کودکان شهر نمی آورند

5 مهر 1389 ساعت 18:03







کسانی که سر و کارشان با کودکان است هرگز در اندیشه ی این که به شهرت خواهند رسید نباشند. مشکلات زیادی در رابطه با سر و کله زدن با جهان کودکان وجود دارد. ما بزرگ ترها غالبا با بردن نام بزرگان اندیشمند یا هنرمند نام خود را ارزانی رسانه ها می کنیم و اندک جایی در کنار بزرگان برای ما دست و پا می شود. همیشه برای جاودانی آنان دورد می فرستیم و خود را بر امواج ماندگاری ها می افکنیم. اما، کدام کودکی را می شود نام برده و خود را نمودار ساخت؟ مشکل دیگری که سر راه جشنواره ها و همایش ها دیده می شود نفهمیدن زبان هم دیگر است. به نظر می رسد کودک زبان یا اهداف ما را برای برگزاری جشنواره ها نمی فهمد و بخشی از هزینه نیز بر باد می رود. بازتاب یادمان ها، نخبه گرایی ها و تجلیل ها همیشه بیش از آن چیزی ست که تصور می کنیم. ولی، سادگی جهان کودک ما را از اندیشیدن به این بازتاب ها فارغ می کند. کسی که در این راه هزینه می کند فقط به یک پز ساده مثلا این که، کودکان سرمایه های این کشوراند قناعت می کند ولی می داند که چنین نیز نخواهد بود. چرا؟

ما که به جهان کودکان هم چون بزرگ ترها نزدیک می شویم همواره هزینه ی این اشتباه را می توانیم پرداخت کنیم که اینان جهان خرده- ریزه ای از بزرگان اند. انگیزه ی برپایی جشنواره ها به روال همین سیاق بوده است و از این رو، کم رونق. از نهادهای فرهنگی، کانون پرورش فکری کودکان با این فلسفه که صرفا با جهان خرده ریزه مواجه نیست هم چون نهادی فانتزی و ضروری می نماید. آموزش و پرورش که بخشی از آن با کودکان پر شده است همیشه جنجال برانگیز و مسأله دار بوده است. انتظارات ما بزرگان از نهادهای چنینی بر وظایف آنان سایه می اندازد. اما کانون به یک نهاد ایزوله شده از متن جامعه بدل شده است. خوش بختانه انتظاراتی هم از سوی ما بزرگ ترها حتا مطرح نیست. از این رو، به سادگی می تواند به زبان کودکان برنامه هایی اجرا کند.

نهادهای ما گریبان گیر بزرگان اند. کودکان بیش تر به موضوعات تبلیغاتی می مانند. سادگی جهان آنان به شهرت ما می انجامد. رسانه هایی که علاقه مند فضاهای کودکانه اند به اندکی از نوشته های اینان بسنده می کنند در عوض بزرگانی که چیزی برای گفتن ندارند به واسطه ی نام شان صفحاتی با پرتره ی متفکرشان نقش می زند. «عروسک سخنگو» ماه نامه ی ادبی ست که سال نوزدهم را از سر می گذراند: ماه نامه ای ست برای کودکان ۳ تا ۱۰۰ ساله. خانم زری نعیمی تا زمانی که با کودکان است، با کودکان است. این نوزده سال کم زمانی نیست. رسانه های ۴-۵ ساله بیش از این ها ادعا دارند و پز ادبیاتی. «نامه ای به شهردار» ۱۱ نامه بود از کودکان دبستانی که به هفته نامه ی آذرپیام ارسال کردم ولی پس از چند هفته در گوشه ی کوچکی از نشریه فقط با چند نامه نقش بست و ایراداتی اساسی. شهردار که مخاطب اصلی اینان بود شاید فرصتی از کارهای بی شمارش باقی نماند که دست کم از فضای تبلیغاتی شان بهره ببرد. همین کودکان از چاپ شدن نامه شان خرسند بودند اما، این جهان تنگی که برای آنان سپرده ایم و قناعت شان را به دست آورده ایم نکبت بار است. داستان کوتاه «نیما کنعانی» پس از چند ماه در یکی از مجلات تبریز چاپ شد.

جشنواره ی عکاسی کودک (حضوری) چندین سال است که بر تبریز ما سنگینی می کند و گره گشایی نیست. ما چند ماه پیش جشنواره ی تئاتر عروسکی را در تبریز تجربه کردیم و از سنگینی اش کاست. در استانداری تبریز شنیده می شود که از برگزاری جشنواره ی دیگری پشتیبانی می شود. بنای شخصیتی کودکان این نیست که برای استقبال از این برنامه ها یک هورای بلند بکشند و نشریات را پر از حمایت ها و تقدیرها بکنند. مسؤولان هرگز با برپایی جشنواره های کودک مورد تشویق کودکان نخواهند شد. چرا که ما دست آنان را از رسانه ها کوتاه کرده ایم و بزرگ منشانه آنان را به قناعت در سخن و نظر عادت داده ایم.




منبع: www.aftab.ir


کد خبر: 17685

آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdcgn39q.ak9u74prra.html

هنر نیوز
  http://www.honarnews.com