هوشنگ مراديكرماني:
اطلاعرساني فيلم مستند بر جنبههاي تفريحي آن ميچربد
تاريخ : دوشنبه ۲۹ فروردين ۱۳۹۰ ساعت ۱۳:۵۱
يك نويسنده ادبيات كودك و نوجوان معتقد است كه اكران فيلم مستند در «سينما سپيده» از خوب هم بهتر است و ميگويد: جنبههاي اطلاعرساني و علمي مستند بر جنبههاي تفريحي و جادويي قصه، ميچربد و همه جاي دنيا هم اينطوري است.
به گزارش هنرنیوز به نقل از فارس، «هوشنگ مراديكرماني» كه هماينك، فيلم مستندي از زندگي و آثار او با عنوان «قصهها» در سالن شماره 2 سينما سپيده اكران عمومي شده، در خصوص عدم استقبال از تماشاي فيلم مستند در ايران اظهار داشت: اين مسأله خاص مردم ايران نيست. فيلم مستند بيشتر مخاطب خاص دارد و جنبههاي اطلاعرساني و علمي آن بر جنبههاي تفريحي و جادويي قصه، ميچربد و همه جاي دنيا، اينجوري است. اما در خصوص مردم ايران و فيلم مستند، شايد قضيه را بتوان اينطور نگاه كرد كه مديران فرهنگي در بيشتر دورانها، با توجه به بافت سنتي ما كه ريشهاي ديرينه دارد، دست مستندسازان را بسته و اكثر فيلمهاي مستند ما، موضوع را نميشكافند و از پوسته عبور نميكنند. ضمن اينكه تحقيق محكم و همه جانبهاي درباره چيزي كه ميخواهند نشان دهند نيز ندارند و چشم دوربين مستند هم معمولاً محرم اسرار نيست؛ مثل زندگينامههامان كه بيشتر به تعريفها و تعارفها و پردهپوشيها ميپردازد. معروف است كه فرنگيها سنت اعتراف دارند و ما سنت پنهانكاري. بدين لحاظ مردم ايران به طرح موضوعها در فيلمهاي مستند اعتماد ندارند. البته فيلمهاي خوب مستند هم داشته و داريم و همينجور مستندسازان با همت و هنرمند. بحث ما ريشهاي است نه اشارهاي گذرا و مصداقهاي كم.
وي در ادامه، به ذكر خاطرهاي از دوران فيلمبرداري فيلم مستند «قصهها» پرداخت و گفت: همين فيلم «قصهها» خودش خاطرهاي است مربوط به دهسال پيش. دهسال پيش چه جنبوجوش و حال و هوايي داشتم، يادشبخير! چه كساني جلوي دوربين آمدند و صادقانه و صميمانه حرف زدند كه حالا نيستند، مثل عمواسدالله. حرف زدند و حالا نميشود پاي حرفشان نشست.
مراديكرماني با اشاره به راهاندازي پاتوق هنرمندان سينما- مستند و اكران دائمي فيلم مستند در سينما سپيده نيز تصريح كرد: همين كه همتي شده و سينمايي، فيلم مستند نشان ميدهد، خوب است. از خوب هم بهتر است، عالي است. اين نوع سينما در دهانها افتاده است. از قضاي روزگار تا آنجا كه شنيدهام خيلي از اهل ذوق و مشتاقان سينما هم به تماشاي فيلم مستند ميروند. اتفاق مباركي است كه دارد از محدوده كوچك، به ميان مردم كوچه و بازار ميرود. ضمن اينكه سينما سپيده، سينماي خوب و مناسبي است. هم به دانشگاهها و مؤسسات آموزشي و نشر و تئاترها كه مشتريهاي اينگونه فيلمها هستند نزديك است، هم وسط شهر است و از نظر رفت و آمد و پيدا كردن وسيله رفت و آمد، راحتتر از ساير نقاط شهر است.
وي در پاسخ به سؤالي پيرامون ارزيابي سينماي مستند امروزي ايران اظهار داشت: چندين سال است كه از اين مقوله دور افتادهام. سالها بود كه داور جشنوارههاي مختلف از جمله جشنواره رشد بودم و فيلمهاي مستند زيادي را ميديدم. هنوز مزه ديدن برخي از فيلمهاي مستند زير دندانم است. راستش را بخواهيد فيلم مستند را بيشتر از فيلم داستاني دوست دارم، البته خوبش را. چون از بس داستان خواندهام و ديدهام و شنيدهام، ديگر به قول معروف اشباع شدهام. ولي فيلم مستند كه داستان نميگويد، واقعيتهايي را نشان ميدهد كه هرگز نديدهام. لذت ميبرم كه نسبت به ناشناختهاي، شناخت پيدا ميكنم. اين را هم بگويم كه از گفتارهاي طولاني و با لحن و صداهاي تكراري و اغلب ساختگي برخي فيلمهاي مستند رنج ميبرم. فيلم مستند بايد بيشتر نشان دادني باشد تا گفتني.
هوشنگ مراديكرماني در پايان گفت: زياده عرضي نيست جز سپاسگزاري از كساني كه موجب ساختن فيلم «قصهها» شدند و فشردن دست «مهدي جعفري» بسيار جوان آن روز و مديريت مركز گسترش سينماي مستند و تجربي آن روز كه اين فيلم يادگار آنان است و اكران آن توسط مديريت امروز كه جاي سپاسگزاري دارد.