چاپ نخست كتاب «جغرافياي تاريخي كوفه» تاليف «لويي ماسينيون» با ترجمه دكتر عبدالرحيم قنوات، تهيه شده "سمت"و مركز تحقيق و توسعه علوم انساني منتشر و روانه بازار كتاب شد.
به گزارش هنر نيوز به نقل از ايبنا، اين كتاب ترجمه فارسي اثري است از ماسينيون كه توسط «تقي محمد المصعبي» به عربي ترجمه و بر آن تعليقاتي اضافه شده و پس از آن «كامل سلمان الجبوري» شرح و تعليقاتي ديگر بر آن افزوده است. ماسينيون اين متن را با تاسيس كوفه شروع كرده و سپس از راهها، مقابر، محلات، نقشه اقتصادي شهر، دارالاماره، ميدان، مسجد جامع و ديگر مساجد كوفه، محله مشهور كناسه، نجف و مزار امام علي(ع) سخن گفته است.
كوفه روبهروي حيره واقع شده است، جايي كه دماغهاي از شن به صورت عمودي به فرات نزديك ميشود. بين زميني هموار و آبگير در مشرق و زميني خشك و پست كه در مغرب آن قرار گرفته است. اينجا بر كرانه صحرا، پستي ديدهباني براي نگهباني از پل زوارق قرار دارد. اين پل كه بر روي رودخانه فرات بسته است، پيشتر به جاده تيسفون منتهي ميشده و امروزه به جاده بغداد متصل است.
پيش از تاسيس كوفه، حيره پايتخت لخميان بود كه مدت سه قرن تحت حمايت ايرانيان بودند. با وجود اين، اين شهر تنها شهري بياباني و پيوسته محلي براي مبادله كالا ميان دستنشاندگان و ماموران دولت ايران از يك سو و شترداران بزرگ باديهنشين از سوي ديگر بود. همان گونه كه محل تلاقي و ارتباط مسيحيان متعصب شهرها و قريههاي آرامي و عشيرههاي كوچك گوسفندچراني بود كه به رفت و آمد به آنجا خو گرفته بودند.
كوفه از حيره به فرات نزديكتر و بر پلي مسلط بوده كه پيوسته برپا بوده است تا دسترسي به راه بازرگاني بزرگي كه نقاط دوردست آسيا را به دورترين نقطه يمن وصل ميكرده، ممكن باشد.
پيش از اسلام، نامهاي اين مكان بر پايه شبكهبندي نهرها و زمينهاي مساحي شده از دورانهاي بسيار قديم انتخاب شده بودند.(ايرانيها در دوره ساساني، اسامي تقسيمات كشوريشان را اينگونه انتخاب ميكردند).
كوفه در قرن چهارم هجري، شهر مركزي يكي از استانهاي ششگانه عراق شد كه توابع آن عبارت بودند از: بابل و عينالتمر(مناطق 2-1 و 6-5 از استان دهم) سورا و النيل(مناطق شماره 2 و 4 از استان يازدهم) و در دوره عثماني به منطقهاي ساده از ناحيه نجف(استان كربلا) تنزل يافت و اكنون نيز در تقسيمات كشوري عراق، همين موقعيت را دارد. جز اينكه استان كربلا را كه پيشتر سنجق كربلا ميگفتند، اكنون لواء كربلا مينامند.
لويي ماسنيون ـمستشرق مشهور فرانسويـ كه در ميان شرقشناسان او را با كساني مانند «نولدكه» و «گولدزيهر» مقايسه كردهاند، در پاريس به دنيا آمد. پدرش فرناند ماسينيون پس از آنكه در طب به تحصيل پرداخته بود، آن را رها كرده و به هنر روي آورد. او در پيكر تراشي و به ويژه قلمزني روي گچ مهارت داشت. برخي معتقدند پيشه پدر بر بينش پسر نيز تاثير گذاشت.
ماسينيون در سال 1900 ميلادي، ديپلم ادبيات و فلسفه و يك سال بعد ديپلم رياضيات گرفت. وي همچنين در مدرسه ملي زبانهاي زنده شرقي، عربي آموخت. در سال 1901 ميلادي سفر كوتاهي به الجزاير كرد. در سال 1904 ميلادي به مراكش سفر كرد و تحقيقي مختصر درباره آنجا نوشت و با ارائه آن موفق به اخذ ديپلم تحقيقات عالي در بخش علوم ديني از دانشگاه سوربن شد. او از همين سالها شرقشناسي را شروع كرد. در سال 1905 ميلادي در چهاردهمين كنفرانس جهاني خاورشناسان كه در الجزاير بر پا بود، شركت كرد و با برخي شرقشناسان بزرگ از جمله گولدزيهر آشنا شد. يك سال بعد دانشجوي مركز فرانسوي آثار شرقي در مصر شد و به مصر رفت و در آنجا به تحقيق پرداخت. در همين سالها آثاري نيز منتشر كرد كه از آن جمله ميتوان به تصويري از جغرافياي مغرب در 15 سال اول قرن شانزدهم، راه فاس و مراكش پس از فتح عربي اشاره كرد.
در سال 1907 ميلادي به واسطه اشعار عطار با حلاج آشنا شد و اين آشنايي تا پايان عمر و تحقيق در شرح حال و آثار و افكار اين عارف مشهور تاريخ اسلام را به يكي از فعاليتهاي اصلي او تبديل كرد.
طي سالهاي 8-1907 مامور انجام تحقيقاتي باستانشناسي در عراق شد. او در بغداد ميهمان خانواده مشهور آلوسي شد و در ابنيه و آرامگاههاي عراق به خصوص در جنوب اين كشور پژوهشهايي صورت داد. از جمله به ديدن قريه سلمان پاك رفت، كوفه و بصره قديم را كاوش و كاخ اخيضر را كشف كرد. نتيجه كاوشهاي باستانشناسانه او در كتابي دو جلدي با عنوان Mission en Mesopotamie (ماموريت در بينالنهرين) منتشر شد. او در سال 1910 ميلادي مقالاتي با عناوين: «كوچ مردگان در بغداد»، «المحمره»، «جنگ اخير بين رفاعيه و قادريه»، «حج مردمي در بغداد» و تحقيقاتي درباره نسخههاي خطي در بغداد منتشر كرد.
ماسينيون درباره فرقههاي شيعي، آثاري قابل توجه دارد. از آن جمله است: فهرستي از منابع درباره فرقه نصيريه، فهرست منابع درباره قرامطه و خانواده بنيفرات. او تحقيقاتي نيز درباره حضرت زهرا(س) منتشر كرد. اثري نيز تحت عنوان «مباهله در مدينه» به رشته تحرير درآورد. يكي از مشهورترين كارهاي او در اين باب كتاب «سلمان پاك» و «نخستين شكوفههاي معنويت اسلام ايران» است.
ماسينيون به موضوع اصحاب كهف نيز توجه و نوشتههايي در اين باب منتشر كرد. آخرين اثر او مقالهاي تحت عنوان ابرهاي ماژلان و اكتشاف آنها توسط اعراب بود.
وي طي سالها فعاليت در كالج دوفرانس، خطابههايي بسيار درباره اوضاع و نظامات اجتماعي اسلام و مسلمانان ايراد كرد كه متاسفانه هيچكدام تدوين نشدند. شمار آثار ماسينيون را بالغ بر 650 عنوان تاليف، ترجمه، مقاله، خطابه و... دانستهاند. او عضو مجامع علمي مهمي از جمله جمعيت آسيايي، مجمعاللغوي مصر و مجمع العلمي العربي دمشق بود.
ماسينيون در ايران بيشتر به واسطه دكتر علي شريعتي كه مدتي را نزد او شاگردي كرده بود، ميشناسند. از وي تاكنون دو اثر به فارسي ترجمه شده است: سلمان پاك و نخستين شكوفههاي معنويت اسلام ايران، كه دكتر شريعتي آن را ترجمه و منتشر كرد و قوس زندگي منصور حلاج كه به وسيله عبدالغفور روانفرهادي ـنويسنده افغاني كه او نيز شاگرد ماسينيون بودهـ به فارسي برگردانده شده است. اين كتاب با مقدمه مختصري از مرحوم حسين خديوجم به چاپ رسيده است.
لويي ماسنيون، علاوه بر مراجعه به متون و منابع مكتوب، طي دو سفر به كوفه، از آثار باقيمانده در اين شهر بازديد كرده و در عراق به حفاريهاي باستانشناسي دست زده است. يكي از دلايل اهميت اين كتاب، قدمت تاليف آن نسبت به كتابهايي است كه در دورههاي اخير درباره كوفه نوشته شدهاند.
كتاب حاضر، براي دانشجويان رشته تاريخ و تمدن ملل اسلامي در مقطع كارشناسي و كارشناسيارشد به عنوان منبع كمك درسي براي درس جغرافياي تاريخي تدوين شده است. همچنين قابل استفاده محققان و پژوهشگران رشته تاريخ و تاريخ اسلام نيز ميباشد.
در انتهاي اين اثر، علاوه بر نمايهاي از اعلام، اماكن، قبايل، فرق و گروهها و چند نقشه و تصوير از موقعيت كوفه (قديم و جديد) نيز درج شده است.
چاپ نخست كتاب «جغرافياي تاريخي كوفه» در شمارگان 2000 نسخه، 126 صفحه و بهاي 14000 ريال راهي بازار نشر شد.