بازارچه عودلاجان درخطراست// بنیاد تعاون ناجا بافت تاریخی را تخریب می‌کند
مسئول دفتر توسعه محلی عودلاجان:
بازارچه عودلاجان درخطراست// بنیاد تعاون ناجا بافت تاریخی را تخریب می‌کند
 
تاريخ : چهارشنبه ۲۰ مهر ۱۳۹۰ ساعت ۱۴:۱۷
به گفته مسئول دفتر توسعه محلی عودلاجان بنیاد تعاون ناجا با خرید ارزان قیمت زمین‌های عودلاجان در صدد تخریب بافت تاریخی و ساخت بناهای جدید است.



به گزارش هنرنیوز؛«تا فعالیت اجتماعی نباشد ساخت و ساز ارزشمند نیست. مثلا در منطقه اتابک شروع به نوسازی شد اما به لحاظ اجتماعی هیچ فعالیت خاصی طرح اجتماعی آنجا را تکان نداد یا محله باوند در نواب با مجتمع‌های بزرگ فاقد تحرک اجتماعی است .» اینها سخنان مینا فراهانی یکی از فعالان میراث فرهنگی تهران است که معتقد است باید برای بافت تاریخی تهران فعالیت‌های اجتماعی تعریف کرد .

به نظر می‌رسد هم اکنون بازارچه عودلاجان نقطه بحران محله‌های قدیمی تهران محسوب می‌شود چرا که با بازسازی این راسته کل محله دگرگون می‌شود و یک مرکز تاریخی مهم از دست می‌رود. احیای بافت تاریخی یک پروژه محرکه توسعه است . در واقع نوسازی خانه‌ها به صورت تک به تک باعث ارزش افزوده املاک محله نخواهد شد اما هنگامی که یک راسته تجاری پراهمیت توسط مسوولین و مردم با مشارکت هم احیا شوداز آن می‌توان به عنوان محرکه توسعه یاد کرد که می تواند یک تأثیر بزرگ و شگرف روی یک محله بگذارد.

اما ظاهراً بازارچه عودلاجان قصه طولانی دارد. به گفته فراهانی در هفت هشت سال اخیر زمین‌های این محله به قیمت ناچیزی توسط بنیاد تعاون ناجا خریداری شد . در حال حاضر کم کم کل محله توسط این ارگان در حال خرید است که خانه‌های تاریخی را هم شامل می شود . در واقع با خرید و تخریب این ساختما‌ن‌ها ، کلا بافت تاریخی از بین می‌رود. از نظر این فعال این مرکز تاریخی متعلق به همه‌ی تهرانی‌ها و ایرانی‌ها است و اگر کاری برای احیا و حفظ آن نمی‌شود باید حداقل جلوی تخریب آن را گرفته شود.

***حفظ میراث تاریخی با دستور، فرمان و قانون نمی‌شود

از سویی دیگر دکترحمیده توسلی - جامعه شناس ومسئول دفتر توسعه محلی عودلاجان- یادآورمی‌شود:« حفظ میراث تاریخی با دستور، فرمان و قانون نمی‌شود. چه کسی می‌تواند این بافت تاریخی و میراث را حفظ کند؟ در جواب باید گفت:مردم.»

او عودلاجان را صرفاً یک محله نمی‌بینید بلکه آن را فرامحلی، فراشهری، حتی فراملی، منطقه‌ای و بین المللی می‌بینید. از این رو معتقد است برای این که مردم بدانند بافت تاریخی تهران چقدر ارزشمند است نخست باید همه اهالی ایران بدانند که تهران به عنوان پایتخت ایران بسیار شهر مهمی است و ایران به خاطر موقعیت استراتژیک بسیار مهم است، در نتیجه میراث تاریخی و فرهنگی آن هم بسیار مهم است.

توسلی می‌گوید:« مگر می‌شود پایتخت یک کشور مهم نباشد، آن هم تهران پایتخت ایران. بنابراین باید همه ما نه تنها این اهمیت را به محله خودمان بلکه به مردم تهران و ایران، کشورهای منطقه و جهان بشناسانیم. »

***عرضه نداریم یک دهم درصد خاک تهران راحفظ کنیم!

تهران 600 سال سابقه دارد، 200 سال پایتخت ایران بوده و هیچ شهری دیگری به عنوان پایتخت چنین قدمتی نداشته است.از سویی ایران در جهان به هر دلیلی کشورمهمی محسوب می‌شود اما این کشور مهم که ادعا می‌کنیم صاحب 8هزار سال تمدن است، فقط 150 هکتار از مساحت پایتختش، در بافت تاریخی قرار دارد. به راستی چقدر از این بافت حفاظت می‌شود؟

توسلی با تأسف ابراز می کند« ما همه باهم عرضه نداریم که یک دهم درصد از مساحت شهرمان یعنی 150 هکتار بافت تاریخی که تنها هویت باقی مانده پایتخت 200 ساله کشور است را حفظ کنیم . این همه ساخت و ساز و پاساژسازی در سرتاسر شهر تهران 750 کیلومتر مربعی انجام می‌شود، چطور نمی‌توان این یک دهم را حفظ کرد! چطور ما از دولت گرفته تا شهرداری ومردم قدرت نداریم این بافت را حفظ کنیم!».

به نظر می‌رسد در حفظ بافت تاریخی نباید هرگز از قدرت مردم غافل شد. امروزه در سرتاسر جهان به این نکته اعاذن دارند که افکار عمومی نقش مهمی را در برآوردن خواسته‌های مدنی ایفا می‌کند بنابراین حفظ میراث فرهنگی هم به آگاهی‌های جمعی احتیاج دارد.

توسلی از علاقه امروزی مردم برای گم کردن هویتشان سخن می‌گوید از اینکه شنیده برخی قبر پدربزرگ یا مادر بزرگی را که 40 سال از فوتشان گذشته به قیمت 60 میلیون تومان می‌فروشند بی آنکه متوجه باشند هویتشان را فروخته‌اند. به عبارت دیگر این بی‌هویتی از تک تک ما شروع می شود.

این جامعه شناس معتقد است اگر یک شهری و کشوری نتواند دو چیز را حفظ کند هرگز به توسعه پایدار نخواهد رسید یکی میراث فرهنگی و تاریخی و دیگری میراث طبیعی.

اما نکته قابل تأسف این‌ جا است که ما در هر دو قسمت جفا کردیم.تهران شهری است که تاریخ و طبیعتش با هم نابود شده‌اند و شاید از این رو است که مسوول دفتر توسعه محلی عودلاجان از کشیدن دیوار به دور کاخ مرمر به تلخی یاد می‌کند چرا که معتقد است نباید مردم را ازحالت طبیعی آن کاخ با سنگ سبز مرمر ایرانی‌اش جدا کرد. او مخالفتی با مدرن کردن داخل این آن ندارد حتی اگر به هتلی 5 ستاره تبدیل شود اما آن را حتی با قدمت دوره پهلوی بخشی ازهویت، تاریخ و میراث تهران می‌داند که بچه‌ها با عبور از کنارش با معماری دوره پهلوی آشنا می‌شوند. همچنان‌ که باید خانه‌های تاریخی حفظ شوند تا نسل آینده رد تاریخ را از قاجار، پهلوی اول یا دوم در شهر شناسایی کنند.

***چرا برای مردم تصمیم می‌گیریم چگونه گردش بروند!

توسلی از ساختار حرم امام رضا به گونه ای یاد کرد که هرگز به ذهن متبادر نمی‌شود این حرم1200 سال قدمت دارد گویی امام رضا(ع) سال 1389 در این مکان به خاک سپرده شده است.

او می‌گوید:« فکر می‌کنیم اگر پول خرج کنیم یعنی خیلی مدرنیم و حرم خاص و زیبا می‌شود. از قدیم می‌گفتند زیارت امام رضا حج تهی دستان است و تمام مردم شیعه به دیدینش می‌آیند. 70 درصد زائران امام رضا روستاییان هستند. روستایی هتل 5 ستاره و 4 ستاره نمی‌خواهند .او دوست دارد پشت بافت حرم از خانه‌های اجاره‌ای، اتاقی برای خودش و خانواده‌اش اجاره کند تا به عشقش که زیارت امام رضا برسد. اما متولیان امر چه کار می‌کنند ؟ همه را خراب کرده و می‌خواهند برای روستایی کم درآمد برج و هتل بسازند و او را وادار کنند تا در این اماکن اقامت کنند. چرا ما برای مردم تصمیم می‌گیریم که چه جوری گردش بروند، چه جوری از زیارت امام رضا (ع) لذت ببرند. من شخصا وقتی می‌روم شمال، دوست ندارم در ویلا یا هتل اقامت کنم، دوست دارم در خانه روستایی باشم.چرا مردم را از لذت نزدیکی به هویت محروم می کنیم.»

تهران پایتخت ایران شهری که در دوران پس از اسلام ساخته شده و هویتی کاملا ایرانی- اسلامی دارد. امروز هویتش به خطر افتاده چه کسی باید از هویت تاریخی – فرهنگی این شهر دفاع کند. محله هایی مثل عودلاجان، امامزاده یحیی، تجریش ، پامنار و... چه چیزی از این هویت ایرانی – اسلامی پایتخت جهان شیعه را به همراه دارند. آیا خرید بافت تاریخی و تخریب آن به بهانه ساخت و ساز و جلوگیری از ورود معتادان کمکی به حل مشکلات محله‌ای همچون عودلاجان می‌کند؟

توسلی درباره خرید زمین‌های عودلاجان توسط بنیاد تعاون ناجا می‌گوید:« قصه تمایل مسوولان برای تخریب عودلاجان فقط به این دهه بازنمی‌گردد.در دوره پهلوی آقای شهرستانی شهردار وقت دستور تخریب این محل را صادر می‌کند. هم زمان با این دستور فرهاد مهرداد خواننده و آهنگ ساز که در زمستان ۱۳۵۷ ترانه انقلابی «وحدت» را خواند، در این محل کنسرت اجرا می‌کند و برگزاری آن کنسرت درآن زمان سبب می‌شود این بافت از تخریب نجات پیدا کند.»

*** برج سازی نشان مدنیت نیست

به گفته این جامعه شناس پس از کودتای 28 مرداد یک شهرنشینی بدون مدیریت و بی پایه‌ای در تهران آغاز و به سرعت توسعه یافت . توسعه‌ای که سیر طبیعی خودش را نداشت .در چنین وضعیتی عده‌ای هم که از روستاها برای کار به تهران آمدند .از آنجا که درک مدنیت در شهر اتفاق می افتد (چرا که روستا یک محیط پاک است که پیچیدگی‌های شهر را ندارد) مهاجران در کنار صاحبان زمین‌ها به این فکر افتادند که برای توسعه شهرنشینی در تهران باید هر چیز تاریخی را خراب کرد و نوسازی انجام داد تا مدنیت به اثبات برسد.

او می‌گوید :« هنوز هم مردم ما فکر می‌کنند حفظ این خانه‌ها کار بیهوده‌ای است مثلا در دشتستان بوشهر خانه‌های یک طبقه بزرگی وجود دارد اما زنانش به من می‌گفتند: «نمی شود کاری کنید اینجا برج بسازند! »اصلا شرایط آب و هوایی، جمعیتی و بافت شهری دشتستان این اجازه را به ما نمی دهد، اما مردم فکر می‌کنند برج سازی نشان مدنیت است. بنابراین برای حفظ بافت تاریخی باید نخست مردم را آگاه کرد که مدنیت چیست؟ ارزش‌های مدنی -هویتی چیست؟ چرا باید از هویت دفاع کرد تا بتوان این انگیزه را بوجود آورد که بافت تاریخی حفظ مرمت و احیا شود .»

مریم اطیابی

کد خبر: 33124
Share/Save/Bookmark