علی رفیعی گفت: سیستم آموزش کنونی از عهده آموزش بازیگر بر نمیآید.
به گزارش خبرنگار سینمایی هنرنیوز علی رفیعی در سمینار «بازیگر و بدن او » که در خانه سینما برگزار شد ضمن اعلام این مطلب گفت: بازیگری فضا و شرایط گسترده تری نیاز دارد. در فضایی که من 35 سال پیش کارم را شروع کردم سیستم آموزشی کارآمدتر بود.وی بیان کرد: به دلایل این چنینی بود که من کار تدریس بازیگری در دانشگاه نپذیرفتم و به تدریس مواد نظری پرداختم. گروهی تشکیل دادم و جدا از ساعات کلاس شروع به تمرین و کار کردیم. حاصل کار پس از 11 ماه اجرای نمایشی به اسم «آنتیگونه» بود.
وی ادامه داد: از همان زمان متوجه شدم سیستم آموزش و تربیت برای بازیگری نداریم و مضاف بر این با متدهای بازیگری شرق و غرب نیز آشنا نیستیم.
رفیعی در ادامه بیان کرد: تنها کتابی که آن زمان در این وادی مشاهده کردم ترجمه یکی از آثار استانیسلاوسکی بود. قلب مفاهیم در این کتاب را نادیده می گیریم اما جالب هست بدانید آثار استانیسلاوسکی در زمان حیات اش مورد اعتراض قرار گرفت و شیوه های بازیگری دیگری در روسیه رایج شد متدی که می خواست به تنگنای تئاتر قرن 20 پاسخ بگوید.وی در ادامه افزود: چیزی که بازیگران انگلیسی و فرانسوی و... متوجه شدند این بود که سیستم های رایج بازیگری که باقیمانده قرن 19 بود پاسخگوی بازیگری زمان خودشان نبود. آنها چاره را در بازگشت به سرچشمه ناب نمایشی اعصار گذشته دانستند زیرا در آن سرچشمه ناب بود که به بازیگر به عنوان یک آفرینشگر ناب نگریسته می شد.
این کارگردان ادامه داد: در تمامی این تئاترها بازیگر به معنای واقعی یک موجود خلاق بود با این رویکرد بود که تئاتر قرن 20 زنده شد.
این کارگردان افزود: از آن زمان من سعی کردم که پیشقراول این تئاتر را که در زندانهای استالینی دفن شده بود و حزب توده نمیخواست که او را به ایران معرفی کنیم، اول در دانشکده هنرهای زیبا و سپس در تئاتر شهر به همه معرفی کردم.
رفیعی گفت: «مییر هولد» اول کسی هست که از طریق متدی که آفریده بود به بازیگر به عنوان اول شخصیت خلاق صحنه نگریسته بود. متاسفانه هنوز در ایران موسسه یا کلاسی نیست که بر روی متد «هولر» کار کنند در حالی که در غرب جدا از متدهای خاص ژاپن و چین سرچشمه آموزش هاشان، آموزشهای می یر هولد است.
وی گفت: من به مدیریت بنیاد سینمایی فارابی آقای میر علائی پیشنهاد یک کلاس یا workshope را دادم که در آن به صورت رایگان به ارائه متد هولد بپردازیم اما پاسخی دریافت نکردم.
رفیعی با اشاره به این که محصول بازیگری خود بازیگر است گفت: در این بازار عرضه و تقاضا این مطاع ارزشمند یعنی بازیگر باید تابع قوانین اقتصادی روز باشد، باید دلخواه، مورد تقاضا و قابل رقابت باشد. این مطاع مثل هر مطاع دیگری برای بقاء ناگزیر هست همیشه خودش را نو نگه دارد و دچار فرسایش جسم و فرسایش برای بازیگر نشود یعنی مخاطب مدام با یک نقش تکراری روبرو نباشد.
وی تاکید کرد: بیان بنده به معنی اهمیت سن و سال نیست زیرا بازیگری تنها حرفهای است که سن و سال نمیشناسد بلکه دنیادیدگی و تخیل به سرمایه بازیگر اضافه میکند.
این کارگردان بیان کرد: بازیگر حکم ساز کوک شده را دارد، یا خوب کوک شده و قابلیت نواخته شدن دارد و یا خوب کوک نشده و ناکارآمد هست. مشاهده 35 ساله من می گوید که بیش از 80 درصد بازیگرها در ایران مثل سازی هستند که نه خوب کوک شده اند و نه قطعه مناسب برای نواختن دارند بازیگری که از همان آغاز دچار سوء تفاهم است، همه در روزمرگی خود راه می رویم، می خندیم، گریه می کنیم اما زمانی که بر روی صحنه میآییم یک بلوک یا گیر بر بدن ما به وجود می آید و از همه توانهای خود که در زندگی داریم باز می مانیم.
رفیعی بیان کرد: این همان سوء تفاهمی است که زمانی که بازیگر جوان با آن روبرو شد یا باید با دنیای بازیگری خداحافظی کند یا باید درست آموزش ببیند.
وی تصریح کرد: همواره یک تفاوت ولتاژ بین جسم و ذهن هست به این معنی که ما امری را می بینیم و می دانیم باید انجامش دهیم اما مغز ما فرمان نمی دهد و یا اینکه دیر فرمان می دهد. مرکز ثقل آموزش بازیگری کاهش و به حداقل رساندن این تفاوت ولتاژ است. این متد اصلی بازیگری در همه جهان است یعنی سرعت بخشیدن به انتقال و هماهنگ کردن مرکز فرماندهی با بدن. با متدهای مختلفی می توان به این نکته دست یافت اما هدف نهایی یکی است. رفیعی بیان کرد:اکنون آموزشگاه های بزرگ بازیگری در سرتاسر جهان بر این باورند که بدن انسان امروز یک بدن فرسوده، تنبل یا تنبل شده و مهجور و فاقد واکنش های واقعی انسان است. انسان تا همین 50 سال پیش با شکستن چوب یا تبر، با پارو زدن و با انجام روزمرگی خود هر چه زیبایی را که انسان امروز در روزمرگی خود ندارد را داشت.این کارگردان با اشاره به این مطلب که در کلاس های بازیگری بر 4 محور پا، شانه ها، باسن و سر (نگاه) تکیه دارند گفت: یک بازیگر واقعی زمانی که می خواهد چیزی را نشان دهد همه ارکان بدن او به سمت آن چیز می رود و در نمایش آن سهیم است.
رفیعی بیان کرد: ژاک لوکوک کتابی به نام «تن شاعر» دارد که البته کیفیت ترجمه را تضمین نمیکنم. در این کتاب لوکوک میگوید تا زمانی که بدن به شعر خود نرسد بدن نیست. حرکات ما در زندگی فراوان است اما نوع زندگی، خشونت های روزمره و.. حرکاتی را به بدن ما عارض کرده است که باید پاک شود و بدن باید به شعر خود برسد و در این صورت است که بازی غنی را می توانیم حس کنیم. بازیگر برای بازی خود را آماده نمی کند بلکه برای زندگی خود را آماده می کند.
رفیعی در ادامه افزود: تن شاعر جدا از بهرههایی که از تن خود میتواند در زندگی ببرد در انتقال حواس نیز موفق تر است تا تعدد ژست ها و کنش ها. این مقوله بیدار کردن بدن خفته در زندگی روزمره نه تنها به ما اجازه نمی دهد به سرعت روی صحنه زندگی قرار بگیریم بلکه ما را معلول نگه می دارد. این کارگردان در پایان گفت: شرایط امروز کار در ایران از حرکت بازیگر به سمت «تن شاعر» را می گیرد. بازیگری که چند کار همزمان دارد فرصت مطالعه در ارتباط با بدن خود، نیازهای خود و سیستم نوروتیک بدن خود را ندارد.