پاسیون ؛ اورادِ سِحر آمیزیونس
5 مهر 1389 ساعت 15:44
پیوند انسان و موسیقی سابقه ای به قدمت تمدن های بشری دارد . از همان زمانی که نخستین بارقه های تفکر و اندیشه در وجود انسان روشن شد ، همواره موسیقی ابزاری اجتماعی بوده برای انعکاس درونیات انسان ها . چه در زمانی که ساختار جوامع بشری شکلی قبیله ای داشت و چه در زمانی که فردیت و بیگانگی ، اجتماعات انسانی را اشباع کرده است ، همواره صوت و موسیقی در خدمت بشر بوده که البته در هر دوره ای از تاریخ با توجه به ماهیت و نوع اجتماعات بشری کارکردی متفاوت داشته است . در جوامع ابتدایی ، موسیقی ابزاری جادویی بود که همین شکل جادویی با گذشت زمان و سیر صعودی اندیشه و تمدن به خدمت مذهب در می آید و کارکردی مذهبی پیدا می کند .
سال های ۱۶۰۰ تا ۱۷۵۰ میلادی را که دوره ای صد و پنجاه ساله است ، در تاریخ هنر تحت عنوان عصر باروک از آن یاد می شود که موسیقی این عصر و خصوصا موسیقی مذهبی آن از اهمیت ویژه ای برخوردار است . آنچه بیش از همه پیکره ی موسیقی مذهبی را تحت تاثیر قرار داد جنبش خلق اپرا بود . فرم ها و سبک ها ی اپرایی نه تنها در موسیقی غیر مذهبی تاثیر گذاشتند ، بلکه به تدریج در موسیقی نیز نفوذ کردند . واکنش های پیچیده ای که در پی جنگ های مذهبی ایجاد شد موجب تسهیل این روند شدند که عبارت بودند از غیر مذهبی و مردمی شدن روزافزون جو تفکر ، انعطاف پذیری و قابلیت پذیرش فراوان اندیشه های تازه . البته در این میان نباید نقش ویژه و موثر جنبش اصلاح مذهب در آلمان را نادیده گرفت . موسیقی کلیسایی ، پاسخی بود در جهت بر طرف ساختن نیاز به هر چه جذاب تر ساختن آداب نیایش که این امر میسر نبود مگر با توسل بر کیفیات هیجان انگیز و نمایشی هنر .
آنچه در کلیساهای کاتولیک رشد یافت آثار موسیقایی و آوازی بود تحت عنوان ( مَس و موتت) که ریشه در آیین های مذهبی کلیسای رنسانس داشتند . آیین نیایش در کلیسای لوتری در غالب فرم های کانتات و اوراتوریو به اجرا در می آمد . به علت آنکه جمله ی این فرم ها تحت تاثیر اشکال گوناگون اپرای باروکی بودند شایسته است که ابتدا با ساختار اپرا آشنا شویم . اپرا ، ادغام بی همتای موسیقی ، شعر ، رقص ، صحنه پردازی ، جامه و آرایش بازیگران بود و اجرا کنندگان توانایی همزمان آوازخواندن و ایفای نقش را دارا بودند . آنچه توسط خوانندگان خوانده می شود توسط یک دراماتیست نوشته می شود که ( لیبرتو ) نام دارد . جاذبه ی اصلی اپرا برای بسیاری از دوستداران آن در بخش هایی به نام ( آریا ) نهفته است . بخش هایی برای همراهی تک خوان و ارکستر . آریا سرریز ملودی است که یک موقعیت احساسی را بیان می کند . اما قبل از ارائه ی آریا از یک ( رسیتاتیو ) بهره می گیرند . خط آوازی که ریتم و افت و خیزهای زیر و بم در آن گفتار گونه است . در رسیتاتیو برای هر هجای کلام فقط یک نت به کار می رود بر خلاف آریا که در آن ممکن است یک هجای کلام کشیده ادا شده و نت های بسیاری بر آن خوانده شود . بیشتر اپراها با قطعه ای ارکستری آغاز می شوند که ( اورتور ) یا ( پرلود ) نام دارد .
مراسم نیایش کلیسای لوتری که هر یکشنبه برگذار می شد مهم ترین رخداد هفته به حساب می آمد . این مراسم چهار ساعته از صبح زود آغاز می شد و موسیقی بخش مهم و اصلی آن به شمار می رفت . علاوه بر این اعتقاد به ارتباط مستقیم و بی واسطه فرد مومن با مسیح در مرام لوتری سبب می شد که آیین مذهبی بیشتر به زبان بومی ( آلمانی ) برگذار شود . اما کانتات کلیسایی وسیله اصلی بیان موسیقی در آیین لوتری بود . کانتات ها متنی مذهبی به زبان آلمانی داشتند که نوشته می شدند ( غیر لیتورژیک ) یا بر گرفته از انجیل بودند ( لیتورژیک ) . در هر یک شنبه و برای مناسبات مذهبی گوناگون خواندن بخش هایی معین و گوناگون از کتاب مقدس و رساله انجیل مرسوم بود و متن کانتات های ویژه ی این روزها نیز به این بخش ها بستگی داشت . کانتات موعظه ای موسیقایی بود که موعظه ی پیشوای روحانی را _ که مبتنی بر قرائت انجیل بود _ تحکیم می بخشید . اجرای کانتات ۲۵ دقیقه طول می کشید و مشتمل بر بخش های گوناگونی چون هم ُسرایی ها ، رسیتاتیف ها ، آریاها و دوئت ها بود . کانتات از نظر به کارگیری آریا ، دوئت و رسیتاتیف بسیار شبیه اپرای باروکی است که خود شاهدی است بر آمیختگی عناصر مذهبی در هنر و موسیقی باروک .
اوراتوریو نیز مانند اپرا اثری طولانی بود که اغلب بر مبنای متون روایی همچون یک ملودرام روحانی کامل به کار گرفته شد . تفاوت آن با اپرا در این بود که در اوراتوریو ، ایفای نقش ، صحنه پردازی ، لباس و آرایش ویژه در کار نبود . اوراتوریو کمتر از کانتات برای اجرا در آیین های مذهبی طرح و ساخته می شد . به تدریج که قطعات کُرال سرودهای مذهبی پیشین به حداقل می رسید فضاهای گسترده ای برای خلق آریاها بوجود می آمد و اوراتوریو خصوصیات شخصیت پردازی نمایشی و موسیقایی اپرا را به خود گرفت و در کامل ترین شکل خود به فرم پاسیون در آمد . پاسیون نوعی اوراتوریو بود با اندکی تفاوت .( تستو) یا راوی انجیل را که در اورتوریو کنار گذاشته بودند ، به کار گرفته و نوع خاصی از رسیتاتیو را مورد استفاده قرار دادند و این در حالی بود که خود رسیتاتیو توسط آریا به نابودی کشیده شده بود . آریاهای الحاقی ( آریاهایی که به میانه ی رسیتاتیو یا به قطعات دیگر اضافه می شدند )تنها نقش نمایاندن احساسات یک شاهد را به عهده گرفتند ، نه بازیگر خود درام را .
در موسیقی لوتری چهره ی عظیم یوهان سباستین باخ عملا هر چهره ی دیگری را محو کرده بود . در تصنیف پاسیون یوحنا ، باخ ، از متون انجیلی برای راوی انجیل ، اشخاص نمایش ، جماعت ، کلمات و نغمه های های سرودهای آشنا برای مشارکت حضار استفاده می کرد و برای ملحقات تغزلی اثر خود _ آریاها و کرال های پژواکی _ به سراغ لیبرتو نویسان رفت . پاسیون یوحنا شامل ۲۷ قطعه غیر لیتورژیک است .
داستان عید پاک ( روز شهادت مسیح ) بر اساس اناجیل چهارگانه ( متی ، مرقس ، لوقا و یوحنا ) دستمایه ی نوشتن آثار زیبایی به صورت های لیتورژیک و غیر لیتورژیک در فرم اوراتوریو و اختصاصا پاسیون شد . پاسیون به صورت های گوناگون از قبل در موسیقی مذهبی اروپا رایج بود که عبارت بودند از پاسیون آوازهای اولیه که مربوط به قرن ۱۲ می شد و در آن ها کشیش داستان شهادت مسیح را به صورت آواز بیان می کند . پاسیون های پلی فونیک در عصر رنسانس معمول بودند و از آن به بعد یعنی در عصر باروک پاسیون اوراتوریک یا پاسیون اوراتوریویی معمول شد که به صورت نیمه نمایش اجرا می شد و مهم ترین آن ها داستان رستاخیز اثر هاینریش شوتز آلمانی بود .
نوع دیگری از پاسیون ، کرال پاسیون بود که در کلیسای اورتودکس اهمیت یافت و در اوایل قرن ۱۸ آثار زیادی براین مبنا نوشته شد که از جمله پر اهمیت ترین آن ها پاسیون سن متیوی باخ بود .
اجرای پاسیون در سکوت و آرامش انجام می شد و سه خواننده ی سلو در مناطق صوتی مختلف این نقش ها را اجرا می کردند . خواننده ی راوی انجیل صدایی در منطقه صوتی میانی داشت . در منطقه صوتی بم خواننده نقش عیسی مسیح متن خود را می خواند و خواننده ای در منطقه صوتی زیر برای دیگر شخصیت های داستان که گروه مردم یا توربا نامیده می شد در نظر می گرفتند . حدود قرن ۱۵ قسمت توربا به آنسامبل آوازی سپرده شد و در طی قرن شانزدهم تمام متن دربافتی پلی فونیک تصنیف می شد . در قرن ۱۷ آهنگسازان کلیسای لوترین ، رسیتاتیو گروه کر و همراهی سازی را اضافه نمودند و بالاخره در قرن ۱۸ در پاسیون از آریا نیز استفاده شد . در این آریاها از کلماتی غیر از کتاب مقدس استفاده شد و پاسیون لوتران شبیه اوراتوریو اما بسیار وسیع تر شد به همین دلیل موسیقی پاسیون دیگر از اپرا قابل تشخیص نبود زیرا تمامی قسمت های اپرا را به جز تئاتر شامل می شد .
پاسیون سنت جان ( پاسیون به روایت یوحنای قدیس ) از مهمترین آثار به جای مانده از باخ می باشد که در آن از باب های ۱۸ و ۱۹ انجیل به روایت سنت جان که به داستان رستاخیز مسیح می پردازد استفاده شده است هجرت عیسی مسیح و حواریونش از باغ جتسمانی ( جایی که مسیح در آن دستگیر شد ) و قضیه پیلاطس ( حاکم رومی یهودی که عیسی را تسلیم یهودیان نمود تا مصلوب شود ) و مرگ مسیح موضوع های مهمی هستند که در تصنیف پاسیون مورد توجه قرار گرفته اند .پاسیون سنت جان اثر باخ و نسخه ی معاصر آن که توسط آرووپارت ، آهنگساز استونیایی ساخته شده اثری مسحور کننده است و سرشار از خلوص و پاکی . این اثر حزن آلود جزء آثار ماندگار تاریخ موسیقی است .
مأخذ :
تاریخ فشرده موسیقی آکسفورد نوشته جرالد آبراهام
سبک شناسی موسیقی آرووپارت نوشته علی احمدی فر
توسط انجمن فرهنگی هنری سایه
منبع: www.aftab.ir
کد خبر: 17595
آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdcgnn9q.ak9uy4prra.html