گردشگری عشایر عملاً به ورطه فراموشی سپرده شده است
در حاشیه برگزاری نخستین جشنواره خوراک‌های سنتی استان فارس؛
گردشگری عشایر عملاً به ورطه فراموشی سپرده شده است
 
تاريخ : شنبه ۹ مهر ۱۳۹۰ ساعت ۱۴:۰۶
به اعتقاد یک فعال میراث فرهنگی دید منفی یی بوجود آمده بین جامعه محلی و گردشگران به دلیل عدم موفقیت گردشگری در شناساندن ظرفیت فرهنگ‌ها بوده و این مشکل در همه جای ایران صادق است.



به گزارش هنرنیوز، بوی نان داغ، آش، مزه شربت بهار نارنج و بیدمشک، شیرینی ‌و حلواهای رنگارنگ که عطر گلاب و هل آنها در فضا پیچیده همنوا با صدای موسیقی سنتی شیراز و عشایر فارس نوید برگزاری جشنواره‌ای را می‌دادند که به مناسبت روز جهانگردی و هفته گردشگری با نام «خوراک‌های سنتی استان فارس» 5 تا 7 مهرماه با همکاری اداره کل میراث فرهنگی استان فارس، دانشگاه آزاد اسلامی مرودشت و انجمن «خانه فرهنگ جاودان» به مدت سه روز برگزار شد.

در این نمایشگاه بیش از 70 نوع غذا شامل نان، شیرینی، آش ، انواع خوراکیهای سنتی، نوشیدنی و ترشیجات در معرض دید عموم قرار گرفت. هر چند جشنواره هفته فرهنگی استان‌ها در تهران با بی‌رونقی به کار خود ادامه می‌دهد اما این جشنواره با 30 نوع آش، 15 نوع نان، 20 مدل شیرینی و حلوا و بیش از 8 نوع نوشیدنی و ترشیجات در کنار غرفه‌های صنایع دستی مثل چرم، گلیم، منبت، سنگ‌های زینتی، معرق، کاشی هفت‌رنگ، حصیر بافی، سوزن‌دوزی این موضوع را به اثبات رساند که هرچند این نمایشگاه در دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت و با فاصله مکانی از شهر برگزار شد، اما نحوه برگزاری و استقبال از این نمایشگاه با نمایشگاه‌های تهران متفاوت بود و در این سه روز با توجه به نحوه ی اطلاع رسانی که مشکل همیشگی نمایشگاه‌ها است، بیش از 5 هزار نفر از آن بازدید کردند.

آنچه بیش از همه به جذابیت این جشنواره می‌افزود حضور عشایر خمسه مرودشت، لرهای سپیدان، عشایر پاسارگاد و عشایر ارسنجان بود که می‌توانست شعار «گردشگری، پیوند دهنده فرهنگ‌ها» را تا حدودی به نمایش بگذارد، چرا که استقبال بازدید‌‌کنندگان از این غرفه‌ها بیشتر بود و رفتار خوب عشایر با بازدیدکنندگان این پرسش را در ذهن مطرح می‌کرد که به راستی برنامه‌ریزان فرهنگی چقدر در راستای برقراری ارتباط بین خرده فرهنگ‌ها مطالعه کرده و طرح‌های موفقی را به اجرا گذاشته‌اند؟ با توجه به حضور اقوام مختلف در سرتا سر ایران و برخورداری هر یک از آنها از آداب، رسوم و فرهنگ غنی چرا هنوز نتوانسته‌ایم از ظرفیت‌های این اقوام برای جذب گردشگر داخلی و خارجی بهره ببریم؟

امین طباطبایی مشاور برنامه‌ریزی انجمن خانه فرهنگ جاودان در این باره می‌گوید:«در دنیای غرب تمام سعی و تلاش برنامه‌ریزان فرهنگی بر این است که بومی‌ها، خرده‌فرهنگ‌های خود را حفظ کرده و سکونت‌گاه‌هایشان را ترک نکنند، دلیل این مدعا روستاهای گردشگری کشورهایی چون آلمان، سویس و ایتالیا است که سالانه گردشگران زیادی را به سمت خود گسیل می‌دهند و سودآور بودن گردشگری برای جامعه محلی آنها باعث شده تا هرگز به فکر ترک محل سکونت خود و رهسپاری به دیگر شهرها نیفتند.»

به راستی چرا ما نتوانسته‌ایم بین گردشگران و خرده‌فرهنگ ها ارتباط برقرار کنیم؟ گواه این سخن شوخی‌های است که با اقوام مختلف صورت می‌گیرد در حالی که ما خیلی از این اقوام را نمی‌شناسیم و تا کنون از نزدیک با آنها برخوردی نداشتیم.

استان فارس با حضور اقوامی از لرها،فارس‌ها، عشایرقشقایی‌، ترک‌ها و عشایر عرب از تنوع فرهنگ و اقوام برخوردار است تا آنجا که شاید بتوان گفت کمتر استانی از چنین تنوعی برخوردار است.اماچقدر مردم استان فارس از نزدیک با زندگی عشایر و دیگر اقوام آشنا هستند؟ آیا در این استان هم مانند دیگر استان‌ها مردم ترجیح می دهند از مراکزی بازدید کنند که به لحاظ قومیتی به آنها نزدیک باشد و یا اگر هم سفر به یکی از این جوامع محلی را در برنامه خود بگنجانند، ترجیح می‌دهند از نزدیک ارتباطی با آنها برقرار نکنند ؟

طباطبایی معتقد است دید منفی یی که بین جامعه محلی و گردشگران بوجود آمده به دلیل عدم موفقیت گردشگری در شناساندن ظرفیت فرهنگ‌ها است و این مشکل در همه جای ایران صادق است چرا که هرگز به صورت جامع تلاشی صورت نمی‌گیرد تا توان‌مندی‌های مقصد گردشگری شناخته‌ ‌شود و از سوی دیگر گردشگر همه مایحتاج خود را در سفرها از مبدأ تهیه نموده و عملاً نه تنها در مقصد سفر به چرخه اقتصادی جامعه محلی کمکی نمی‌کند بلکه آلودگی، تخریب محیط زیست و تضاد فرهنگی را به نمایش می‌گذارد، بنابراین جامعه محلی ترجیح می‌دهد گردشگر به حریم او وارد نشده و از سویی گردشگر هم ترجیح می‌دهد جایی را برای استراحت و گذراندن اوقات خود انتخاب کند که از جامعه محلی دور باشد.

به گفته این فعال میراث فرهنگی با وجود تنوع قومیتی و حضور عشایر مختلف در سرتاسر استان فارس عملاً گردشگری عشایر هیچ تعریفی در گردشگری فارس و ایران نداشته و تنها با خلاقیت یک روستایی در بوانات ، گردشگران خارجی می‌توانند از لذت حضور در کنار عشایر بهره‌مند شوند.

از سویی دیگر او در سخنانش به این مهم اشاره دارد که عشایراطراف همین روستا به دلیل سودآور بودن حضور گردشگران سعی در استانداردسازی محل اقامت خود دارند ،به طوری که با رعایت نکات بهداشتی و حفظ رفتار و آداب و رسوم با برخوردی خوش، مهمان‌نوازی عشایر را به اثبات می‌رسانند و خاطرات خوشی را در ذهن گردشگران به یادگار می‌گذارند.

به نظرمی‌رسد با وجود تنوع فرهنگی همچنان ایران زمین از معضل اثبات قدرت ارتباط فرهنگی و جایگاه تنوع فرهنگی در جذب گردشگر رنج می‌برد و مسوولان برنامه‌ریز کشوراز این مهم غافل مانده‌اند.

طباطبایی در این راستا به شعار سال گذشته یونسکو با عنوان « حمایت از تنوع فرهنگی» اشاره می‌کند و معتقد است هیچ ارگان دولتی و غیر دولتی برنامه‌ای در جهت برگزاری این شعار نداشته و تنها انجمن آنها به صورت محدود برنامه‌ای با این موضوع برگزار کرده است .

این در حالی است که ایران جزء کنوانسیون حمایت از تنوع فرهنگی است و نحوه عملکرد برنامه‌ریزان فرهنگی اثبات می‌کند دیر زمانی است که جایگاه تنوع فرهنگی در رشد و اعتلای ایران گم شده است.اما نکته دیگری که باید به آن اشاره داشت این است که آنهایی که با خرده فرهنگ‌ها به واسطه کار مطالعاتی، پژوهشی و یا کارشناسی آشنا هستند، چرا راغب به برقراری ارتباط و ارائه راه‌کارنیستند؟

این فعال میراث فرهنگی اعتماد سازی بین اقوام مختلف را یکی از سخت‌ترین کارها می‌داند که سال‌ها است در ایران به آن پرداخته نشده و از این رو آگاهان و عالمان هم حاضر به ریسک پذیری و گام نهادن در این راه نیستند.

وی معتقد است تا هنگامی که تلاشی برای شناخت و شناساندن تنوع فرهنگ‌ها و اقوام مختلف صورت نگیرد، جوامع بومی و محلی به دلیل عدم بهره‌مندی از سود اقتصادی حاصل از حضور گردشگر، آلودگی و تخریب محیط زیست اطرافشان از گردشگران استقبال نخواهند کرد و سوءتفاهمات حاصله بین جامعه میزبان و میهمان منجر به این خواهد شد که گردشگری بجای پیوند دهنده فرهنگ‌ها ، ایجاد کننده سوء تفاهمات باشد.

به نظر می‌رسد برای برقراری ارتباط بین فرهنگ‌ها بیش از هر چیز به تحمل فرهنگی نیازمندیم. چرا که ایجاد این تحمل پذیری منجر به خود باوری شده و این خودباوری پذیرش فرهنگ‌ها را به دنبال خواهد داشت و آنگاه در سایه ارتباط و تعامل این فرهنگ‌ها ظرفیت‌های جدید هنری، اقتصادی ، اجتماعی و سیاسی ایجاد می‌شود و تعمیم آن به جامعه جهانی نوید صلح و دوستی را به ارمغان می‌آورد. به راستی مسوولان گردشگری چه گام‌هایی برای تحقق این شعار برخواهند داشت ؟ آیا برگزاری هفته فرهنگی اقوام در سه مکان کاخ گلستان، سعدآباد و ارگ آزادی در حالی که در شلوغ‌ترین مسیر تهران یعنی امام حسین - آزادی که دست برقضا در مسیر برگزاری دو جشنواره گردشگری یعنی کاخ گلستان و ارگ ازادی قرار دارد و به دلیل حضور تئاتر شهر در چهارراه ولی عصر (عج)، دانشگاه تهران و صنعتی شریف و کتاب فروشی‌ها در خیابان انقلاب، محل تجمع فرهنگ دوستان است ،بدون نصب بنرهای تبلیغاتی و اطلاع رسانی مناسب راهی به سوی پیوند فرهنگ‌ها خواهد گشود؟!

مریم اطیابی

کد خبر: 32593
Share/Save/Bookmark