كارگردان «نفوذي» گفت: دشمنان نميخواهند سينما به دست افراد انقلابي بيفتد ولي حالا افتاده و تمام تلاششان را ميكنند تا اين سينما را از بين ببرند.
به گزارش هنرنیوز به نقل از فارس، نشست نقد و بررسي فيلم سينمايي «نفوذي» با حضور «جمال شورجه» تهيهكننده، «مهدي فيوضي» كارگردان و «محمود گبرلو» منتقد در خبرگزاري فارس برگزار شد.
* جريان پشت پرده منجر به حذف سينماي دفاع مقدس شد
«مهدي فيوضي» در ابتداي اين نشست، گفت: اگر سينماگري بخواهد دنبال اطلاعات در زمينه دفاع مقدس برود، حتماً به آن ميرسد. درست است كه ورود به آن سخت است ولي وقتي كه وارد شوي كار راحت ميشود.
وي در خصوص سينماي دفاع مقدس در دوران گذشته افزود: حدود 10 - 15 سال پيش، يكخطي پشت پرده بود و كاملاً سعي كرد طوري با سينماي دفاع مقدس برخورد كند كه انگيزهها را كاهش دهد. به شكلهاي مختلف در بحث تحقيقات و پژوهش و توليد، فشارها و سختگيريها و اذيتها شروع شد و فيلمساز ميگفت من ديگر به سراغ سينماي دفاع مقدس نميروم. فردي مثل مهاجراني آن زمان درباره دفاع مقدس گفت ما جنگ برادر در مقابل برادر نداريم. اين موضوع در ظاهر يك حركت انساندوستانه بود ولي در باطن به حذف سينماي دفاع مقدس منجر شد.
* در تمام دورهها سعي كردند جلوي سينماي ارزشي و انقلابي را بگيرند
فيوضي ادامه داد: دشمن ما به خوبي قدرت تأثيرگذاري سينما را ميداند. به همين دليل تمام تلاشاش را ميكند كه اين سينما قوت نگيرد. اگر به تمام دورهها دقت كنيد به شكلهاي مختلف سعي كردند جلوي سينماي ارزشي و انقلابي و دفاع مقدس را بگيرند و نگذارند رشد كند. برعكس يا مسئولان ما قدرت سينما را نميدانستند و يا اين كه ميدانستند و در همين خط فعاليت ميكردند. طوري ميشد كه بعداز سالها يك فيلمساز كه ريشه انقلابي دارد معاون سينمايي وزارت ارشاد ميشود، يك دفعه بيبيسي كه خودش را نرم نشان ميدهد، دستپاچه ميشود و برنامه خيلي تندي عليه معاون سينمايي تهيه ميكند.
فيوضي در ادامه بيان داشت: آنها نميخواهند سينما به دست افراد انقلابي بيفتد ولي حالا افتاده و تمام تلاششان را ميكنند تا اين سينما را از بين ببرند.
وي ادامه داد: هاليوود، فيلمسازاني كه در راستاي سياستهايش فعاليت ميكنند را جذب ميكند و تمامي امكانات را به آنها ميدهد ولي متأسفانه مسئولان كشور ما اطلاعات خوبي در اين زمينه ندارند كه از نيروهايي كه در اين راستا فعاليت ميكنند، حمايت كنند. اگر مسئولان اين موضوع را درست بشناسند، از طريق سينما ميتوانند خيلي از اهداف انقلاب را نشان دهند.
* حسن ايوبي با جابهجايي سكانسها فيلم را خوشريتم كرد
كارگردان «نفوذي» در خصوص سينماي بدنه افزود: به نظر من دو نوع سينماي بدنه داريم. يكي سينماي بدنه سالم و ديگري سينماي بدنه ناسالم. سينماي بدنه سالم سينمايي است كه مخاطب را جذب ميكند و در ميان حرفهايي كه ميزند، پيامي را منتقل ميكند.
وي در ارتباط با تدوين فيلم گفت: آقاي ايوبي خصوصيتي دارند و آن اين است كه اگر فيلمي را دوست داشته باشند، صاحبش ميشوند و مثل كارگردان و نويسنده هرچه در توان دارند، ميگذارند. آقاي ايوبي در اين فيلم سكانسها و پلانهايي را جابجا كردند كه ريتم كار را بهتر كرد و نزديك به 20 دقيقه زمان فيلم كمتر شد. اين كوتاه كردن فيلم باعث شد «نفوذي» خوشريتمتر شود و تماشاگر تا انتها روي صندلي بنشيند.
با اين كار قصه عوض نشد ولي يك حلقههاي اضافي كه اگر ميگذاشتيم ممكن بود ذهن تماشاگر منحرف شود يا موضوع لو برود، از بين رفت.
* اسامي و شخصيت بازيگرها خاكستري انتخاب شد
فيوضي در ادامه بيان داشت: ما در اسامي بازيگرها هم طوري عمل كرديم كه داستان لو نرود. مثلاً فريدون كيافر اسمش قبلاً عباس بود. اگر تماشاگر از همان اول عباس را ميديد ميگفت اين همان شخصيت مثبت فيلم است. براي اينكه خاكستري شود و زود لو نرود، نوشتيم فريدون؛ همينطور انتخاب «قاسم زارع». با توجه به اينكه قاسم زارع اكثراً نقشهاي مثبت ايفا ميكند، اين نقش را طوري انتخاب كرديم كه تماشاگر تا آخرين لحظه حس نكند كه اين نقش منفي است.
وي در ادامه بيان داشت: يكي از بزرگان ما ميگويد اگر مرد خانهاي از دنيا برود، خانواده از هم نميپاشد ولي اگر زن خانهاي از دنيا برود، خانواده از هم ميپاشد. اين فيلم اقتدار و مقاومت زنها را نشان ميدهد. خانم مقانلو به خوبي اقتدار را نشان داد و بچههايش را بزرگ و علاوه بر آن اميد هم داشت.
* دو كارگردان بايد ارتباط خوبي با هم داشته باشند
وي در خصوص كار با يك كارگردان ديگر گفت: بايد دو كارگردان ارتباط خوبي با هم داشته باشند تا بتوانند نتيجه خوبي بگيرند. من و آقاي كاوري از سال 64 با هم آشنا شديم و با هم تئاتر كار ميكرديم. به احمد گفتم بيا سينما، زياد در تئاتر بودي. در «نفوذي» از لحظه اول بازنويسي با هم مشاوره داشتيم ولي چون احمد قلم خوبي داشت كار بازنويسي را انجام ميداد.
اين كارگردان در پايان تصريح كرد: در دكوپاژها شب قبل فكر ميكرديم و به يك چيزي ميرسيديم. صبح سرصحنه بحث ميكرديم و به يك تفاهم ميرسيديم. آقاي كاوري چون بازيگر بود و بازيگرداني هم ميدانست با بازيگرها صحبت ميكرد.