گزارش هنرنیوز از بیست و هشتمین ساخته بلند مسعود کیمیایی؛

فیلم جرم نزدیک ترین فیلم به خودم است

26 بهمن 1389 ساعت 12:23


مسعود کیمیایی گفت: فیلم جرم به مسائلی درباره من ، انسان ، خانواده و هستی انسانی است .
به گزارش خبرنگار سینمایی هنرنیوز، مسعود کیمیایی در نشست فیلم «جرم » ضمن بیان این مطلب که «جرم» نزدیک ترین فیلم به خودم و دوره فیلمسازی من است، افزود: سناریو و فیلم نوشت اول این فیلم رد شد. بعد گفتند اگر زمان فیلم به قبل از انقلاب باز گردد، اجازه ساخت داده می‌شود، من هم زمان فیلم را به قبل انقلاب بردم. به نظر می‌آید که بعد از دوره سیاه سفیدها، این فیلم نزدیکترین فیلم به آنها باشد. این فیلم به مسائلی چون من، انسان، خانواده، هستی انسانی نه به میزان دانایی نه بلکه به میزان انسانیتش پرداخت.
وی تاکید کرد: اگر در فیلم نقش اول یک متفکر، دکتر یا جراح بود، قطعا فیلم بزرگی نخواهند بود. یک آدم تنها در پیاده رو، اسطوره امروز است. او از حاشیه آمده و از جایی آمده که انسان وجود دارد و من با آن انسان کار دارم.
کیمیایی اضافه کرد: اثر هنری، جراح، نویسنده، فیلمساز یا شاعر خوب در یک رحمی شکل می گیرد که پر از پیچیدگی های هستی و پر از ریاضی است. همه چیز باید اندازه باشد تا آن چه بوجود می آید، سلامت باشد. ما سالهاست در رحم سلامت زندگی نمی کنیم . در جایی پر از اضطراب زندگی می‌کنیم آنگاه چطور متوقعیم یک اثر پر از سلامت و با هستی کامل نمود پیدا کند.
در ادامه داریوش ارجمند گفت: ما که سن بیشتری داریم و همه جوانیمان با تغییر سینما گذشت می‌گوییم نگاه ما به سینما بافیلم «قیصر» کیمیایی عوض شد و متوجه شدیم باید از توهمات فاصله بگیریم.باید کف خیابان بیاییم و با مردم ارتباط بگیریم .کیمیایی اینها را به ما نشان داد . من به جوانان توصیه می‌کنم اگر می خواهند تاریخ را بشناسند، کیمیایی رابشناسند رمان «جسدهای شیشه ای » را بخوانند.
وی اظهار کرد: همراه کیمیایی بودن ، به معنای وارد شدن به تاریخ است. به هر حال من به همراه او وارد تاریخ سینمای ایران شدم .من با تنها کارگردانی که سه فیلم کار کردم، کیمیایی است.
ارجمند با اشاره به علاقه‌مندیش به نقش اجرا شده توسط خودش در فیلم جرم ادامه داد: به نظرم نقش من در در زندان یکی از کاملترین بخش‌های فیلم بود. بخشی که به تفکر در روابط انسانی مردم کف و پایین دست جامعه می‌پرداخت .
وی افزود : این مردم با رفاقت ها ،جانفشانی ها و فداکاری باعث تغییرند و افتخار مشرق زمین است که فرهنگش را کسی مثل مسعود کیمیای هدایت می کند. تاریخ امروز و دیروز عنوانی مصنوعی است. امروز ودیروز همین انسانها، رفاقتها، نامردی ها و جوانمردی ها است .همیشه بوده و بسیار زیبا است و تمام اینها در فیلم کیمیایی هست و می‌توان از منظر روانشناسی ،تاریخی و فرهنگی همه اینها را دید.
ایرج رامین فر هم گفت: اسم مسعود یک گذشته خیلی دور را زنده مرور خاطرات گذشته و این لذت بخش ترین قسمت است این زندگی پشت صحنه رفاقت و دوستی به اندازه خود فیلم حائز اهمیت بود برای من در فیلم سرب و جرم لذت بخش ترین لحظات زندگی گذراندم.
پولاد کیمیایی ابراز کرد: بعد از سالها به جشنواره پیوستیم. خوشحالم سالها کنار پدر رشد کردم و یاد گرفتم.
مسعودکیمیایی در پاسخ به این پرسش که آیا برای اکران عمومی حاضرید پلان یا دیالوگی حذف کنید؟ اظهار کرد:تا این لحظه به من چیزی نگفتند .فقط درباره دوبله باید بگویم ، امیدوارم در نسخه اکران دوبله دیالوگها خوب شنیده شود.
وی افزود:موضوع دوبله یک موضوع اساسی است، یک دوره است که واقعا به یک فیلم شادابی و تجربه می دهد.
کیمیایی در پاسخ به پرسش هنرنیوز مبنی بر اینکه در اغلب فیلمهایش روایت مبنی بر کارکتر محوری است. آیا التزام این قضیه به دیرینه‌ای در ذهنیت شما مرتبط است ؟ گفت خیر اگر کمی در جامعه نگاه کنیم ،بالاخره این آدم را پیدا می کنیم .یک پسر ساده لات که به او پول می دهند تا آدم بکشد و یک جایی متوجه می شود این آدمی که قرار است بکشد آدم تر از کسی است که به او پول داده پس بازمی‌گردد و شخص پول دهنده را می کشد.
رامین فر هم در پاسخ به گلایه ای مبنی بر اینکه در گوشه و کنار و در بخش‌هایی از قاب بندی فیلم، کولر گازی و ادوات سالهای اخیر دیده می‌شد، گفت: چرا به فیلم دقت نمی کنید . در هنگام ساخت فیلم «سرب» همه فکر می کردند، استودیو خوب ساخته شده است. وقتی قرار است با امکانات کم فیلم بسازیم ، باید فکر کنیم . اینجا برخلاف خارجیها برای فیلم ها امکانات نیست. اگر امکانات داشتیم ،تهران دهه 50 را جور دیگری بازسازی می کردیم . کیمیایی بسیار خوب تهران را می شناسد و تصویری خیلی دقیق و خوبی از محله‌های تهران در ذهن دارد
وی اضافه کرد: اینها مهم است، نکته دیگر خود موضوع بود. سیاه سفید بودن فیلم ها هم برای یکدست کردن فیلم بود. سوای اینها پرداختن به فضا ی گذشته است و به نوعی تداعی فیلم «قیصر» و«گوزنها» است . ما باید شهر تهران در دهه 50 را که اصلا وجود نداشت می ساختیم، پس باید کادربندی ها بسیار حساب شده بود و من می دانستم چقدر دست کارگردان بسته است.
کیمیایی نیز در پاسخ به این پرسش که چرا با همه دشواریها در شهر کار می کند و به سمت دکور نمی رود؟ اظهار کرد: پایه حقیقت و رئالیسم از خود حقیقت است، در دکور رفتن ما را از حقیقت دور می کند.من تمام تهران را زندگی کردم با آن عاشق شدم، فیلم ساختم،به خاطر فیلم هایم بازجویی شدم، موسیقی و رانندگی یاد گرفتم، دوستان خوبی پیدا کردم و کتاب نوشتم. به همین دلایل به هیچ وجه در دکور نمی روم، چون ذهن آدم را دکوری می کند
رامین فر هم در ادامه مباحث مطرح شده گفت: خیلی ها این را می دانند کیمیایی هر آنچه که هست در می آورد و چیزی را اضافه نمی کند.
حامد بهداد نیز در پاسخ به این پرسش که با توجه به علاقه‌اش به کاراکترهای کیمیایی احساس می کند مناسب بازی در فیلمهای کیمیایی است و خود را بازیگر این کاراکتر می داند؟ خاطر نشان کرد: آدم هم به بازیگری علاقه‌مند باشد، هم بازیگری را با کیمیایی آغاز کرده باشد، اگر کسی درکی از زندگی دارد در جواب این سوال می‌گویم من به منتها الیه آرزویم رسیده ام.
پولاد کیمیایی نیز درباره تفاوت کار با دیگران در مقابل کار با پدرش گفت: در این فیلم از فرم فاصله گرفتم و به درون پرداختم. خوشحالم برای اولین بار یک فیلم کامل با یک مضمون از سوی کیمیایی به دوش کشیدم . من یک مقدار تکنیک و بازیگوشی را کنار گذاشتم و به درونم رجوع کردم .باید به هستی فیلم بپردازیم.
وی افزود: این فیلم تاریخ ندارد. راجع به سوء استفاده از فقر است . این آدم شناسنامه اش روی اسمش هست؛ رضا سرچشمه. خودش سخت بیان می شود. او در ارتباط با محیط پیرامون دچار بیماری است . از بس که مخاطب ندارد با خودش حرف می زند و در نهایت برای عدالت اجتماعی کشته می شود تا نسل پاکیزه تری به جا بگذارد.
پولاد کیمیایی اضافه کرد:این فیلم خیلی ساده و صادقانه است و تفاوتش با بقیه کارهایم در این است که کنترل شدم .
کیمیایی در خصوص لهجه های خاص فیلم‌هایش گفت: موضوع مهمی به اسم فارسی حرف زدن هست. ما فکر می‌کنیم اگر کسی غیر از آنچه تو بلدی حرف بزند یا تحصیل کرده است یا تحصیل نکرده است. این ادبیات تهرانی است. خود به خود دارد. جوری حرف می زند که شما نمی شناسید. این لهجه، لهجه تهرانی است که پوشیدگی و پنهانی خیلی زیاد دارد.
داریوش ارجمند هم درباره جایگزینی وی به جای انتظامی گفت: من نمی دانستم قرار بوده انتظامی بازی کند اما بازی برای من باعث افتخار است. تمام هنر کیمیایی در کشف ادبیات مردم فرودست است. آدمهای کوچه بازار چقدر شیرین و ادیبند و تاکید آن فقط و فقط توسط کیمیایی صورت می گیرد.
وی تاکید کرد: بروید به دیالوگ ها فکر کنید. این ادبیاتی است که ما با آن آشنا نیستیم همان زبان سعدی است اما با زبان مردم فرودست جامعه. مردم جنوب شهر ما همین گونه هستند و کیمیایی با هنرش آنها را به خوبی به تصویر می‌کشد.


کد خبر: 23849

آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdcf1cd0.w6dmjagiiw.html

هنر نیوز
  http://www.honarnews.com