پرده 32 متري نقاشي قهوهخانهاي اثر عباس بلوكيفر و بيوك احمري كه روايتي از داستان زندگي پيامبر گرامي اسلام، واقعه عاشورا تا دوران معاصر است، رونمايي شد.
به گزارش هنرنیوز به نقل از فارس، مراسم رونمايي از پرده نقاشي قهوهخانهاي 32 متري اثر زندهياد عباس بلوكيفر و بيوك احمري با حضور محمود شالويي مدير كل دفتر هنرهاي تجسمي وزارت ارشاد، آيدين آغداشلو هنرمند نقاش و كارشناس آثار هنري و جمعي از هنرمندان مختلف در نگارخانه 66 برگزار شد.
* نمايش نقاشيهاي قهوهخانهاي، پيشگيري از اضمحلال اين نوع نقاشي است
شالويي در آغاز اين مراسم با اشاره به پرده 32 متري نقاشي قهوهخانهاي كه براي نخستين بار به نمايش درآمده، گفت: اين اثر ارزشمند كه از پيامبر گرامي اسلام آغاز شده و تا واقعه عاشورا و انقلاب اسلامي را نشان ميدهد اثر ارزشمندي است كه هنرمندان نقاش قهوهخانهاي در خلق آن نقش مهمي داشتند كه از اين بابت بايد از آنها قدرداني كرد. انجام چنين حركتهايي باعث ميشود تا نقاشي قهوهخانهاي رو به اضمحلال نرود.
آيدين آغداشلو نيز در ادامه اين مراسم پشت تريبون قرار گرفت و درباره بيوك احمري كه كار تكميل و اصلاح اين پرده 32 متري نقاشي قهوهخانهاي را بر عهده داشته است گفت: بيوك احمري از جمله استادان من بوده است كه به صورت غير مستقيم از او بسيار آموختم و امروز صحبت كردن درباره او را وظيفه خود ميدانم چرا كه سنت استاد و شاگردي و انتقال فرهنگ و هنر از استاد به شاگرد در مملكت ما از ارزش بسياري برخوردار بوده و هست و من هم اميدوارم كه يادآور اين سنت باشم.
وي افزود: ياد و خاطره استاد در آثار شاگردانش باقي ميماند و به اين ترتيب انتقال فرهنگ و هنر از نسلي به نسل ديگر به صورت شايستهاي صورت ميگيرد.
آغداشلو به دوران دوستي و همراهي با احمري اشاره كرد وگفت:سالهاي بسياري با استاد احمري انيس و جليس بودم و مدتي نيز شاگرد غير مستقيم او بودم كه اگر چه مستقيماً چيزي از او نياموختم اما با شيوه نگاه كردن به دست از او چيزهاي بسياري در نقاشي آبرنگ و گواش آموختم.
*بيوك احمري استادي جامعالاطراف بود
آغداشلو در ادامه احمري را استادي جامعالاطراف خواند و گفت: او در زمينه نگارگري،تذهيب، تشعير، خوشنويسي و نقاشي كار كرده بود، او كارش را با نقاشي شروع كرد و بعدها مسائل روز را در آثارش بازگو ميكرد ولي با كارش در زمينه گرافيك به خصوص طراحيهايي كه روي جلد مجله اميد ايران داشت به شهرت رسيد.
*احمري، مجموعه كتابهاي كتابخانه مرعشي قم را مرمت كرد
اين هنرمند نقاش به يكي از بزرگترين كارهاي احمري در طول زندگيش اشاره كرد وگفت: احمري مجموعه كتابخانه مرعشي را در قم مرمت كرد و آنها را از انهدام و نابودي نجات داد ولي بعد از درگذشت او نديدم در جايي از اين كوشش عظيم او ياد شود.
آغداشلو در ادامه به علاقه احمري نسبت به نقاشيهاي دوره قاجار اشاره كرد وگفت: در بسياري از آثار او شيوه زند و قاجار را ميبينيد و سبك رضا عباسي و شاگردانش را به استادي تمام انجام ميداد اما با اين حال تسليم سبك و شيوه شخص خاصي نبود و تنها از برخي آثاري كه دوست داشت الهام ميگرفت و به شيوه خودش كار ميكرد.
اين كارشناس هنري به شاگردان احمري اشاره كرد وگفت: احمري شاگردان بسياري را پرورش داد كه مجيد فدائيان يكي از آنهاست.
وي در ادامه با اشاره به استادان همنسل او گفت: در اواخر عصر رضا شاهي و اوايل دوران معاصر استادان مختلفي كار ميكردند كه رسام ارژنگي و طاهرزاده بهزاد از آن جمله بودند و ميراث فرهنگ و هنر را منتقل كردند و هر كدام كوشيدند كه معناي گستردهاي را در خود جمع كنند كه اغلب به آن دست يافتند.
* رونمايي و نمايش اين پرده 32 متري تحسينبرانگيز است
آغداشلو با ابراز خرسندي از رونمايي پرده نقاشي قهوهخانهاي 32 متري گفت: آن چه سالها درباره آن شنيده بودم، امروز آن را ميبينم و اين همت آقاي صادق تبريزي را تحسين ميكنم كه براي نخستين بار اين پرده 32 متري را به نمايش گذاشته است.
وي در ادامه به كار كردن دو هنرمند روي يك اثر اشاره كرد و گفت: اين شيوه كار كردن چند هنرمند روي يك اثر سنتي بسيار قديمي است كه در اروپاي دوره رنسانس هم رواج داشت كه استادان طراحي ميكردند و شاگردان رنگ ميگذاشتند اما براي اولين بار شاهد عرضه رسمي اين شيوه كار در ايران هستيم.
*پرده 32 متري نقاشي قهوهخانهاي نمونهاي نادر است
اين كارشناس آثار تجسمي در ادامه به تفاوتهاي شيوه كار نقاشان قديم قهوهخانهاي از جمله مدبر، قوللر آغاسي و بلوكيفر با شيوه استاد احمري اشاره كرد و گفت: نقاشان قديم قهوهخانهاي دنبالهرو مكتب استاد خود بودند و با اندكي كم و زياد همان شيوه را پاسداري ميكردند اما استاد احمري شيوه خودش را كار غالب بود و در اين پرده 32 متري نيز كه به دين اسلام و مذهب شيعه پرداخته و در ادامه به دوران معاصر نزديك شده است نمونهاي بسيار نادر است.
*كار كردن بي مزد و منت سنت استادان قديم ايران است
وي افزود: نقاشيهاي قهوهخانهاي هميشه يك موضوع معين را در قالب يك اثر تقسيم شده عرضه ميكردند و تكليف هنرمند مشخص بود كه با چه بخشي از داستان سر و كار دارد ولي در اين پرده 32 متري روايت مفصلتر و طولانيتري را پيش رو داريم كه طراحي اوليه آن را عباس بلوكيفر در سال 1352 انجام داده است و بعدها در سالهاي بعد از انقلاب با رنگهاي شفاف و زنده و طرحهاي جاندار و موجودات شگفتانگيز ادامه يافته است.
آغداشلو در خاتمه بيمزد و منت كار كردن را شيوه استادان قديم ايران دانست و گفت:بهترين نمونه اين استادان هم استادم بيوك احمري است.
*روايتي از چگونگي خلق پرده 32 متري
صادق تبريزي مدير نگارخانه 66 و باني برپايي اين نمايشگاه درباره اين پرده 32 متري و چگونگي خلق آن متني را منتشر كرده است كه در آن چنين آورده است: «سال 1352 با تأسيس نگارخانه 66 فضاي كوچكي نيز در قسمت فوقاني نگارخانه داير شد كه طول ديوارهاي آن 32 متر بود و مرا به فكر انداخت كه شاخصههاي داستان اسلام را از ظهور پيامبر (ص) تا ظهور حضرت حجت (عج) روي يك پرده گرد آورم. نيت اصلي آن بود كه پس از طراحي تمامي تابلو و هنگامي كه نيمي از پرده رنگآميزي و ساخت و ساز آن تكميل شده است، رونمايي از آن آغاز شود و ادامه ساخت و پرداخت پرده به همان سياق نقاشان مكتب قهوهخانه كه در حضور تماشاچيان و مشتريان قهوهخانه به ترسيم آثار ميپرداختند، در مقابل چشم بازديدكنندگان نمايشگاه توسط (نقاش پرده) صورت پذيرد. در اين وضعيت مدعوين نمايشگاه تمامي پرده را در حالي كه نيمي از آن به اتمام رسيده و نيم ديگر به صورت طراحي باقي مانده است، به مرور ايام شاهد ساخت و ساز آن بوده كه اين رويه تا پايان كار و در محل نمايشگاه ادامه پيدا ميكند. در اين ميان در حالي كه درويش پردهخوان به بيان حوادث مشغول است، نقاش پرده هم در گوشه ديگر به تكميل آن سرگرم شده و قهوهچيها هم با استكانهاي سر دست از مدعوين پذيرايي ميكنند. اين انديشه را با استاد عباس بلوكيفر در ميان گذاشتم و او با اشتياق فراوان سرگرم مقدمات كار و تهيه بوم مخصوص اين پرده شد و طراحي قسمتهايي از آن را شروع كرد. با توجه به اين كه استاد تا آن زمان پردهاي به اين وسعت نساخته بود، تركيببندي اين پرده و جفت و جور كردن اين حوادث كنار هم به طوري كه هماهنگي كامل بين صحنههاي آن برقرار باشد، تجربه تازهاي بود براي بلوكي فر و اين موضوع سبب ميشد كه هر بار در مقابل پرده قرار ميگرفت به تعويض صحنهها بپردازد و با وسواس به تغيير طراحي خود مبادرت ميكرد. برخلاف تصور من كه فكر ميكردم چون اين سوژهها چندين بار توسط او ساخته شده، به آساني به اين پرده راه خواهند يافت لذا ناگزير براي به ثمر رسيدن طرح نهايي با او همكاري كردم كه سرانجام طراحي پرده پس از پنج سال بالاخره در آستانه سال 1358 و در ميان حوادث آن روزگار به پايان رسيد.
وي در ادامه اين متن خود آورده است: «به عباس آقا پيشنهاد كردم همانطور كه شروع پرده با ظهور پيامبر اسلام (ص) آغاز شده خاتمه ان را با ظهور امام خميني (ره) كه موضوع داغ آن روزگار بود منعكس كنيم. اين فكر بسيار مورد پسند بلوكيفر قرار گرفت به طوري كه مجددا به تغيير طرح پرده پرداخت تا چند متري از سطح پرده به اين موضوع اختصاص يابد. اما همانطور كه قبلا هم اشاره شد گسترش پهنه حوادث و حفظ تسلسل اين روايات كه از صدر اسلام بر قهرمانان اين حكايت حادث شده دوباره ايشان را دچار سردرگمي كرد به طوري كه زمان به ثمر رسيدن اين انديشه و الحاق آن به داستانهاي اسلام به قدري طولاني شد كه تازگي موضوع با بروز حوادث جديدتري چون وقوع جنگ و غيره پردهاي ديگر و اقدامي ديگر ميطلبيد. به اين مناسبت طرح پرده دوباره به صورت اول برگردانده شد. يعني پس از ماجراي انتقام مختار به ترسيم مجالس وعظ و خطابه و ذكر مصيبت و حضور دستههاي سينهزن و قمه زن و علامتكشها و در پايان پذيرايي از عزاداران حسيني به اتمام ميرسد.
اما وقايع روزمره كه با حوادث جديدتري پيوند ميخورد پيامد ديگري نيز داشت زيرا بلوكيفر كه در ميانه دهه پنجاه به استخدام دانشگاه آزاد درآمده بود او را ملزم ميكرد دستورات صادره از محل استخدام خود را به انجام برساند.
ضمن آنكه بسياري از هنرجويان در آن روزگار پايان نامه تحصيلات خود را به وقايع اسلام و نقاشان قهوهخانه و زندگي نامه عباس بلوكي فر اختصاص داده بودند. ادامه اين رويدادها سبب شد كه استاد از رنگآميزي و نقاشي پردهاي كه بيش از ده سال از شروع طراحي آن ميگذشت خودداري كند و اين موضوع وقفهاي را سبب شد كه ده سال ديگر به طول انجاميد.»
صادق تبريزي در ادامه آورده است: «دست به دامان بيوك احمدي شدم. با توجه به روش احمري كه گرايش بسياري به آثار قاجاري دارد و چون پايبند به آناتومي و پرسپكتيو است و به عكس بلوكيفر به جاي قلم گيري از سايه روشن استفاده ميكند، شروع به ساخت و ساز پرده كرد مقداري كه جلو رفت، گفت:«از بلوكي فر بخواهيم داستان صحنهها را بازگو كند.».... تابستان كه احمري براي بازديد از فرزندانش عازم هامبورگ شد، به بلوكيفر گفتم ميخواهي روي پردهات كار كني؟ پاسخ مثبت بود و اضافه كرد با قلمگيري قسمتهاي تمام شده ميتواند پرده را يك دست كند. به اين ترتيب در غياب احمري جنگهاي اوس و خزرج و بارگاه ابن زياد و ماجراي حارث و دو طفلان مسلم كه روي هم شش متر ميشد توسط بلوكي فر به اجرا درآمد و معلوم نشد دوستان چه روضهاي برايش خواندند كه او را از ادامه كار منصرف كردند. در انتهاي پرده كار براي احمري طاقتفرسا و خستهكننده بود، لذا زيرسازي هفت متر پاياني را به عهده گرفتم و دو متر آخر پرده تقريبا توسط من و با راهنمايي او به پايان رسيد. پرتره خولي نيز توسط احمد عالي ساخته شده است.»