هشدارها و تهدیدهای «جنگ نرم» شکل جدید بهرهکشی؛ /3/
نخبگان سياسي، ديني و فرهنگي جامعه باید برای مقابله با جنگ نرم مطالعه كنند
تاريخ : يکشنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۰ ساعت ۱۴:۲۹
تا به حال فراوان درباره مفهوم جنگ نرم و ریشهشناسی این ترکیب سخن گفته شده است. به نظر ميرسد اصليترين تعريف جنگ نرم اين است كه تفاوت بين دفاع يا مدافع و معانه يا غير قابل شناخت است و يا اينكه هر درو به لحاظ نظري در يك جايگاه قرار دارند. بنابراين جنگ نرم عبارت است از موقعيت يا شرايطي كه عامل يا فرد يا سازمان و كشوري كه مورد هدف است جايگاه غير قابل تشخيص را به لحاظ ابزاري، نظري و... دارد و مهم روش كاري آنها بسيار مشكل است. شناخت هدفها براي هر دو طرف لااقل از ديد يك مخاطب خارجي و بيروني بسيار مشكل و سخت است. جنگ نرم يك تقابل و تضاد و درگيري است كه شناخت شروع كننده عمل به جنگ بسيار دشوار است.
در همین راستا؛ جنگ نرم ميتواند موضوعات مختلف سياسي، اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و.. داشته باشد. غالبا مردم جنگ نرم را حركتي ميدانند كه صرفا در محدودههاي فرهنگي انجام ميشود اما در حيطههاي ديگر هم ميتواند اتفاق بيفتد. از اين رو جنگ نرم شرايطي است كه قبل از هر چيز شناخت چارچوب و قضاوت درباره آن تحليلها و تفسيرهاي بسيار متفاوتي را به وجودآورده است. به همين دليل قبل از قضاوت و تفسير تاريخي و قضاوت درباره عملكرد تمدني بايد مبتني بر تعريف مشخص و توافق نظر روي عوامل محرك و عوامل مدافع باشد.
در این شرایط؛ مهمترين تفاوت مدافع و معاند يا فردي كه جايگاه كس ديگري را مورد تعرض قرار ميدهد جايگاه فيزيكي آن است. چرا كه هدفهاي عامل ممكن است در تعامل بروز پيدا كند و كسيكه در معرض يك حركت قرار گرفته عينا همان هدفهايي را دنبال كند كه عامل اصلي يا فرد و سازمان برنامهريز و فعال در نظر داشته است. بنابراين تشخيص هدف در خارج از اين چارچوب بسيار مشكل است در واقع سره و ناسره و درست و غلط آن قدر در هم مخلوط شدهاند كه شناخت آنكه كداميك معاند اصلي و كداميك مدافع است براي افراد بيروني بسيار مشكل است و حداقل براي يكي از طرفين كه معلول شرايط و موقعيتهاست با تعابير و تفاسير بسيار متفاوت و پيچيدهاي همراه است. جنگ نرم به سهولت و به راحتي قابل ارزيابي و شناسايي نيست. جنگ نرم به لحاظ هدف براي عامل جنگ بسيار واضح است يعني كسانيكه شروع كننده و هدايت كننده جنگ نرم هستند دقيقا اهدافي را مدنظر قرار ميدهد كه براي خودشان مشخص و معين است اين در حالي است كه براي فرد كه به نوعي در معرض اين جنگ قرار گرفته شناخت هدفها كاملا گنگ و مبهم است. به لحاظ عملكرد هيچ تفاوتي بين معاند و مدافع وجود ندارد. همان حركات و رفتارها و كنشهايي كه در معاند هست در مدافع نيز هست. از طرف ديگر به لحاظ اماني هم بين جايگاه مدافع و معانه تفاوتي ديده نميشوند و از نظر زماني ما نميتوانيم تشخيص دهيم كه اين حادثه و واقعه در چه زماني آغاز شده و نقطه پاياني آن كجاست و ما دركجا قرار گرفتهايم. به طور مثال اگر قرار باشد ما در معرض تاثيرات رسانهاي مسموم قرار گرفته باشيم وناگاه بر عملكردي كه رسانهها در مقابل ما داشتهاند آگاه شويم نميتوانيم بفهميم كه اين استعمار رسانهاي از چه زماني آغاز شده و ما در چه مدت در معرض اين تبليغات سوء قرار گرفتهايم و شناخت مرز هاي زماني براي مدافع بسيار كار مشكلي است. از نظر روشي به هيچ عنوان بين مدافع و معاند تفاوتي وجود ندارد. همان حركاتي را مدافع انجام ميدهد كه يك معاند برنامهريزي كرده است. به لحاظ دستاوردها و نتايج نيز معمولا همان نتايجي را كه يك معاند طراحي كرده است به بار ميآيد و لذا ما بين اين دو عنصر جنگ كه در واقع فردي شروع كننده جنگ است و فردي پايان برنده جنگ، در جنگ نرم چنين قضاوتها و تئوريهايي را به سهولت نميتوان ارائه داد.
اما برای اینکه در مقابل این پدیده بایستیم به نظر ميرسد احتياجي نيست به اينكه همه مردم دست به مطالعه شبانهروزي بزنند همين كه نخبگان سياسي و ديني و فرهنگي جامعه مطالعه بكنند و تا اندازهاي به اهداف و روشها دسترسي پيدا كنند از كفايت لازم برخوردار است. نقشي كه مردم در مقابله با جنگ نرم بايد داشته باشند اين است كه كار و تلاش بيشتر كنند و از وقت و زمان و منابعي كه در اختيار آنها است به درستي استفاده كنند. اگر كشورهايي كه در معرض جنگ نرم قرار دارند مثل كشور ما تلاش بيشتري كنند و اقدام به سرمايهگذاري كنند به طوريكه مردم بخشي از هزينههاي زندگيشان را به صورت سرمايههايي انباشت كنند و اين سرمايهها را در راه سازندگي و آباداني كشور و بنابر يك برنامهريزيهاي بومي داخلي صرفكنند به نظر ميرسد كه اين يك اقدام اساسي در مقابل جنگ نرم است.
نكته بعدی كه بايد مورد توجه مردم قرار گيرد اين است كه مردم بايد به لحاظ بينش و اعتقادات ديني يك بازنگري به خصوص درباره آنچه كه رسانههاي غربي براي آنها مدنظر قرار ميگيرند و پخش ميكنند باشد مثل فيلمهايي كه با كيفيت عالي از ماهوارهها پخش ميشود و معمولا خواستههايي در پشت اين فيلمها است طبيعتا يك راه مقابله با جنگ نرم است كه بنابر بهاي زيادي به اين برنامهها دهند هدايت ديني و مذهبي هم ميتوان گفت عامل بعدی است، كه بايد باشد. در طول تاريخ حركت پيشروان مذهبي، روحانيون و كسانيكه به نوعي دغدغه مسائل مذهبي را داشته نشان داده كه بعضي از برنامههاي و عملكرد عاملين جنگ نرم در استعمار جامعه ناتوان و شكست خورده است. اما همواره هم اينگونه نبوده است ممكن است حركت ميرزاي شيرازي در يك دورهاي ناگهان عملكرد دول غربي را با شكست مواجه ميكند اما نبايد فكر كنيم كه در طول تاريخ ايران سراسر مبارزات شكستناپذير و شكننده جنگ نرم وجود داشته است. ما در بسياري از دههها و دورههاي تاريخي با عقبنشيني جامعه در برابر جنگ نرم هم با يك ديد واقعبينانه مواجه ميشويم.در سالهايي ممكن است سكوت عقبنشيني و تسليمپذيري در برابر برنامههاي استعماري دولتهاي بيگانه مثل انگليس، آمريكا و كشورهاي ديگر وجود داشته اما نكتهاي كه مهم است و در طول تاريخ ايران بارز است اين است كه مردم ايران با هوش بالا و با استفاده از منابعي كه در هر دوره تاريخي وجود داشته با زيركي توانستهاند جان سالم به در ببرند و به نوعي فرهنگ اصيل ایرانی – اسلامی خود را حفظ كنند و موارد زيادي هم مشاهده ميشود كه دشمن مجبور به عقبنشيني شده است.