یادداشتی از دکتر حمید ضرغام بروجنی؛
خلاقیت و استعداد دانش آموختگان سرمایه اجتماعی مدیریت توسعه گردشگری
تاريخ : سه شنبه ۲۶ مهر ۱۳۹۰ ساعت ۱۰:۵۸
به گفته یک استاد دانشگاه گردشگری شامل عرضه و تقاضا چیزی بیش از حاصل جمع بازاریابی و توسعه اقتصادی است.
در قیاس با دوران کنونی ، تعداد کشورهای موجود در ابتدای قرن بیستم بسیار کمتر بود. بسیاری از آن کشورها نیز مستعمره بودند و یا تحت نظارت و رهبری تعداد اندکی کشور توسعه یافته قرار داشتند. در کشورهای توسعه نیافته، فقر مشخصه معمول جامعه بود. در این جوامع، گردشگری به شکل انگشتنما و نادر مشاهده میشد. در واقع، امکاناتی محدود برای جستجوگران جسور و مسافران جهانپیما وجود داشت ( پیش قراولانی که تلاش آنها منجر به نسخه مدرن گردشگری ، یعنی گراند تورها گردید). اما همانگونه که شورای سفر و گردشگری (2006) اعلام کرده است جهان، هم اکنون در حال ورود به عصر طلایی مسافرت و گردشگری است.
امروزه بیش از 125 ملت در حال توسعه محسوب میشوند. این توسعه نیافتگی با احتساب درآمد سرانه پایین سطح نازل یا متوسط شاخصهای توسعه انسانی (سواد، امید به زندگی، بهداشت، آموزش، ...) سنجیده میشود. در میان این 34 ملت با امید به زندگی بین 37 تا 60 سال فقیرترین محسوب میشوند. هرچند درآمد سرانه میتواند ملاک حداقلی برای طبقهبندی ملل باشد اما در عین حال، قادر است فاصله در حال افزایش بین فقیر و غنی را پنهان کند و چالش توزیع مجدد که منجر به توسعه یافتگی یا در حال توسعه بودن میگردد، همچنان باقی بماند.
گردشگری، یکی از مهمترین پدیدههای اقتصادی و اجتماعی دنیای مدرن است که به عالی ترین ابزار درک بینالمللی گریز از توسعه نیافتگی تبدیل گشته و برقراری ارتباط بین مردم، از دورترین نقاط جهان را میسر کرده است. گردشگری، مردم با نژادها، زبانها و اعتقادات مذهبی، باورهای سیاسی و موقعیتهای اقتصادی مختلف را گرد هم میآورد و فضای لطیفی برای گفتگوهای توأم با تفاهم متقابل، برای آنها فراهم میکند. ارتباطهای شخصی حاصل از این فعالیت فرهنگی، منجر به درک نگرشها و باورهایی میشود که پیش از این، به دلیل دوری مکانی یا ناسازگاری ارتباطی، برایشان قابل دستیابی نبود. بنابراین، گردشگری ابزار ارزندهای برای پر کردن شکاف بین مردم و زدودن تفاوتها و ترویج وفاق است. کانون این فعالیت انسان است نه اقتصاد.
گردشگری در درجه اول به انسانها مربوط میشود، میلیونها انسانی که در داخل یا به خارج از کشور خود سفر میکنند، از جاذبهها دیدن به عمل میآورند، در مقصدها اقامت میکنند و در طول اقامتشان به فعالیتهای مختلفی میپردازند. این نگاه به گردشگری، از آن محمل ارزندهای برای نزدیکتر کردن جامعهها، ملیتها و تفاهم بینالمللی میسازد. به هرحال، گردشگری دربارهی انسانهایی است که با سایر افراد مکانها ارتباط متقابل دارند، از آنها تأثیر میپذیرند و بر آنها تأثیر میگذارند.
با این همه، گردشگری، یک فعالیت واحد نیست بلکه سیستم پیچیدهای از فعالیتهای مجزا و مرتبط ، مشتمل بر: خدمات ترابری، اقامت، خوراک و نوشیدنی، جشنوارهها و همایشها، تفریح و سرگرمی، علاوه بر فعالیتهایی که برای توفیق برنامههای گردشگری دارای اهمیتاند ( شامل خدمات مالی، ارتباطات راه دور، خدمات بهداشتی - درمانی و دیگر خدمات عمومی مانند انرژی، آب و فاضلاب، حفاظت، حقوق مدنی و ...) است.
گردشگری پیوندی قوی با مشاغل اجتماعی و فرهنگی، مقولات مرتبط با سیاست خارجی، توسعه اقتصادی، توسعه پایدار و اهداف زیست محیطی دارد.
این صنعت، درگیر کسب و کار و مدیریت خدمات و محصولات مورد نیاز گردشگران است. گستره کسب و کار گردشگری، از خرید اتاقهای هتل تا فروش سوغات و مدیریت خطوط هوایی را شامل میشود. در یک کلام گردشگری شامل عرضه و تقاضا چیزی بیش از حاصل جمع بازاریابی و توسعه اقتصادی است.
توفیق در اجرای برنامههای چنین فعالیت پیچیدهای، که عرضه کننده محصولی تباه شدنی است؛ نیازمند همکاری خلاقترین و مبتکرترین مدیران است؛ اگر اتاقهای هتل، صندلیهای هواپیما و میزهای یک رستوران اشغال نشوند، هیچ شانسی وجود نخواهد داشت تا چنین محصولاتی که به فروش نرفتهاند بعداً به فروش روند یا ذخیره شده و در فهرست موجودیها به ثبت رسانده شوند. توانمندیها، خلاقیتها، خلاقیتها و ابتکارات دانشآموختگان مدیریت جهانگردی و هتلداری سرمایهای اجتماعی برای این بخش، محسوب میشوند. سرمایه اجتماعی، بستر مناسبی برای بهرهوری سرمایه انسانی و کالبدی و راهی برای نیل به موفقیت قلمداد میشود.
در دیدگاههای سنتی مدیریت توسعه، سرمایههای اقتصادی، کالبدی و نیروی انسانی، مهمترین نقش را ایفا می کردند اما در عصر حاضر، به سرمایه اجتماعی بیش از همه سرمایهها نیاز است، زیرا بدون این سرمایه، استفاده از دیگر سرمایهها با موفقیت مورد انتظار، انجام نخواهد شد.
عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی