرانی باشد و بر اساس میل، ذوق، خواسته و هنر او شکل گیرد و هنرمند این فرصت را بیابد که با فراغ بال آنچه خود میخواهد را نقش کرده و به هنردوستان عرضه کند.
صادقی خود درباره این موضوع عقیده دارد: این مسئله یکی از نکاتی است که متاسفانه هنوز در کشور ضعیف است. یکی از دلایلی که من این نمایشگاه را ترتیب دادم همین بود. این که ثابت کنم هنرمند ایرانی میتواند آنچه خود میخواهد را خلق کرده و به خریدار عرضه کند. اکنون بسیاری از جمله ثروتمندان اروپایی و عرب، با تحمیل ذهنیات و سلایق خود به هنرمندان ایرانی، آثاری سفارش میدهند که نه تنها از ذهن هنرمند ما سرچشمه نگرفته است بلکه با فرهنگ و ریشههای هنری ما نیز پیوندی ندارد. قصد من این بود که تابلوهایی بکشم که با آنها بگویم می توانم ذهنیت و باورهایم را با کیفیتی ارائه دهم که هم در نظر هنردوستان ایرانی جایگاه داشته باشد و هم بازار هنری بینالمللی را به سمت خود جلب کند.
کد خبر: 22722
آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdcewf8w.jh8wwi9bbj.html