نگاهي به فيلم هاي ايراني به نمايش در آمده در بيست و هفتمين جشنواره فيلم فجر - (١١)
آموزش گام به گام ليبرال بودن
 
داخلی آرشيو خبر
تاريخ : سه شنبه ۲۰ اسفند ۱۳۸۷ ساعت ۱۲:۰۰
«دوزخ، برزخ، بهشت» - نویسنده و کارگردان : بیژن میرباقری - تهیه کننده : سعید شاهسواری - بازیگران :‌ مهتاب کرامتی،‌ علی مصفا، مسعود رایگان، مسعود کرامتی،‌ آتیلا پسیانی، پریوش نظریه،‌ امیر آقایی، رحیم نوروزی و ژاله شعاری.


اپیزود اول : زن و شوهری پس از سال ها همدیگر را می بینند. زن پنج سال گذشته را در خارج بوده و غیابی طلاق گرفته و ازدواج دوم کرده است. در مقابل شوهر هنوز ازدواج نکرده تنها با زنی دوست است. زن برگشته است که یک تابلو از اثاث منزل که سال ها متروکه مانده است بردارد. خریداری برای خانه آمده است که شوهر به وی جواب مثبت می دهد. مشکل اصلی هر دو نفرشان ادعای عدم درک همدیگر است.


اپیزود دوم : همایون یکی از اساتید دانشکده است. دوستش بعد از آنکه همایون نامه عاشقانه ای آن هم بدون امضا دم در خانه شان پیدا می کند با وی به صحبت می پردازد. نامه همایون را منقلب کرده است. به یاد یک دوست قدیمی می افتد که مدیر یک شرکت هواپیمایی است به دیدنش می رود اما نمی تواند موضوع را با او در میان بگذارد. ارتباط این اپیزود با قبلی استعفای همکار همایون (مهتاب کرامتی) است که همان روز انجام می شود و همایون بین نامه و او حدس هایی می زند. همایون از اینکه دخترش در خارج ازدواج دوم کرده است روابط خانوادگی را با بحران روبرو می سازد.


اپیزود سوم :‌ زن و شوهری در آرامش و سکون زندگی می کنند. مرد نقاش است و از اینکه زنش در گذشته سیر می کند ناراضی است او اغلب به یاد شوهر قبلی اش می افتد دوست همایون یکی از تابلوها را از دست فروشنده ای دوره گرد خریده برایشان آورده است. در هنگام مذاکرات بین دو مرد، زن از اینکه به طرفش نگاهی هم نمی کنند برآشفته می شود. بعد از دفن شوهر، زن نمایشگاهی از تابلوهای او برگزار می کند. در بهشت زهرا زن پی گیرانه از مقامی به مقامی بالاتر رجوع می کند و در نهایت موفق می شود به جای سنگ قبر شیشه ای بگذارد و هیچ نوشته هم نداشته باشد. توجیه او این است که هر تماشاگری در آن خود را می بیند و او که در قبر خوابیده است از این کار راضی است.


در فیلم بيژن میرباقری عدم تفاهم، عدم درک همدیگر بین زوج ها حاکم است. چه زن و شوهر اولی که متارکه کرده اند. زن و شوهر دومی در مشاجره بی پایان به سر می برند و زوج سوم که با مردن مرد سوء تفاهم به پایان می رسد. زندگی اولی دوزخ،‌ دومی برزخ و سومی بهشت نامگذاری شده است. جنبه دیگر فیلم زندگی طبقه متوسط است که بی نیاز از امور مادی و مستقل دردهای ناپیدا برای خود و دیگران می تراشند و روزگار خود را با آن سر می کنند. ازدواج تحصیل از غربی ها تقليد مي كنند و... همه دردهای بی دردی است. زندگی ها بین آموزش هایی که در دوران تحصیل از غربی ها خوانده اند دچار تزلزل مداوم است. آن آموزش ها افراد را در برابر همدیگر قرار می دهد و نه اینکه به تفاهم ها خدمتی کرده باشد.


در فیلم میرباقری به فرهنگ لیبرالی نامتجانس با اجتماع پرداخته شده است تا جنبه فمینیستی آن. در پایان هم نصب آینه به جای سنگ قبر علاوه بر نوعی بدعت گذاری در ازای کارکردهای متفاوت است. آنچه تا امروز مرسوم بوده این عقیده وجود دارد که چون مرده دستش از امور دنیا قطع است باید با فاتحه خواندن و قرآن ختم کردن و نذری دادن به روح او کمک بشود.


نصب شدن آینه نوعی انکار مرگ است و زنده ها ناگزیر از دیدن خود در آن هستند. ادبیات و هنر بعد از انقلاب به جای سندیکاهایی که در غرب تعریف شده به کار خود مشغول هستند به جای همه آنها مطالبات ارائه می کند و در این راه هر فیلمی (جدی) نسبت به قبلی بدعت های جسورانه تر ارائه می دهد. سالی که نکوست از بهارش پیداست. با این فیلم ها و انتخاب شدن توسط هیئت بازبینی می رود که در جامعه بدعت های پیاپی مطرح بشود.


"مجتبي حبيبي"


 
کد خبر: 4433
Share/Save/Bookmark