در سينماي ايران بعد از انقلاب شاهد ساخت فيلمهايي انسان دوستانه بر اساس عواطف و احساسات ايرانيها بوديم اما متاسفانه به مرور، با فضاسازي كه تلويزيون روي نود قسمتيهاي طنز انجام داد، سينما را به طرف كمدي سخيفي پيش برد و فيلمهاي ما از موضوعات بشردوستانه تهي شد.
به گزارش هنرنیوز و به نقل از ستاد خبري جشنواره فيلم معلولان آوا ، سيروس تسليمي، تهيه كننده وفيلمنامهنويس فيلم تحسينشده «پرنده كوچك خوشبختي» گفت: در سينماي ايران بعد از انقلاب شاهد ساخت فيلمهايي انسان دوستانه بر اساس عواطف و احساسات ايرانيها مثل كارهاي مجيدي و يا پرنده كوچك خوشبختي ساخته پوران درخشنده بوديم اما متاسفانه به مرور با فضاسازي كه تلويزيون روي نود قسمتيهاي طنز انجام داد، سينما را به طرف كمدي سخيفي پيش برد و كاراكترهاي سينماي كمدي كه قبلا در سريالها تبليغ شده بودند، روي كار آمدند. به اين ترتيب اينگونه فيلمهاي ما از نوع موضوعات بشردوستانه تهي شد.
تسليمي با اشاره به اينكه ساخت فيلم درباره معلولان يا موضوعات مرتبط به آنها در دسته فيلم هاي بشردوستانه قرار ميگيرد، گفت: در فيلمهاي ايراني دوست داشتن كمتر ديده ميشود و فيلمها بيشتر به سمت خشونت و جنايت پيش ميروند و ما را از خصلتهاي ايرانيمان دور ميكنند. اين عواطف در حال از دست رفتن است.
وي تأكيد كرد: من حتي بخشي از رفتن جامعه به سوي خشونت و يا طلاق را ناشي از اين ميدانم كه سينما نتوانسته مثل دهه 60 عواطف انساني را تقويت كند و مديوم سينما از اين موضوعات دور شده است.
تسليمي اضافه كرد: ما در مملكتي هستيم كه به جز معلوليت طبيعي بخش عمدهاي از جانبازها را داريم كه در حال حاضر به فكر هيچ فيلمسازي نميرسد راجع به اين افراد شريف و آسيب ديده فيلم بسازد. اگر هم ساخته شود در مناسبات غيرعادلانه اكران و مناسبات فيلم هاي سخيف با عدم اكران مواجه ميشود و به مشكل بر ميخورد.
وي همچنين به عدم توجه نهادهاي ديگر جامعه به معلولان اشاره كرد و گفت: معلوليت ناشي از يك نقص عضو است و به اين دليل معلول احتياج به همدردي جامعه دارد اما جامعه ما به شدت به طرف دورشدن از ابعاد انساني ميرود.
براي جانبازان و معلولين هيچ راهي در پيادهروها و يا ورود به سينماها وجود ندارد و از اين جهت باعث تاسف است كه شهر به چنين معلوليتهايي نگاه نميكند و راه چاره برايشان نميانديشد. اما در اروپا با اين كه تعداد معلولان كمتر است، در فضاهاي شهري به آنها فكر شده است.
اين تهيه كننده گفت: سينما اثرگذارترين و پرمخاطبترين هنر است و در هنرهاي هفت گانه هيچ هنري مثل سينما پتانسيل جذب مخاطب را به اين گستردگي ندارد و به همين دليل لزوم ساخت فيلمهايي در حوزه سينما با موضوع معلولان بيشتر احساس ميشود. البته بايد توجه داشت كه اين روزها شيوع فراگير ماهوارهها كه همه فيلمها را رايگان به مخاطب عرضه ميكند، خطر جدي است. اگر سينماي ما مهندسي حرفهاي و غيرشعاري نشود پيش بيني ميكنم بلايي سر آن بيايد كه سر تئاتر يا كتاب آمده است و به سرعت بينندهاش را از دست ميدهد. چراكه مخاطبان كه فيلمهاي سطحي پولي بابت سينما نميدهند و رايگان از ماهواره ها مي بينند.
وي درباره ساخت فيلم پرنده كوچك خوشبختي گفت: زماني كه مسئول تلويزيون ارتش بودم، يك روز براي ساخت فيلمي از پدافند هوايي رفته بودم. يك استوار ارتش پشت آن نشسته بود و در مصاحبه با من حواسش جاي ديگري بود و تمركز نداشت. علت را پرسيدم و گفت كه دختري دارد كه ناشنواست و در خانه تنهاست. او كشيك شب بود و نگران بود اگر حمله هوايي شود كسي نيست كه به دخترش كمك كند. دختر در آبادان در بمباران دچار شك شده بود و بعد از زير آوار ماندن خانواده ، ناشنوا شده بود. اين برخورد و موقعيت كسي كه از شهر دفاع ميكند و دخترش ناشنواست، باعث شد تا فيلمنامه «پرنده كوچك خوشبختي» را نوشتم كه البته همان زمان همه ميگفتند ضدجنگ شده و بنابراين شغل ديگري براي مرد انتخاب كردم: آتشنشان. براي نقش دختر هم قرار بود يك بازيگر بگذاريم اما من مخالف بودم. البته نابازيگر براي چنين نقشهايي بعدا در فيلمهاي ديگر مثل «رنگ خدا» تكرار شد و البته اثرگذارتر از مثلا «بيد مجنون» شد.
تسليمي اضافه كرد: آن زمان براي فيلمنامهها زحمت ميكشيديم و تحقيق ميكرديم. حدود پنج شش ماه به مدرسه باغچهبان ميرفتم تا تكنيك حرف زدن با ناشنواها را ياد گرفتم. نتيجه آن فيلمي شد كه روي آموزش و پرورش تأثير گذاشت و فيلم را براي معلمان نشان دادند. وزير آموزش و پرورش به من گفت كه بايد هزاران ساعت درس براي معلمان ميگذاشتيم تا بگوييم استعداد دانشآموزان را كشف كنند اما همين يك فيلم كافي بود.
وي درباره فروش فيلم و استقبال مخاطبان گفت: از نظر فروش هم خيلي خوب بود. اين فيلم از نظر تعداد تماشاچي هنوز جزء فيلمهاي پرمخاطب بعد از انقلاب است. يك ميليون نفر در تهران آن را ديدند.
اين سرمايهگذاري اولين فيلمم بود و همه مسخره ميكردند. اما مردم ما عاطفي بودند و موضوعات اينچنيني را هم ميپذيرفتند و دست داشتند. امروز سينما طوري برنامهريزي ميشود كه فرصتي نيست يك فيلم بتواند به اين طريق عرضه شود يا تماشاچي آن را كشف و از آن استقبال كند. در واقع بايد بگويم سينماي ايران نسبت به دهه 60 متوقف شده و درجا زده است.
نخستين جشنواره فيلم «آوا» با موضوع «معلول و معلوليت و مناسبسازي فضاهاي شهري» به همت انجمن علمي و آفرينشهاي هنري معلولان ايران برگزار ميشود.
سازمان بهزيستي كشور، شبكه اول سيما، خانه هنرمندان، خانه سينما، معاونت سينمايي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، شهرداري تهران، خانه شهرياران جوان، بنياد ملي بازيهاي رايانهاي، شركت توان همگام، انجمن علمي و فرهنگي آواي معلولان و شركت هنر برتر فيروزهاي از حاميان اصلي برگزاري اين جشنواره هستند.
اين جشنواره 9 تا 12 آذرماه 89 همزمان با هفته جهاني معلولين در خانه هنرمندان برگزار خواهد شد.