این روزها رودخانه زاینده رود را که مینگری، زیر لب زمزمه میکنی حال همه شهر خوب است اما تو باور نکن.
به گزارش هنرنیوز، وقتی اصفهان در سال ۲۰۰۶ میلادی به عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام معرفی شد، هرگز کسی فکر نمیکرد، روزگاری نه چندان دور قلب این شهر از ماجرای برج جهاننما ،خانه شیخ بهایی، مترو و تهدیدش برای پل سی و سه پل ، عالی قاپو، هشت بهشت و...چنین آزرده و زخمی شود . هنوز اصفهان از این ماجراها قد بلند نکرده بود که خبر تخریب و سوزاندن خانه نواب و آغاز عملیات ساختمانی در حریم آتشگاه اصفهان، در کنار خشک شدن آب زاینده رود ضربه دیگری را بر پیکر اصفهان تاریخی و باستانی وارد کرد. این شهر هنردوست و هنرپرور این روزها مرگ رودخانه ای را به نظاره نشسته که نفس شهر به تپش قلبهای او بستگی دارد. زنده رودی که سالیان سال نبض تپنده این شهر بود و حالا احتضارش گردشگری و میراث فرهنگی این شهر را تهدید میکند. اکنون رودخانه زاینده رود با مسوولینی روبرو است که هرگز خطایی را متوجه خود نمیدانند و ابر و باد و مه و خورشید و فلک را شاهد این اتفاقات میگیرند، تا آنجا که نماينده سازمان آب اصفهان، «خشكسالی»، را عامل مردن زایندهرود عنوان کرده است. اما آیا خشکسالی دلیل اصلی خشک شدن رودخانه زاینده رود است؟
بنابر نظر كارشناسان، خشكی زايندهرود به دلیل فروش خارج از حجم آب زايندهرود توسط سازمان آب است. آنها معتقدند اداره کل آب منطقهای ظرفیت محیط را در نظر نگرفته و با اقداماتی که انجام داده، باعث خشک شدن زاینده رود شده است.ظاهراً مجوزهایی که برای حفر چاههای حریمی داده شده و همچنین مجوزهای پمپاژها، همگی بیش از ظرفیت بوده است.
به گفته این کارشناسان بیش از هفت هزار مجوز برای حفر چاههای حریمی داده شده و همچنین، بیش از 400 مجوز پمپاژ صادر شده که خلاف قانون بوده است و حالا رودخانهای که قدمتی به درازای تاریخ ایران زمین دارد، تشنهتر از هر کویری چشم به حق آبی دوخته است که طبق طوماری با قدمت دوران شیخ بهایی حق مسلم اوست.
این تنها درد زاینده رود نیست چرا که این رودخانه باید علاوه بر شنیدن ناقوس مرگ خودش ویرانی پلهایش را هم به نظاره بنشیند. پلهایی كه اگر پی آنها، آب و رطوبت نداشته باشد، در درازمدت، فرو میريزد و لرزه بر پی تاریخ اصفهان میافکند.
اما این تنها خبری نیست که این روزها دل هر دوستدار اصفهانی را به غم مینشاند. آتشگاه بنایی خشتی متعلق به دوره پیش از اسلام در 8 کیلومتری غرب اصفهان و در نزدیکی منارجنبان نیز این روزها حال خوشی ندارد. نماد تاریخی پایداری چندهزارساله سرزمین سپاهان چندی است که چشمش به صدور مجوز ساخت هتل و مجتمع تجاری در نزدیکی آتشگاه از سوی شهرداری منور شده تا آنجا که شرکت پیمانکار مراحل اولیه ساخت هتل را آغاز نموده و بزودی شاهد برپا شدن یک ساختمان 6 طبقه به ارتفاع ۲۲ متر روبروی آتشگاه خواهیم بود. این درحالی است که این اثر به شماره 380 به ثبت ملی رسیده، و براساس مصوبه کمیته حرائم سازمان میراث فرهنگی به تاریخ 6/9/ 1378 در ضوابط حریم اثرعنوان شده که هرگونه اقدامی که منجر به تخریب عرصه اثر تاریخی گردد، ممنوع است.همچنین هر نوع دخل و تصرف در عرصه اثر اعم از حفاری، مرمت، توسعه، تعمیر، تجدید و تغییر در نحوه استفاده از اثر در تمام یا بخشی از آن بدون صدور مجوز و نظارت از سوی سازمان میراث فرهنگی کشور ممنوع است.
درضوابط حریم درجه یک آتشگاه نیزعنوان شده این محدوده به صورت باغات و زمین کشاورزی باقی مانده و هرگونه ساخت و ساز و احداث بنا در آن ممنوع است.همچنین در صورتی که جهت استفاده از وسائل کشاورزی و نیاز کشاورزان به انبار و غیره نیاز وجود داشته باشد، ساختن انبار، محل وسائل کشاورزی و ماشین آلات، استراحتگاه و امثالهم با تایید و نظارت سازمان میراث فرهنگی کشور در محدوده حریم درجه یک قابل اجرا خواهد بود.
اما ظاهراً سازندگان هتل فراموش کردهاند که حریم درجه یک آتشگاه کجا است ! و شاید هم فراموش نکردهاند و برای پاسخ باید این پرسش مطرح شود که چگونه بدون موافقت سازمان میراث فرهنگی اصفهان، شهرداری اقدام به ساخت و ساز در حریم درجه یک این اثر به ثبت ملی رسیده، نموده است؟ مگر نه اینکه هرگونه ساخت و ساز در این حریم باید با موافقت این سازمان عملی شود! آیا شهرداری خلاف قانون اقدام کرده یا سازمان میراث فرهنگی با احداث هتل موافقت نموده است؟ به راستی جایگاه سازمان میراث فرهنگی به عنوان متولی حفظ ، مرمت و احیا آثار تاریخی کجا است؟ از یک سوء آثار به ثبت ملی میرسند و از سویی دیگر هر روز شاهد تخریب یک بنا و ورود به عرصه و حریم یکی از این آثار هستیم.تا آنجا که اصفهان هم از این قاعده مستثنی نبود و چندی قبل شاهد به آتش کشیده شدن خانه نواب بود.
حیدریپور رییس سازمان میراث فرهنگی اصفهان در خبرها گفته بود از عاملان تخریب و آتشسوزی خانه تاریخی نواب شکایت خواهد کرد تا به استناد مواد 558 و 560 قانون مجازات اسلامی نسبت به تعقیب و مجازات عاملان تخریب و به آتش کشیدن آن اقدام شود و به زودی پرونده شکایت از این افراد در دادسرای عمومی و انقلاب اصفهان بررسی خواهد شد.
اما این مسوول هرگز نگفت چرا مهرماه سال گذشته زمانی که بخشی از این خانه توسط افراد ناشناس تخریب شد اقدامی جدی برای این خانه ثبت ملی شده، انجام نداد، تا اکنون شب هنگام افراد ناشناس وارد ساختمان نشوند و خانه را به آتش نکشند؟!
چه اهمیتی دارد که در و پنجرههای گره چینی و تزئینات اطراف حیاط و دو اتاق سه دری آن از بین برود.آسوده باشیم که مسوولان میراث فرهنگی بیدارند. آنها قطعا زمانی که یک اثر از بین رفت یا صدای خبرنگاران و دوستداران میراث فرهنگی بلند شد از خواب بیدار میشوند، شکایت میکنند، مصاحبه می کنند و... اما آنچه دیگر بار تکرار نمیشود معماری ،نقش و هویت خانهی ویران شده است.
/چه باک که دیگر خانه تاریخی نداریم سالهاست در این گوشه ویران بهارم زمستانی است !
مریم اطیابی