نگاهی به محوطه ها و بناهای تاریخی خوزستان؛
آیا هیچ محوطه ای در معرض خطر نیست!؟
15 مرداد 1390 ساعت 11:54
با نگاه به بسیاری از محوطه ها، بناها و تپه های باستانی که بدون تشکیل پرونده ثبتی و یا بدون تعیین عرصه و حریم در معرض خطر قرار گرفته اند این ادعا را که سازمان میراث فرهنگی باید رویکرد خود را در زمینه نجات بخشی و حفاظت از بناها و محوطه ها تغییر دهد تقویت می کند.
به گزارش هنرنیوز ؛سالی که گذشت مصادف با هشتادمین سالگرد تدوین قانون حفاظت از آثار و بناهای تاریخی بود.
با نگاهی به اوضاع و احوال میراث فرهنگی خوزستان به عنوان بخشی از هویت تاریخی ملت ایران متوجه می شویم که بسیاری از بناها و محوطه های تاریخی به بهانه های گوناگون طعمه افراد و جریاناتی شده اند که همسو با بی تدبیری مدیران و کارشناسانی که وظیفه شان پاسداری ازمیراث فرهنگی است بیش از پیش در حال فرسایش و نابود شدن هستند.
به واقع درباره محوطه ها و بناهای در معرض خطر استان خوزستان به دلیل تنوع و پراکندگی نمی توان اطلاعات دقیقی ارائه داد. به این ترتیب باید در خصوص بخشی از بناها و محوطه هایی که در معرض خطرند به ذکر کلیات مستندی پرداخت که مشاهده آنها به راحتی امکان پذیر است.
اما زمانی می توانیم بگوئیم که که هیچ محوطه یی در معرض خطر نیست که سازمان متولی حفظ میراث فرهنگی ضمن تقویت بدنه کارشناسی خود و افزایش نیرون حفاظتی دارای بانک اطلاعاتی فوق العاده به روزی درباره تک تک آثار، بناها و محوطه های در معرض خطر باشد تا با هر بار بازدید محوطه ها و بناها متوجه مخاطرات باشد.
قطع به یقین در معرض خطر بودن بناها و محوطه های تاریخی تنها متعلق به استان خوزستان نیست چرا که نوع مواجهه شدن با این مهم در استان های مختلف متفاوت است.
من اعتقاد دارم که از زمان ادغام سازمان میراث فرهنگی با نهاد گردشگری و صنایع دستی، رویکرد مسئولین این سازمان به مقوله میراث فرهنگی موفق نبوده است. با نگاه به بسیاری از محوطه ها، بناها و تپه های باستانی که بدون تشکیل پرونده ثبتی و یا بدون تعیین عرصه و حریم در معرض خطر قرار گرفته اند این ادعا را که سازمان میراث فرهنگی باید رویکرد خود را در زمینه نجات بخشی و حفاظت از بناها و محوطه ها تغییر دهد تقویت می کند.
آنچه که دوستداران میراث فرهنگی خوزستان را از در معرض خطر بودن بسیاری بناها و محوطه ها نگران می کند عدم شناسایی و مطالعه و مستند نگاری آنها است این در حالی است که شنیده های ما از در معرض خطر بودن بناها و محوطه ها فقط در حد مواردی است که به گوش ما می رسد وگر نه خود سازمان میراث فرهنگی از وضعیت بغرنج این بناها و محوطه ها اطلاع دارد.
در حال حاضر اگر به سراغ شوشتر برویم نه تنها مشکلات پیش روی سازهای آبی شوشتر کم نیستند بلکه باید به مشکلات آن به تخریب ها و تعرضات در بافت تاریخی شوشتر به خصوص اتخاذ تصمیم برای آغاز تعریض چند خیابان شاخص در بافت تاریخی همچون خیابان عبدالله بانو اشاره کرد. بی توجهی به تخریب دیوار حفاظتی شوشتر، تخریب چندین محوطه تاریخی به نیت ساخت حوضچه های پرورش ماهی به طور مثال در روستای نورعلی و.... ، ساخت شهرک های مسکونی و دیگر ساخت و سازها در محوطه های تاریخی مهمی همچون صحرای بلبل، دستوا، عسکر مکرم و... ظاهرا هیچگاه پایانی نخواهد داشت. این در حالی است که هم اکنون در دشت میان آب شوشتر ۲۵۰ تپه باستانی به واسطه پروژه هایی مثل انتقال آب و راهسازی در حال تسطیح هستند که فقط بخش اندکی از آن تپه ها ثبت شد است و به همراه دیگر تپه ها در معرض خطر هستند.
در شهر تاریخی ایوان کرخه شوش شرکت توزیع برق بدون آنکه از باستانی بدون محدوده پروژه خود آگاه شود اقدام به نصب پایه برق می نماید، و سپس بخش خصوصی آغاز به ساخت یکی از بزرگترین سیلوهای گندم خوزستان می کند و سازمان میراث فرهنگی خوزستان بعداز آنکه بخش عمده یی از یک محوطه مورد تعرض قرار می گیرد وارد عمل می شود تا جبران خسارت کند. اقدامی که در خصوص ساخت ساختمان پیش دانشگاهی و ترمینال در عرصه و حریم محوطه شوش اتفاق افتاد. از سویی دیگر بخش خصوصی با عبور از قوانین عرصه و حریم اقدام به کلنگ هتل چند منظوره به زمین می زند و پایگاه پژوهشی شوش کجدار و مریض به مصالحه با مالک می پردازد.
در بافت تاریخی دزفول یا بعضی افراد عمدتا بدون ظابطه و صرفا بر اساس رابطه اقدام به ساخت و ساز خارج از عرف ساخت بنا در بافت قدیم می نمایند و یا اقدام به تخریب بنای خود می کنند. در این میان سازمان میراث فرهنگی هنوز از قدرت و کارآیی کافی برای خروج افرادی که چند دهه است که محوطه های تاریخی شهر جندی شاپور را تخریب می کنند برخوردار نیست.
در اهواز که بافت تاریخی آن با کمتر حساسیتی در حال متلاشی شدن است و نسبت به نجات بخشی شهر هرمز اردشیر که در فهرست آثار ملی کشور ثبت گردیده و سازمان میراث فرهنگی خوزستان به کمترین قیمت آن را رها نموده حرف های بسیار می توان زد.
اما خانه های تاریخی این شهر مدت هاست که شماره ثبت ملی نخورده اند و به جز دو مورد برای هیچ کدام دیگر طرح مرمتی تهیه نشده است. از سوی بخش عمده یی از بناهای تاریخی اهواز یا با تخریب کامل دیگر وجود ندارند همچون بالکن مهدیان و یا در معرض تخریب کامل قرار گرفته اند که باید به این لیست نام خانه دادرس،کارگاه ریسندگی و بافندگی، باشگاه راه آهن ، هتل قو، سرای عجم و... را اشاره کرد. این در حالی است که در حصیر آباد یکی از تپه هایی که باستان شناسان خود سازمان میراث فرهنگی خوزستان می گویند این تپه بخشی از باقیمانده شهر هرمز اردشیر است هر از چند گاهی مورد تعرض قرار می گیرد و یگان حفاظت میراث فرهنگی با هر بار واکنش انجمن دوستداران میراث فرهنگی خوزستان نسبت به تپه حساسیت نشان می دهد.
اما در خصوص محوطه باستانی چمبه در شرق اهواز که محوطه گسترده یی است شاهد تخریب های متعددی بوده ایم که این محوطه عظیم تا کنون ثبت هم نگردیده است.
اما در رامهرمز علاوه بر گسترش تخریب در بافت تاریخی، میزان در معرض خطر بودن بسیاری تپه های تاریخی فراوان است. از دهها تپه یی که بر اثر احداث کانال های دست سد زیره زرد و رامهرمز مورد تعرض قرار گرفته اند تا حفاری غیر مجاز در تپه های تل برمی، سید عزیز، شمعیط،جوبجی، ملاسوزی، مولوچه، و در نهایت ساخت و ساز و تسطیح در تپه های سرتلی، قراول،قبر سید، خزینات و... موضوعات مبطلابه یی هستند که سازمان میراث فرهنگی و مسئولین با آن مواجه هستند. قدر مسلم در رامهرمز محوطه باستانی دیمه که تعداد قابل توجهی تپه باستانی از دوره های مختلف تاریخی دارد هم با تعرض هایی مواجه هستند که اداره میراث فرهنگی موفق گشته بخش اندکی از این تپه ها را به صورت موقت نجات دهد.
به زیر آب رفتن سد ساسانی جره بعد از آب گیری سد رامهرمز موضوعی نیست که از ذهن دوستداران میراث فرهنگی حذف شود.
یا در گتوند که به واسطه زیر مجموعه بودن شوشتر به توانمندی های تاریخی آن توجه نشده است، تپه چغا که متعلق به دوره ایلام است در حال نابودی به سر می برد. تپه یی که به واقع به دلیل شناخت باستان شناسان اروپایی شناسنامه گتوند محسوب می شود این روزها برای چندمین بار مورد طمع شهرداری گتوند قرار گرفته و بخشی از آن تسطیح شده است.
اما به موضوع مهم دیگری که باید اشاره کرد و از در معرض خطر بودن آن سخن گفت بناها، آثار و محوطه هایی بر اثر سد سازی قربانی می شوند. بر اثر همین سد سازی در صورت عدم نجات بخشی و مستند نگاری های تاریخی ، چند روستا ، دهها رشته قنات، چندین شیر سنگی، مزار مهم و احیانا کتیبه به زیر آب می رود اتفاقی که بر اثر آب گیری سدهای کرخه، کارون ۳، کارون ۴ افتاد و در آینده در سد گتوند علیا اتفاق می افتد.
در بهبهان، محوطه باستانی ارجان که پایگاه آن با مشکلات ساختاری مواجه است دچار مشکلات متعدد است. عدم تصویب تعیین حریم آن باعث گردیده تا معارضین بسیاری ادعا نمایند در حین حالی که تلاش شرکت نفت برای لرزه نگاری در آن همچنان ادامه دارد.
اما به نکته دیگری که باید اشاره بکنم عدم برخورداری بعضی از شهرهایی تاریخی خوزستان از اداره میراث فرهنگی است که این موضوع باعث گشته علاوه بر عدم شناسایی بناها و محوطه های تاریخی فرصت از بین رفتن بخشی از گنجینه های تاریخی استان خوزستان فراهم آید. شهرهای که فاقد اداره میراث فرهنگی هستند قطعا نیروی یگان حفاظت هم حضور فعالی ندارد.
ما در حالی از شهرهای مختلف تاریخی خوزستان یاد می کنیم که شهر لالی به عنوان یکی از تاریخی ترین شهرهای استان خوزستان با بی مهری های فراوان مواجه شده است. در نتیجه ساخت سد گتوند علیا که بخشی از آن در محدوده لالی قرار دارد شاهد به زیر آب رفتن بخشی از محوطه ها و بناهای تاریخی خواهیم بود که در تاریخی بودن آنها هیچ شکی نیست اما تا کنون ثبت و بررسی نشده اند. همچنین بعضی از محوطه ها نیز در پی ساخت تاسیسات جانبی مورد تعرض قرار می گیرند.
در اندیمشک که تعدادآثار ثبتی آن بسیار اندک است اما بناها و محوطه هایی قابل مشاهده است که باید برای حفظ آنها در ابتدا پرونده ثبتی و در نهایت تعیین و حریم و حفاظت در نظر گرفته شود. از جمله محوطه های تاریخی این شهر که در فهرست آثار ملی ثبت می باشد بقایای شهر تاریخی لور است که روند ساخت و ساز در سالیان گذشته و تصمیم برای صدور مجوز به تعاونی های مسکن مهر این محوطه را دچار مشکل کرده است.
. در صورت ادامه نوشتار اگرچه ضرورت دارد درباره شهرهای دیگری همچون ایذه، باغملک، مسجدسلیمان،دشت آزادگان،هفتکل،اندیکا،ماهشهر،هندیجان،رامشیر،آبادان،خرمشهرمطالبی بنویسم اما چون بحث به دارازا می کشد نوشتار خود را به پایان می برم.
مجتبی گهستونی
کد خبر: 30593
آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdcjtiet.uqeyhzsffu.html