آرش نوذری گفت: دست زیاد شده! در کار ما تازه پول هم میدهند، تا بازی کنند. این دیگه خیلی فاجعه است. آدمهایی که میخواهند وارد حرفهای شوند باید پلههایی را طی کنند ولی خوب در کار ما ظاهراً رابطه جای ضابطه را گرفته است.
هنرنیوز: در حال حاضرمشغول چه کاری هستید؟
الان یک فیلم سینمایی دارم بنام «آخرین سرقت» به کارگردانی آقای پدرام علیزاده که کار اول این کارگردان است. بازیگرانش هم آقایان نیما شاهرخ شاهی، پوریا پورسرخ، ایرج نوذری و خانمها مریم سعادت، سلماز آقمقانی، خاطره اسدی هستند این فیلم 12 آبان کلید میخورد.
کار قبلیام هم «فقط بیست» به کارگردانی مسعود کرامتی بود که در جشنواره همدان جایزه گرفت. البته کسی از ما دعوت نکرد تا موقع دریافت جایزه حضور داشته باشیم. آقای کرامتی دیپلم افتخار جایزه گرفت اما بازیگر نقش نوجوانمان واقعا جایزه گرفت البته برای یک فیلم دیگر ولی بازیگر فیلم ما هم بود . اسمش محمدرضا جعفرزاده است.
هنرنیوز: شما در فیلم «سفر به چزابه» نقش متفاوتی داشتید . در مورد آن روزها بگویید؟
خدا رسول ملاقلی پور را رحمت کند. «سفر به چزابه» اولین کار بلند من بود. البته قبلش کار کرده بودم اما نه نقش اصلی، بیشتر نقش سیاه لشکربازی کرده بودم اما «سفر به چزابه» اولین کارم بود که خدا را شکر با استقبال هم روبرو شد.
هنرنیوز: یادم است یک فیلمی هم بازی می کردید صبح های جمعه پخش می شد؟
بله «پسران عاقل»، کارگردانش فریدون حسنپور بود. متاسفانه سریال ساعت پخش خوبی نداشت. یک مقدار هم مورد جرح و تعدیل قرار گرفت. نقش مقابل من را در آن فیلم خانم فاطمه صادقی همسر فریدون حسنپور بازی میکردند. خیلی از قسمتهای نقش ما دو نفر حذف شد. من در آن فیلم گلفروش بودم.
هنرنیوز: جدیداً کم کار شدید؟
دست زیاد شده! در کار ما تازه پول هم میدهند، تا بازی کنند. این دیگه خیلی فاجعه است. آدمهایی که میخواهند وارد حرفهای شوند باید پلههایی را طی کنند ولی خوب در کار ما ظاهراً رابطه جای ضابطه را گرفته است. سوای آن، یک سری آفتها در بازیگری افتاده است. بازیگری یک جور کار بیرونی است، نمود بیرونی دارد، شما را میشناسند، مشهور میشوید، تحویلتان میگیرند. بخش زیادی از این بخش کار ما، کاذب است. اتفاقاتی از این دست که در بازیگری رخ میدهد، آدمهای دیگر را به این ورطه میکشاند. کسانی را که به هر دلیلی دوست دارند، دیده شوند. این یکی از بزرگترین آفتهای سینما است.
هنرنیوز: شما حتی در فیلمهای جدی هم کاراکتر طنز دارید؟
(با خنده )من هر کاری را به طنز میکشانم. نمی دانم چرا ؟
هنرنیوز: الان شاهد یکسری فیلم هستیم به اسم فیلم طنز که نه تنها طنز نیستند بلکه بخش قابل توجهی از آنها هجو و هزل هستند و اینقدر مضمونهای تکراری دارند که حتی فروش بالایی هم به دنبال ندارند اما متاسفانه تمام سینمای ایران را در بر گرفتهاند .شما به عنوان بازیگر علت این امر را چه میدانید؟ چرا سینمای ایران به این ورطه افتاده است؟
به طور کلی متولیان فرهنگی اگر آدمهایی باشند با سلیقههای پایین، سواد کم و مدیریتهای اشتباه، این ویروس در تمام سطوح پخش میشود؛ یعنی زمانی که در رأس هرم مدیریت فرهنگی آدمهایی قرار گیرند که به قول معروف اینکاره نباشند و فرق یک متن خوب، بازی خوب و یک فیلم خوب را از نوع بد آن تشخیص ندهند؛ بایدمنتظر یک چنین اتفاقی بود. سینمای امروز و آسیبهای آن محصول دهههای گذشته است. صحبت یک روز و دو روز نیست. از طرفی سطح سلیقه پایین هم آفت دیگری است. در چنین برنامهریزی و شرایطی بدون سیاستگذاری بلند مدت سینما میشود سینمای مبتذل، تئاترها میشود تئاترهای سطحی، دیگر حرفی از فرهنگ و ادب ایرانی وجود ندارد، سلیقهها پایین میآید فیلمها به اصطلاح دم دستی و آبگوشتی میشود و به هر حال نتیجهاش هم همین فیلم هایی است که میبینیم.