«پشت دیوارهای شهر»، خاطرات از خرمشهر تا خرمشهر موسوی است که در چهار بخش، از نگاه یک جوان ۱۷ ساله خرمشهری بیان میشود؛ جنگ، تصرّف خرمشهر و آوارگی، نامههای دوستانه و پیروزی، فصول مختلف این کتاب را شامل میشوند.
همچنین این کتاب در بخش پایانی خود، عکسهایی از نویسنده در زمان جنگ را نیز به تصویر کشیده است.
دفتر ادبیات و هنر مقاومت انتشارات «سوره مهر» که کتاب را چاپ کرده است، اشارهای در اول آن آورده که این مجموعه خاطرات را در بیانی دیگر توصیف کرده است:
این کتاب – پشت دیوارهای شهر – همه قلم هفدهسالگی سیدسعید موسوی است که ما را به روزهای دور میبرد. به روزهایی که تازه پای بمبها و خمپارههای عراقی به شهرش باز شده بود. شهری که بندر بود، زیبا بود و او با سوت کشتیهایش قد کشیده و بزرگ شده بود. سعید «پشت دیوارهای شهر» زندگیای را نقاشی میکند که آبهایش میسوزد، آسمانش زخمی است و پنجرهها و پردههایی برایش باقی نمانده است. در این نقاشی، جادههای غربت و هراس دوری از خرمشهر انتهایی ندارد.
در این کتاب بهخوبی میتوان گذر زمان را حس کرد و فصلی را از فصل دیگر بازشناخت. این کار موجب شده است تا خواننده را در سیرِ سیل واقعه شناور سازد، با او فراز و نشیب را بپیماید و تلخ و شیرین را بچشد.
تقریباً هر صفحه، یک خاطره است که هم مستقل مینماید و هم پیوسته به خاطرهی دیگر، و این خوبیِ دیگرِ نگارش آن است که کتاب را خواندنیتر و خواستنی کرده است.
از منظرهای دیگر، این کتاب چند ویژگی مهم دارد؛ یکی نگاه شاعرانه اوست به آدمها، اتّفاقات و اشیاء، اما این شاعرانگی به سنگینی کتاب منجر نشده است.
دیگر آنکه این نگاه در هیچ کجای کتاب به «قضاوت» ختم نشده است؛ او در تقابل ساکنان سایر شهرها و دیگرانی که دچار جنگ نشدهاند، موضعی ایدئولوژیک نمیگیرد، در پی محکوم کردن کسی، تفکّری و یا چیزی نیست، بلکه با رندی از کنار همه چیز و همهکس میگذرد. همین هم باعث شده است که «پشت دیوارهای شهر» از شعار، بسیار دور و به زندگی بسیار نزدیک باشد.