رویکرد رسانه ملی به فرهنگ و ادبیات؛/4/

ماهواره در سخیف‌سازی از رسانه ملی متبحرتر است // الگو برداری از برخی برنامه‌های ماهواره

17 خرداد 1390 ساعت 10:55


بگذریم از اینکه تا به حال در مورد زندگی و شعر حافظ؛ سعدی؛ مولوی؛ خیام؛ خواجوی کرمانی؛ نظامی و ... اثر سینمایی در خور نساخته و از شاهنامه فردوسی هم که پر از قصه‌های پهلوانی است سودی نجسته‌ایم الا چند کار بسیار ضعیف؛ و در مورد بزرگان علم و دانش ایران زمین هم که غیر از یکی دو کار؛ فعالیت ارزنده‌ای صورت نداده‌ایم؛ اما حالا بیاییم ببینیم کار که کرده‌ام چه بوده و امروز انتظارمان از مجموعه تلویزیونی‌ها چیست؟ یا شاید پا را کمی فراتر بگذاریم و بگوییم در بخش‌های سرگرمی و علمی؛ فرهنگی و اجتماعی؛ سیاسی و اقتصادی چه انتظاری از رسانه‌ی ملی داریم و ارتباط تمام این بخش‌ها با فرهنگ چیست؟ البته این نکته را هم نباید از خاطر ببریم که تمام این بخش‌ها موظف‌اند که نسبتی با فرهنگ داشته باشند؛ کما اینکه نمایندگان مردم در مجلس هم قانون کرده‌اند که نیم درصد از بودجه وزارتخانه‌ها سهم کار فرهنگی است.
حالا برویم سراغ توقع از رسانه ملی و آنچه رسانه‌ی ملی تا امروز در این بخش‌ها انجام داده؛ در بخش برنامه‌سازی سرگرمی و مجموعه تلویزیونی و تله فیلم؛ باید گفت آنچه امروز در رسانه‌ی ملی تولید می‌شود با نقاط آرمانی فاصله بسیار دارد؛ حتی می‌توان گفت در برخی بخش‌ها مسیر نادرست است و اگر بخواهیم بر اساس مبانی فرهنگی بخشی از این برنامه‌ها را به چالش بیافکنیم قطع و یقین برنامه‌های فراوانی در این بررسی‌ها مردود می‌شوند. مجموعه‌سازان تلویزیون در برخی موارد با توجه به اینکه رسانه‌ی ملی، تکلیف خود را با آن‌ها مشخص نمی‌کند و اغلب آن‌ها را در فضایی قرار می‌دهد که، در زمان بسیار کم، باید فعالیت گسترده‌ای انجام دهند؛ پس نتیجه‌ای که حاصل می‌‌شود بیشتر کمی است تا کیفی؛ در این برنامه‌ها، هدف اول، نشاندن مخاطب پای رسانه‌های وطنی است، تا ماهواره و شبکه‌های خارجی؛ در این میان آنچه مهم است جذب مخاطب است و در این بازار برخی مواقع ادبیات و فرهنگ فدای رقابت می‌شود. به بیان دیگر، هر چقدر کارگردان و تیم نویسنده تلاش هم بکنند بخشی از کار به لحاظ زمانبندی از دست‌شان خارج شده مجبور می‌شوند، طبق قرار و آنتن که برای آن تعریف شده کار را به پخش برسانند؛ حال برای این تیم رعایت خطوط قرمز در شکلی جزئی به گونه‌ای مد نظر است که به اشخاص حقیقی و حقوقی بر نخورد و در این اثنی اگر به ادبیات این کشور و فرهنگ خدشه‌ای وارد شد چندان اهمیتی ندارد.
در برنامه‌های علمی هم به تازگی و با توجه به بیشتر شدن ساعات برنامه‌ها چنین اتفاقی افتاده است. برنامه‌های علمی هم به گمان اینکه علمی هستند و هیچ ارتباطی با بخش‌های دیگر ندارند، خودشان را ملزم به رعایت ادبیات معیار و کلمات پارسی نمی‌کنند، و حتی در به کار بردن واژگان معمولی هم زبان فرنگی! را به پارسی ترجیح می‌دهند. عدم توجه و نظارت بر این برنامه‌ها، سبب می‌شود بیش از پیش ادبیات معیار ایران و فرهنگ ما دستخوش آسیب بشود. برای مرکز نظارت بر صدا و سیما ممکن است خطوط قرمزی به شکل مشخص ترسیم شده باشد و موارد خارج از آن را دیگر مورد توجه قرار ندهند، در حالیکه امروز مهمترین جنگ در جهان جنگ رسانه‌ای و تاثیرات فرهنگی است. امروز سینمای هالیوود یعنی اقتصاد آمریکا در فرهنگ و هنر؛ این هالیوود است که مد لباس‌ها را ترویج می‌کند؛ ماشین‌ها را تبلیغ می‌کند و به مردم می‌گوید چگونه در مورد آمریکا بیندیشند. بدیهی است در چنین شرایط و امکاناتی فرهنگ آن کشور حتی اگر به زعم ما ضد فرهنگ هم باشد در جوامع دیگر به عنوان فرهنگ والا عرضه می‌شود و این خود نوعی شبیخون فرهنگی است.
امروز دیگر جنگ و لشگر کشی چندان به‌صرفه نیست اگر چه هنوز آمریکا و برخی همدستانش این کار را پیش گرفته‌اند، اما بیشتر جنگ‌ها در حوزه فرهنگ رخ می‌دهد و دریغا دریغ که رسانه‌ی ملی هنوز آنطور که بایسته است به این مورد نمی‌پردازد. ‌
رسانه‌ی ملی تا امروز تلاش کرده یا با برنامه‌های طنز و یا با درام‌های بسیار تکراری مردم را پای تلویزیون بنشاند غافل از اینکه ممکن است رقیب در سخیف سازی از او متبحرتر باشد و گوی سبقت را از برباید.


کد خبر: 28073

آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdcjtye8.uqeoazsffu.html

هنر نیوز
  http://www.honarnews.com