به بهانه پخش فیمهای نوروزی 90؛
13 روز پر التهاب در فیلمهای سیما
تاريخ : يکشنبه ۱۴ فروردين ۱۳۹۰ ساعت ۰۹:۱۸
مخاطبان تلویزیون در ایام نوروز، با برنامههای متنوعی که در رسانه ملی برای آنان ترتیب داده شده بود، بخشی از اوقات فراغت خود را پر کردند. در میان انواع برنامههای پخش شده در رسانۀ ملی، بخش قابل توجهی به فیلمهای سینمایی اختصاص داشت. هر شبکه روزانه یک فیلم سینمایی، در در جدول پخش خود داشت، که البته قرار بود در این جدول پخش، انواع سلیقهها مد نظر قرار داده شود. در این میان اما؛ آنچه رخ داده بود چیزی غیر از برنامهریزیها بود.
همانگونه که میدانیم و ذکرش اینجا نیازی نیست، فیلمهای ساخته شده در سینمای ایران و جهان ژانرهای متفاوتی دارند که افراد مختلف میتوانند با هر سلیقهای مخاطب آن باشند. انتخاب اثر برای نمایش در رسانه ملی در این حجم زیاد، بسیار دشوار است؛ اما دشوار تر این است که آثار درخوری به نسبت «زمان» و «موضوع تعطیلات» مخاطبان، برای آنها انتخاب شود. از میان این دو مساله، «موضوع تعطیلات» اهمیت ویژهای دارد. به بیان دیگر؛ زمان تعطیلات عید نوروز، به دلیل تعداد روزهای تعطیل و موضوع تعطیلی که نوروز است و تولد بهار و نو شدن روزگار، اغلب مردم به شادمانی، دیدار، سفر و استراحت مشغولند؛ پس در این شرایط طبیعی است که آثار اغلب به موضوعاتی این چنینی، یا دست کم، به محوریترین موضوع تعطیلات، یعنی شادمانی و سرور بپردازد؛ تا اینکه به جنگ و خشونت و درگیری. حتی در این زمان که مردم فراغت بیشتری برای اندیشیدن دارند و مجالی برای به خود فکر کردن؛ به نوعی میتوان گفت
بهتر است آثاری در خلال آثار طنز و شادیآور از رسانه ملی پخش شود که هر چه بیشتر مردم را به اندیشیدن؛ تذکیه نفس؛ تقویت اراده اجتماعی و ترویج رویکردهای فرهنگی دعوت کند؛ در این بین؛ برخی آثار مذهبی یا به تعبیری «معناگرا»؛ میتوانند روح مخاطب از چالشهای فراروی انسان مدرن و شهری به آرامشگاهی ببرد که در آن دمی بیاساید.
متاسفانه اما؛ آنچه در بیشتر فیلمهای سینمایی نوروز رخ داده بود، درونمایههایی از خشونت؛ درگیری؛جنگ و کشتن بود. در اغلب انتخابهایی که در ایام نوروز برای فیلمهای سینمایی مشاهده کردیم؛ سراسر پر بود از فضایی اکشن؛ پر التهاب؛ استرس و اضطراب. این فضا اگرچه مخاطبان فراوانی دارد؛ اما همخوان با فضای نوروز نیست. در نظر بگیرید در ایام نوروز که اغلب اعضای خانواده در کنار هم حضور دارند و میخواهند فیلمی را با هم مشاهده کند؛ این فیلم یا گروگانگیری است؛ یا سرقت مسلحانه؛ یا درگیری خانوادگی زن و مرد و آوارگی کودک و یا ... . این فضا چقدر با حال و هوای خانوادهای که عید نوروز را در حال سپری کردن است، موافقت دارد. در این شرایط چگونه میشود انتظار داشت که آن بخش از جامعه که بخش اعظمی از دلخوشیشان در ایام نوروز فیلمهای رسانه ملی است؛ پای شبکههای داخلی بنشینند و اوقات خود را بگذرانند.
کشور ما در بسیاری از مناطقش مردمانی زیست میکند که منویات مذهبی و قومی قدرتمندی دارند. همین مساله میتواند دستمایه انتخاب آثاری برای پسند آنها باشد. در ایام نوروز که میانگین هر شبکه یک فیلم سینمایی پخش میکرد؛ چند درصد به آثار طنز اختصاص داشت؟ چند درصد آثاری با درنمایههای معنوی بود، که مردم را به سمت فکر کردن به جهان غیر مادی دعوت کند؟ چند درصد از آثار مروج فرهنگ و تمدن ایرانی - اسلامی ما بود؟ از این دست پرسشهای فراوانی میشود از رسانه ملی پرسید.
از این مهمتر، یکی از مواردی که رسانه ملی باید به آن توجه کند، رقابت خود با برخی از شبکههای ماهوارهای است که قصد آنها در وحله نخست شکار مخاطب ایرانی است؛ در جغرافیای ایران، با هر وسیلهای. برخی از شبکههای ماهوارهای برآنند تا با هر حربهای مخاطبان رسانههای داخلی را حتی برای ساعاتی به خود جذب کنند. رسانه ملی در این فضا فقط یک ابزاری برای سرگرمی نیست، بلکه باید از شگردهایی برای جذب بیشتر مخاطب هم استفاده کند. بیتوجهی به علاقه مخاطب و در عین حال تربیت نسلی خردورز از وظایفی است که رسانه میباید تلویحی به آن همت بگمارد.