آبنبات هلدار رمان طنزی است به قلم مهرداد صدقی که در جغرافيای خراسان شمالی روي میدهد و از زبان کودکی بجنوردی روايت میشود.
ماجرای داستان درباره به اسارت گرفته شدن یکی از اعضاء خانوادهای است که این کودک در آن عضویت دارد و به تعبیر نویسنده این اتفاق برای او یک شب چله طولانی به وجود میآید که با آزادی برادرش این شب طولانی به بهار تعبیر و تشبیه میشود.
آبنبات هلدار با وجود حجم قابل توجه خود که بالغ بر ۴۰۰ صفحه است به دلیل بیان صمیمی و لحن طناز خود و نیز استفاده بهجای نویسنده از عبارت و اصطلاحات زبان محلی مردم خراسان اثری خوشخوان از کار در آمده است.
صدقی که پیش از این نیز اثری طنز به عنوان «نقطه ته خط» منتشر کرده است درباره تفاوت این رمان با اثر قبلی خود میگوید: فرم نگارش در «آبنباتهای هلدار» منسجم است، در صورتی که در «نقطه ته خط » نثرهای متفاوتی در قالب یک کتاب گردآوری شده بود.
در بخشی از فصل نخست این رمان میخوانیم:
ملیحه عکس مریم، هم کلاسیاش، را آورده بود تا به داداش محمدم نشان بدهد. چند وقتی میشد که مریم را برای او در نظر گرفته بودند. البته همه میدانستم محمد قبلا مریم را دیده؛ اما خودش برای اینکه نشان دهد چقدر آدم چشم پاکی است طوری وانمود میکرد که انگار تا به حال او را ندیده یا لااقل راجع به قیافه الانش چیزی نمیداند. برای همین، ملیحه مامور شده بود عکس مریم را بیاورد.
محمد هنوز به خانه نیامده بود و ملیحه، که طاقت نداشت، عکس را به مامان بیبی و حتی به من نشان داد. خودش هم توی عکس کنار مریم ایستاده بود. بیبی گفت: « این همه مَیرم مَیرم مِگی، همینه؟»
ـ بله مگه بده؟ دختر آقا براته. مِشه نوه مرحوم حاج صفر علی.
ـ نوه همون صفر پالون دوز خودمان دیگه؛ ها؟ این که خیلی شلختهیه. نگا کتاباشِ چطوری گرفته.
ملیحه که عصبانی شده بود گفت: بیبی اونی که کتاب دستشه منم، نه مریم. دیگه بابابزرگشم این طوری صدا نکن ناراحت مِشن...
رمان آبنبات هلدار با شمارگان ۲۵۰۰ نسخه و قیمت ۱۴۹۰۰ تومان منتشر شده است.