آقای شجاعی بهترین تجلیل و فرصت کار در این دولت برای شما تحقق یافت
احمدینژاد : ما از تبار رستم و فرهاد و آرشیم / در خرمن سیاه هریمن، سیاوشیم
تاريخ : سه شنبه ۱۹ خرداد ۱۳۸۸ ساعت ۱۵:۲۸
سید مهدی شجاعی در چهار سال گذشته هیچگاه از دولتی که با رای مردم بر سر کار آمده بود همراهی و همدلی نشان نداده بود، امروز به یکباره برمیآشوبد و به یک اقدام انقلابی و علیگونه این مرد مظلوم میتازد و آن را دور از دایره فضائل اخلاق و ارزشهای معنوی تلقی کرده است. شاید ایشان نمیدانند سیره مولایمان علی علیهالسلام این است که غارتگران اموال باید معرفی و بیآبرو شوند از حقوق مردم بر حاکمان است که نه تنها دست غارتگران از بیتالمال را قطع کند که آنها را معرفی و حتی بیآبرو نماید.
آقای شجاعی عزیز، شما کسی هستید که در دوره اقتدار همان غارتگران بیتالمال به خاطر قصه کوتاه دانشجو به دادگاه فرا خوانده شدید و دانشگاه آزاد مدعی شما بود.
البته به یمن عدالتخواهان و پشتیبانی دلسوزان از شما رفع اتهام شد که حق هم همان بود اما عجیب است که شما چرا با لشگر تهمتزنان و دروغگویان همراه میشوید. مگر این شما نبودید با کمکهای معاونت فرهنگی وزارت ارشاد همین دولت برای اولین بار توانستید سمفونی رسول عشق و امید را با کمک آقای چکنواریان اجرا کنید و جناب آقای احمدینژاد رئیس جمهور، برای دیدن اجرای این سمفونی به تالار رودکی آمدند و در انتها بر روی سن آمده از شما و آقای چکنواریان تجلیل کردند. تجلیلی که به یاد ندارم روسای جمهور قبلی از شما کرده باشند.
آقای شجاعی عزیز، یار نزدیک و دوست بسیار قدیمی و همراه شما ساخت فیلم آقای موسوی را بر عهده داشت و تردیدی وجود ندارد شما هم در ساخت این فیلم مشارکت و مشاورت داشتهاید. آیا فکر نمیکنید حالا که شما دارای مواضع سیاسی روشن و مشخص هستید و به دلایلی که به خود شما برمیگردد قطعاً از این کاندیدا حمایت میکنید و به تعبیر بهتر دارای اهداف سیاسی هستید، آیا درست است که این هدف سیاسی خود را در پوشش فرهنگ و هنر مخفی سازید!
آیا این رفتار صادقانه است؟ شما حق دارید به عنوان علاقه به یک کاندیدا از او تعریف و تمجید کنید اما حق ندارید در پوشش فرهنگ و هنر به رقیب کاندیدای مورد علاقه خود بتازید و او و یارانش را بری از فرهنگ بدانید.
آیا ساخت فیلمی که بر اساس تخریب رقیب ساخته شده نشانه فرهنگ است یا فیلمی که بدون توجه به تخریب رقباء فقط داشتهها و ظرفیتهای خود را صادقانه عرضه میکند؟
آیا این نوع استفاده ابزاری و سیاسی از فرهنگ خود، نشانی از مظلومیت فرهنگ نیست.
شاید کمتر کسی بداند احمدینژاد مظلوم که امروز از همه سو به جرم عدالتخواهی و علیگونه زیستن توسط مافیای قدرت و ثروت مورد تخریب و تهمت است و متأسفانه شما هم ناخواسته همراه این لشگر سنگی بر این مظلوم ملت ایران میزنید. نه تنها به فرهنگ و هنر این مرز و بوم علاقه و دلسوزی دارد که در خلوتهای خودش با شعر که مصداقی روشن و شفاف از ذائقه فرهنگی یک ایرانی است دمخور است. احمدینژاد شعر میگوید و شما بهتر از هر کس میدانید تجلی یک اثر هنرمندانه و خلاقانه بدون ظرفیت و سوز درون امکانپذیر نیست. به هر حال امیدوارم جنابعالی که به حق یکی از بهترین نویسندگان نسل انقلاب هستید و ما و همه هنرمندان دلسوز این مملکت به شما افتخار میکنند در این نامهنگاری اخیر خود به فرزند ملت ایران اصلاح رفتار نمایید که همه ما خطاکاریم و اصلاح و جبران آن یک توصیه الهی است.
در پایان یک دو بیتی از آقای احمدینژاد که میتواند بعدی ناشناخته از این مظلوم ملت ارائه دهد تقدیم مردم خوب ایران میکنم.
ما از تبار رستم و فرهاد و آرشیم
در خرمن سیاه هریمن، سیاوشیم
در انتظار رویت آن مهر آخرین
همچون سپندِ مجمر سرشار آتشیم