آقای شمقدری شما تاج و تخت شاه‌نشينان را نشانه رفته‌ايد
حبیب کاوش در نامه‌ای به معاونت سینمایی؛
آقای شمقدری شما تاج و تخت شاه‌نشينان را نشانه رفته‌ايد
 
تاريخ : شنبه ۱۷ مهر ۱۳۸۹ ساعت ۱۰:۰۷




یک کارگردان پیشکسوت سینمای ایران درنامه‌ای خطاب به معاونت سینمایی نوشته است‌: بزرگوار! شما با اعما‌لتان تخت و تاج شاه‌نشيناني را نشانه رفته‌ايد كه سي سال است براي خود دفتر و دستك و حجره و سرقفلي‌ها به هم زده‌اند شما همه دنياي آنان را بر سرِ‌شان خراب كرده‌ايد پس با همه دنيايشان به جنگتان بر خواهند خواست چه نرم‌افزارانه و چه در صورت لزوم سخت‌افزارانه! هنوز كه نه به دار است و نه به بار، ببينيد رسانه‌هاي مختلف و رنگارنگ خودمان چه قشقرقي به پا كرده‌اند.‌

حبیب کاوش در گفتگو با خبرنگار سینمایی هنرنیوز از نگارش نامه‌ای به جواد شمقدری معاونت سینمایی با محوریت مسائل پیش آمده بین خانه سینما ومعاونت سینمایی خبرداد .

این کارگردان سینمای ایران دراین نامه نوشته است‌: ‌برادرم! گفته بودم‌تان، به شكل كتبي هم گفته بودم كه چنانچه آن دو سنگ سخت و سنگين را جابه‌جا كنيد آنهم خواسته و عامدانه دست و بال نازنين و نازك! عده‌اي را به زير سخت و سنگين آن سنگ‌ها كشيده‌ايد. خاطرتان هست آن دو سنگ را‌؟ سنگ اول، متوقف كردن پرداخت وام‌هاي نجومي و به تبع آن مختل‌كردن نحوه بهره‌مندي از رانت‌هاي مالي و اطلاعاتي بود. و سنگ ديگر، زيرسؤال بردن خوش رقصي‌ها و به حراج گذاردن حيثيت يك ملت در جشنواره‌هاي خارجي.

نشان به آن نشان كه بخشي از آن مرقومه را در سايت هنر نيوز آن سال‌ها منتشر كرديد سه چهار سال پيش بود آن زمان كه نه بحث انتخاباتي بود و نه وزارتي و نه معاونتي.

گفته بودم‌تان كه جابه‌جايي حتي مختصر آن سنگ‌ها، دست و بال نازك و شاهانه را زخم مي‌كند، درد مي‌آورد، مي‌سوزاند، چه برسد به آن كه جسارت را از حد گذرانده و آن دو سنگ سخت و سنگين را نه فقط جابه‌جا كه از قله اقتدار ديرپايش نمي‌دانم، به ناكجا آباد روانه‌اش كرده‌ايد! خب بزرگوار بايد مي‌دانستيد كه مي‌دانيد با رهاكردن اين دوسنگ سخت و لعنتي، تخت و تاج شاه‌نشيناني را نشانه رفته‌ايد كه سي سال است براي خود دفتر و دستك و حجره و سرقفلي‌ها به هم زده‌اند! يعني همه دنياي آنان را بر سرِعافيت‌طلب‌شان خراب كرده‌ايد پس با همه دنيايشان به جنگتان بر خواهند خواست چه نرم‌افزارانه و چه در صورت لزوم سخت‌افزارانه! هنوز كه نه به دار است و نه به بار، ببينيد حالا جدا از سايت‌ها و ماهواره‌هاي آنور آبي، رسانه‌هاي مختلف و رنگارنگ خودمان چه قشقرقي به پا كرده‌اند! هر چه مي‌گردم، شهادتي شفاف‌تر از گفته‌هاي خود آقاي عسگرپور اين كاوه زمانه! به ذهنم نمي‌رسد بخوانيد..." اگر جنابعالي نه به‌عنوان وزير بلكه به عنوان يك محقق در مورد سينماي بعد از انقلاب اسلامي و سرمايه‌هايش كه به مدد پيروزي انقلاب شكل گرفت و كارنامه درخشاني؟! هم از خود باقي گذاشته از جمله بايد مي‌كوشيديد بنيان‌هاي قدرتمند!! اين سينما را كه برخي به دليل ناكامي‌هاي حقيقي و حقوقي آنها را شاه‌نشين مي‌خوانند شناسايي كرده و با آنها مرتبط شويد! و براي تقويت نظام ... با آنها تعامل واقعي و غيرخيالي!! برقرار كنيد. اين كه كارنامه درخشان؟! يا كارنامه ذلت؟! در كتاب «فريب بزرگ» به قلم راقم به قدر كافي درباره‌اش صحبت شده است اما تعجب‌ام از بعضي دوستان و همكاران سينه سوخته هميشه محرومم است كه چه سنخيتي با گفته‌هاي اين كاوه زمانه احساس كرده‌اند كه ... ويژه آنجا كه خود بي‌پرده و فاش مي‌گويد آقاي وزير! اگر دوران مسئوليت آرامي مي‌خواهيد بايد با آن شاه‌نشين‌ها مرتبط شويد ... يا براي تقويت نظام؟! با آنها تعامل واقعي و غير خيالي برقرار كنيد. ديگر روشن‌تر از اين نمي‌شود گفت كه آقا! سينماي ايران و هر آنچه در آن هست متعلق به اين ده بيست حداكثر سي نفر است و بقيه ديگر كشك! پيشتر هم گفته بود از جمله در مصاحبه با خودتان در تلويزيون! يادتان هست؟ «دو قدم مانده به صبح!» مي‌گويم نكند اين چند نفر از دوستان هميشه منتظر و محروم من در سينما به‌ويژه در دوران حكومت همين آقاي كاوه زمانه! خود از شاه نشين‌ها بوده‌اند و ما نمي‌دانستيم. انشاءالله خداوند همه ما را از شر خودمان نجات بدهد! باري برادر! خود كرده را تدبير نيست كسي كه مسئوليتي با اين شرح وظايف آتشين! به عهده مي‌گيرد بايد روح و روان وجسم خود را روئينه كرده باشد. بزنگاه است! بزنگاه حق و باطل! خانه سينما چهار هزار عضو دارد كه 3900 عضو آن خاموش و محروم و منتظر، تشنه اجراي عدالت‌اند! اكثريت مطلق خاموشي كه از آنان فقط به عنوان ماشين رأي استفاده مي‌شود. حضور آنان در به اصطلاح خانه سينما! اگر غير از روز «رأي‌گيري» باشد حضوري مزاحم و دل آزار است. اعضايي كه سي سال است به يمن وجود آن معدود شاه‌نشين‌هاي خودخواه! گاه شب‌ها گرسنه سر بر بالين مي‌گذارند! بي‌پشتوانه‌اي بيمار مي‌شوند! و در سكوت خبري مي‌ميرند! بي‌ آن كه آب از آب تكان بخورد.

عجبا! كه حال اين جا خوش كرده‌هاي خوش‌نشين خود به نام آن اكثريت مظلوم و محروم و خاموش اين مثلاً خانه؟! بر سر كوي و برزن فرياد آي دزد! آي دزد! سر داده‌اند. پيام همه ما بيش از 3900 دلسوخته و به حاشيه رانده شدگان اجباري سينما اين است: عدالت واقعي را بر پا كنيد! اگر روزي قرار است عدالتي برپا شود همين روزهاست روزهايي كه مبدأ تاريخي، جديد براي سينماي ايران محسوب خواهد شد.



کد خبر: 18309
Share/Save/Bookmark