اگر تا کنون سری به موزه جواهرات ملی نزدید ، حتما زمانی را به این کار اختصاص دهید در این موزه شکوه ، جلال ، زیبایی و هنر ایرانی به نمایش گذاشته شده است.
به گزارش هنرنیوز،میگویند خانمها عاشق جواهراتند اما اگر سری به موزه جواهرات ملی بزنید، مطمئن میشوید این فقط خانمها نیستند که جواهرات را دوست دارند این را میتوان از شمشیر ، تاج ، لباس تا قلیان و ظرف گرم کننده غذا ، انفیه دان و جعبه های تزیینی جواهرنشان شاهان فهمید و البته صف مردان مشتاق به بازدید از موزه.البته بر کسی پوشیده نیست که تعداد زیورآلات خانمها در این مکان هم همچنان گوی سبقت را ربوده است.
اگر هوس کردید مکانی را برای گذران چند ساعت انتخاب کنید، بی شک موزه جواهرات انتخاب خوبی است. هرچند این موزه فقط شنبه تا سه شنبه آن هم از ساعت 2 تا 4:30 بعدازظهر باز است اما مطمئن باشید دیدن این مکان جذاب و رویایی آنقدر شیرین هست که بتوان از این اشکال چشم پوشی کرد.
دستا بالا بی حرکت
وقتی فردوسی را به طرف چهارراه استامبول پایین میآیی و به بانک مرکزی میرسی هرگز به مغرت خطور نمیکند این ساختمان در ظاهر آرام میزبان گردشگران نوروزی بیشماری است که بی صبرانه منتظرند اجازه ورود به گنجینه را پیدا کنند .وقتی یکبار توانستی از خوان نخست یعنی بازدید محتویات کیفت سلامت عبور کنی، میتوانی وارد سالن انتظاری شوی که علاوه بر خرید بلیت کیف و اشیاء فلزیات را به امانت به صندوق دار تحویل میدهی .شاید این تنها موزهای باشد که پشت بیلت 600 تومانی آن نوشته شده :« حمل اسلحه و دروبین عکاسی به داخل خزانه ممنوع و حاملین باید آنها را هنگام ورود به مسوول مربوط بسپارند.»
گردشگران خارجی هم بی صبرانه منتظر ورودند. بلیت ورودی برای آنها 3000 تومان است .
دلبری برگزیدهام که مپرس
بعد از عبور از گیت وارد زیر زمین یعنی محل نگه داری جواهرات میشوی، قبل از ورود به داخل گنجینه اولین چیزی که تو را سر جایت میخکوب میکند، تخت طاووس یا (تخت خورشید) است. تختی با خورشیدی در بالای آن که شکوهش چشم هر بینندهای را خیره میکند. کنار آن مخده ( متکای استوانهای شکل ) و سجاده ای قرار دارد که ترمه و زربافت هستند. یکی از بازدید کنندگان از راهنما میپرسد داخل این متکا هم طلا است ؟ و او با خنده میگوید:« شاید قدیم جواهرات و پولهایشان را در متکا پنهان میکردند، اما این متکا ازپَر است.
جلو این تخت میزی فیروزهای با پایهای منقوش به سربازان هخامنشی و مصری است و روی آن نقشه ایران و مصر قراردارد که عکس فرح و محمدرضا پهلوی روی آن میز حکاکی شده یکی از حاضران با خنده میگوید: «نمیشد به جای این میز ، میزی را میگذاشتید که عکس طاووس خانم را داشت، حداقل این گونه میفهمیدیم این طاووس خانم کیست که شاه قاجار چنین تختی برایش سفارش داده است .»
تخت طاووس:
به فرمان فتحعلی شاه در سال 1216 هجری قمری، تختی عظیم و مجلل به مباشرت نظام الدوله محمدحسین خان صدر اصفهانی فرمانفرمای اصفهان با جواهر و طلای موجود در خزانه ساخته شد و به مناسبت نقش خورشید مرصعی که در صدر تخت تعبیه شده است به نام تخت خورشید معروف گردید.
تخت خورشید سال ها به همان نام نامیده می شد تا این که فتحعلی شاه با طاووس تاج الدوله ازدواج نمود. از همان زمان به مناسبت نام او، تخت به نام طاووس مشهور شد.
پس از درگذشت فتحعلی شاه، سال ها بعد ناصرالدین شاه دستور داد تا تخت یاد شده را تعمیر کرده و تغییراتی جزیی در شکل ظاهر آن دادند از جمله اشعاری که مضمون آنها کیفیت تعمیر تخت به امر ناصرالدین شاه است..این تخت تا سال 1360 در تالار کاخ گلستان نگهداری میشد.پس از آن این تخت به خزانه جواهرات بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران انتقال یافت و در اینجا از آن نگهداری میشود.
وقتی که چشمها خیره میشوند
وارد سالن اصلی میشویم. اینجا بی شک حسهای متفاوتی به سراغت میآید: شکوه ، تجمل ، قدرت ، زیبایی و اوج هنر دست هنرمندانه استادکارانی که چنین زیبایی را خلق کردهاند. بر اساس جنس جواهرات که یاقوت ،الماس، زمرد، مروارید و .. است یا بر اساس کاربرد اشیا مثل قرار گرفتن شمشیر، خنجر جواهر نشان و سر علم طلا در یک قسمت ،گنجینهها تقسیم بندی شدهاند . در اولین گنجینه تعداد زیادی قلیان، سرپوش غذا، گلدان، آیینه و اشیای دیگر که همگی با جواهرات تزیین شده اند.
کمی آنطرفتر ویترینی را می بینیم که شمعدان طلا آراسته به لعل، یاقوت، زمرد و مروارید (ساخته شده در اوایل قرن 12 ه.ق) آن را مزین کرده این شمعدانی حدود 5 کیلو وزن دارد.
تعدادی قندان، قوری، قهوه جوش و سینی های طلا و مینا و در گنجینهای قرار دارند که.«کوزه قلیان» هم آنجا است ..
«کوزه قلیان» ساخته شده از تخم شتر مرغ که حکاکی های بسیار ظریفی دارد.. بدنه كوزه از تخم شترمرغ درست شده و دور آن قابی از طلا گرفتهاند. روی دیواره كوزه حكاكیهای بسیار ظریفی میبینید. هرگز باور نمیكنید بشود روی پوست تخم شترمرغ چنین شاهکاری خلق كرد! البته یک بار دیگر این حس به شما دست میدهد. وقتی که در یکی از گنجینهها میبینید با چه ظرافتی روی پوست نارگیل ، حکاکی های زیبا و ظریفی را نقش بستهاند.
از گنجینه مختص آثار ساخته شده از فیروزه، مروارید. و مجموعه زمردهای بسیار درشت و آثار تزیین شده با زمرد و یا یاقوت و لعل (به گفته راهنما لعل سامری یکی از بزرگترین لعلهای جهان است) اگر توانستی چشم برداری؛ تعدادی آفتابه و لگن میناکاری شده جهت شستن دست ، جقهها، پیش کلاهها و تعدادی شمشیر، خنجر جواهر نشان و سر علم طلا را هم میتوانی ببینی.البته در قسمت مرواریدها سه تا سنجاق سینه، ساخته شده از مرواریدهای درشت،دو تا قو از مروارید سفید و اردكی از مروارید سیاه، بسیار زیبا و تحسین برانگیزند. این مرواریدها از خلیجفارس صید شدهاند. مروارید سیاه، یكی از كمیابترین انواع مروارید دنیا است
باقی جواهرات شاهان ایرانی کجاست ؟!
یکی از بازدید کنندگان از خانم راهنما میپرسد چرا هرچه در اینجا میبینیم از زمان قاجار به بعد است پس گنجینه دیگر شاهان کجا است؟!
راهنما در پاسخ میگوید :« تاريخچه جواهرات ايران از زمان حكومت صفويه آغاز میشود، زيرا تا قبل از صفويه، جواهرات گرانبهايی در خزانه دولتی وجود نداشته است و براساسنوشتههای سياحان خارجي، پادشاهان صفوی بيشاز دو قرن (907 تا1148ق) دست به جمع آوری جواهرات زدند و حتی كارشناسان دولت صفوی جواهرات را از بازارهای هند و عثمانی و كشورهايی مانند فرانسه و ايتاليا خريداری ميكردند و به اصفهان، پايتخت حكومت، ميآوردند.
در پايان سلطنت شاه سلطان حسين و با ورود محمود افغان به ايران، خزاين دولت با حمله افغانها غارت شد و مقداري از آنها كه به وسيله محمود افغان به اشرف افغان منتقل شده بود، پس از ورود شاه تهماسب دوم به اصفهان، به چنگ نادر افتاد و از خروج آنها از ايران جلوگيري شد.
بعداً نادر برای پس گرفتن آن قسمت از جواهرات كه به هندوستان منتقل شده بود، نامههايی به دربار هند نوشت، اما جواب نامساعد شنيد. پس از لشكركشی نادر به هند (1158 ق)، محمدشاه گوركانی مبالغيی نقدينه، جواهر و اسلحه تسليم نادر كرد. اما بخشي از اموال و خزاينی كه نادر از هندوستان به دست آورده بود به ايران نرسيد و در راه بازگشت به ايران از ميان رفت. نادر پس از بازگشت به ايران، مقدار قابل ملاحظهای از جواهرات را به رسم ارمغان برای امرا و حكام و شاهان كشورهای همسايه فرستاد. همچنين مقداری از اشيای نفيس و مرصع را به آستان حضرت امامرضا (ع) تقديم كرد و مقداری را نيز به سپاه خود بخشيد. در 1160 ق، پس از قتل نادر، احمد بيگ افغان ابدالي، از سرداران نادر، دست به غارت جواهرات خزانه نادر زد. از جمله گوهرهايی كه از ايران خارج شد و هرگز بازنگشت، الماس معروف «كوه نور» بود. اين الماس در 1266 ق، به ملكه ويكتوريا اهدا شد.
در دوران قاجار مجموعه جواهرات جمع آوری و ضبط شد و تعدادي از جواهرات بر تاج كيانی، تخت نادری، كره جواهرنشان و تختطاووس نصب گرديد.
در 1316 ش، قسمت عمده جواهرات به بانك ملي ايران منتقل گرديد و پشتوانه اسكناس و بعداً وثيقه اسناد بدهي دولت به بانك بابت پشتوانه اسكناس قرار گرفت. خزانه فعلي در 1334 ساخته و در 1339 با تأسيس بانك مركزي ايران افتتاح و به اين بانك سپرده شد.»
کوه نور، دریای نور
با نام بردن از «کوه نور» همه یاد «دریای نور» میافتند و میگویند راستی دریای نور هم اینجا است ؟ راهنما میگوید:« یادتان باشد این بزرگترین الماس صورتی رنگ جهان است پس اگر جایی الماس دیگری دید که از این بزرگتر بود نگویید به ما اشتباه گفتند،پس این الماس بزرگترین الماس صورتی رنگ جهان است.»
دريای نور درشتترين و زيباترين الماس برليان در ميان گوهرهای سلطنتی ايران و يكی از گوهرهای معروف جهان است. گفته میشود اين الماس هزار سال پيش كشف و استخراج شده است. اين الماس صورتی رنگ توسط نادرشاه افشار، جزو هدايای محمد شاه گوركانی و غنايم جنگی از هند به ايران آورده شده است.الماس دریای نور، پس از قتل نادرشاه، به نوه او شاهرخ میرزا رسید، سپس به دست امیرعلم خان خزیمه و بعداً به دست لطفعلی خان زند افتاد. هنگامی که لطفعلی خان به دست آقا محمدخان قاجار شکست خورد، گوهر مذبور به گنجینه جواهرات قاجار منتقل گشت.
ناصرالدین شاه معتقد بود این گوهر یکی از گوهرهای تاج کوروش بوده است و خود او بسیار به این گوهر گرانبها علاقه داشت و زمانی آن را به کلاه و گاهی به سینه خود نصب می کرد و حتی تولیت دریای نور را منصبی مخصوص قرار داد و این افتخار مهم را به اعیان و بزرگان کشور محول می داشت بعد از طی دورانهای مختلف به دست شاهان قاجاريه رسيده است.
دريای نور تا زمان ناصرالدين شاه در وسط يكی از بازوبندهای سلطنتی نصب میشد، ولی در زمان او كه استفاده از بازوبند منسوخ شد، آن را به صورت پيش كلاه درآوردند و در قابی زرين با شير و خورشيد و تاج مرصع به 457 قطعه برليان ريز و عالی و چهار قطعه ياقوت قرار دادند.. همه سطوح دريای نور صاف و يك نواخت است، جز يك سمت آن كه فتحعلیشاه با كندن عبارت «سلطان صاحبقران فتحعلیشاه قاجار 1244»، از ارزش آن كاسته است. این الماس همواره با الماس کوه نور یاد می شود در حالی که از نظر تراش و رنگ هیچ نزدیکی با هم ندارند.
نکته جالب در باره این الماس اینکه، از بازدید کنندگان اصرار که چرا این گوهر صورتی نیست و از راهنما که انکار که نه صورتی است و شما باید از کنار به آن نگاه کنید .درنهایت راهنما مجبور شد از کنار نور چراغ قوه بیندازد تا جماعت با افتخار به گوهر صورتی رنگ نگاه کنند و آهی از ته دل بکشند که حیف از کوه نور که الان در موزه نیست.
تخت نادری
البته این تخت در زمان فتحعلی شاه قاجار ساخته شده که در آن بیش از 26000 قطعه جواهر به کار رفته است.
اسمش تخت نادری است. ولی هیچ ربطی به نادرشاه ندارد. این تخت در زمان فتحعلی شاه ساخته شد. این را میشود از روی كتیبههایی كه در اطراف محل جلوس تخت دیده میشود فهمید. عنوان «نادری» به خاطر نادر بودن جواهرات به كار رفته در آن است. این تخت به صورت قطعات جداگانه و قابل حمل ساخته شده در دو طرف دستههای آن سمندر به نشان جاودانگی و پایین آن شیری به نشان قدرت حکاکی شده است.
اگر از لباس رضا خان و ناصرالدین شاه و امیر کبیر مزین به زربافت و مروارید و پارچه ترمه دوزی خسته شدید، میتوانید نگاهی هم به کیف پول و جواهرات مهد علیا مادر ناصرالدین شاه بیندازید . کیف پولی بسیارکوچک ساخته شده از زنجیرههای ریزطلا که خوب این سوال را در ذهن ایجاد میکند که مادرشاه واقعا چه چیزی در آن نگه میداشته است.
کلاه عباس میرزا
كلاه عباس میرزا هم در گنجینه است . از آنجا که سریال «تبریز در مه» وزری تازه تمام شده خوشبختانه همه میدانستند که عباس میرزا پسر فتحعلی شاه قاجار بود. عباس میرزا از این كلاه در مراسم رسمی دربار استفاده میكرده. كلاه به شكل یك تاج ساخته شده و بدنه آن از پارچه اطلس و مخمل قرمز است كه روی آن مروارید دوزی و پولك دوزی شده است. یك زمرد درشت با دور دوزی الماس هم در بالای تاج قرار دارد.
پسر بچهای به پدرش میگوید: « بابا این کلاه همان آقایی است که گفتی مثل امیرکبیر آدم خوبی بوده؟ برای همین کلاهش با بقیه فرق دارد؟»
تاج کیانی
در گوشه دیگری از سالن تاج فتحعلی شاه، معروف به تاج کیانی، که آراسته به الماس، زمرد، یاقوت و مروارید است، چشمها را خیره میکند. این تاج در زمان فتحعلی شاه ساخته شد و مورد استفاده سلاطین قاجاریه قرار گرفت. این تاج اولین تاجی است که پس از دوران شاهنشاهی ساسانی به این صورت ساخته شده است. ( ساخت ایران، 1212 ه. ق. )
تاجی کیانی قبلاً در تاجگذاری های دوران قاجار، به کار می رفت،اما رضاخان پهلوی مایل نبود در تاجگذاری خود از آن استفاده کند. از این رو، در سال 1304 خورشیدی، گروهی از جواهرسازان ایرانی، زیر نظر سراج الدین جواهری، جواهرساز معروف قفقازی و جواهر ساز امیر بخارا که از روسیه به ایران مهاجرت کرده بود از گوهرهای منتخب، تاج پهلوی را ساختند و رضاخان و محمدرضا پهلوی، برای تاجگذاری های خود از آن استفاده کرده اند.
تاج پهلوی
تاج مورد استفاده رضاخان و محمدرضا پهلوی. این تاج از طلا و نقره ساخته شده و آراسته به الماس های برلیان بسیار اعلاء، تخمه های درشت زمرد، یاقوت کبود و مروارید است. کلاه تاج ابره مخمل قرمز است و در قبه آن که تخمه زمرد خیاره در چنگ نشانده، قرار دارد.
تاج، در چهار طرف، دارای چهار کنگره پله پله به شکل تاج های شاهنشاهان ساسانی است که در وسط و زیر کنگره پیشین آن، خورشیدی زرین با شعاع های الماس نشان و الماس زرد درشت نصب شده است و در پشت همین کنگره، جقه پایه دار اسلیمی و در پشت آن پر قو قرار دارد.
3380 قطعه الماس، 5 قطعه زمرد ، 2 قطعه یاقوت کبود و 368 حبه مروارید غلطان جور در این تاج به کار رفته و وزنی حدود دو کیلو و هشتاد گرم است.
تاج فرح
تاج مورد استفاده فرح دیبا که به سال 1967 م. با استفاده از قریب به 1500 قطعه برلیان و نیز تعدادی زمرد و یاقوت و لعل و همچنین بیش از 100 قطعه مروارید توسط "وان کلیف" و "آرپل" ساخته شد.نکته جالب توجه اینکه تمام این تاجها و جواهرات پشتوانه پول مملکتی بودند و رضاخان و محمد رضا شاه و یا فرح تنها در مراسم تاجگذاری آنها را به امانت میگرفتند و بعد از آن باید آن را تحویل خزانه میدادند.
نکته مهم در ساخت این تاج آنکه پایه آن درفرانسه ساخته شده اما از آنجا که اجازه خروج جواهرات سلطنتی از خزانه وجود نداشته جواهرسازان فرانسوی به ایران می آیند و جواهرات را در ایران بر روی این تاج نصب میکنند.
انواع زیورآلات تزئینی، انواع تاج و نیمتاج، انواع جقه (پیشکلاه)، گلدان، سرپوشهای غذا، قلیان، آینه، تنگهای مینا، شمعدان، فیروزه، شمشیر، خنجر، سپر، ساعت، قلمدان، انفیه دان، اشیای آراسته به یاقوت و لعل، تفنگ، عصا، مدال، تخت، سنجاق و گل سینه، مروارید و... را که دیدید نگاهی هم به مجموعه جواهراتی که در سال های 1317 تا 1346توسط جواهر سازان ایرانی و فرانسوی جهت استفاده خاندان پهلوی ساخته شده بیندازید، گردنبد زمرد مورد علاقه فرح دیبا یادگاری از زنان دوران قاجار وجواهرات و نیم تاج شهناز دختر محمدرضا شاه بیندازید.
زمین جواهر نشان
وسط سالن در یک ویترین کره زمینی قرار دارد که دیدن نقاط مختلف زمین در آن زمانی زیاد میطلبد. پیدا کردن کشورهای مختلفروی این کره کار مشکلی است، زیرا به نظر می آید هرچند سازنده آن در جواهر سازیمهارتی خاص داشته اما اطلاعات جغرافیای خوبی نداشته و یا نقشه کش ماهری نبودهاست. البته راهنما با قرار دادن دستش بر روی ویترین و تشکیل سایه سعی دارد ایران را به ما نشان دهد.
این کره در سال 1291 هجری قمری، به دستور ناصرالدین شاه، توسط گروهی از جواهر سازان ایرانی به سرپرستی ابراهیم مسیحی از جواهرات پیاده ای که در خزانه موجود بود، ساخته شد. وزن خالص طلای به کار رفته در این کره 34 کیلوگرم و وزن جواهرات آن 3656 گرم است.
تعداد کل جواهراتی که در روی کره نصب شده، بالغ بر 51366 قطعه است. دریاهای روی کره به وسیله زمرد و خشکی ها به وسیله یاقوت نشان داده شده است. آسیای جنوب شرقی، ایران و انگلستان با الماس، هندوستان با یاقوت روشن و آفریقای مرکزی و جنوبی با یاقوت کبود مشخص شده است. خط استوا و سایر خطوط جغرافیایی با الماس نشان داده شده است.
بر روي كره القاب ناصرالدين شاه منبت و الماس نشان شده است. در اين كره، كوه دماوند با ياقوت درشتي مشخص و شهر تهران با ياقوت معروفي به نام اورنگ زيب نمايان است.
علاقهمندان میتوانند همه روزه شنبه تا سه شنبه ساعت 2 تا 4:30
بعدازظهر به آدرس فردوسی بعد از چهارراه استامبول روبرو سفارت ترکیه ، بانک مرکزی ایران مراجعه کنند. تلفن تماس :۶۴۴۶۳۷۸۵
مریم اطیابی