سامان سالور گفت : « سیزده 59 » بیشتر به سمت خاصیت انسانی آدم های جنگ رفت و تنهایی این آدم ها را مورد بررسی قرارداد.
به گزارش هنرنیوز ، سامان سالور با فیلم « سیزده 59 » در بیست و نهمین جشنواره فیلم فجر حضور پیدا کرد. با او به گفت و گو نشستیم.
هنرنیوز :اگر بازیگرهای چهره را از فیلم حذف کنید، نقاط قوت دیگر فیلم چه بود؟
به نظرم نقطه قوت فیلم این است که در فضایی که بارها صحبت شده ،سعی می کند به بیننده اش احترام بگذارد، نو باشد، بالا و پایین و غافلگیری داشته باشد و در واقع استاندارد را رعایت کند. به خصوص در فضای تکنیکی صدابرداری ،موسیقی ،تدوین و ... و نهایتاً با احترام با مخاطب که صاحب اصلی آن است، برخورد می کند . قبل از جشنواره گفتم امیدوارم آخر فیلم وقتی چراغ ها روشن می شود، این همذات پنداری بیننده را شاهدش باشم، که این بزرگترین اتفاق است .بعد از سه روز که از جشنواره می گذرد در واقع این اتفاق افتاد .بسیارانی با حس و حال خوبی بلند شدند و حس و حال خیلی عجیبی داشتند که به من هم منتقل شد. باورتان نمی شود در سینما آفریقا و پردیس اریکه ایرانیان اینقدر تماشاچیان هق هق کردند و احساساتی شدند که من یک جورایی خستگی ام در رفت. نه به دلیل اینکه تماشاچی ناراحت می شود، بلکه احساس کردم قصه اینقدر توانایی داشته ، جذاب و نو بوده ، به شعور تماشاچی احترام گذاشته، که این عکس العمل را شاهد باشد.
هنرنیوز : چرا آقای پرستویی را به عنوان مدیر هنری طرح انتخاب کردید؟
من انتخابشان نکردم شاید به نوعی این انتخاب خود ایشان بود. چون آقای پرستویی در واقع در تمامی قسمت های فیلم همکاری داشتند. سه سال پیش من فیلمنامه را به ایشان دادم ،با هم صحبت کردیم. در آن زمان اتفاقاً طنز ماجرا بیشتر بود. فیلمنامه ای بود که کمدی بیشتری داشت.در 9 بار بازنویسی که من کردم، تا جلسات دورخوانی انتخاب بازیگران، حضور خودشان در نقش سیدجلال به عنوان نقش اصلی و کمک رساندن به بازیگران دیگر تا صداگذاری و موسیقی اصلاً اسمی برای این همه همکاری نداریم. با افتخار می گویم اگر پرویز پرستویی نبود شاید این فیلم ساخته نمی شد .خوشحالم در خدمتشان بودم.
هنرنیوز : فکر نمی کنید ایده تان خوب بود ولی پردازش جای کار بیشتری داشت؟
پرداخت موضوع پرداخت خوبی بود ، 70 درصد قصه در محیط بسته و در یک بیمارستان و روی تخت برگزار می شود. حرکت دوربین ،نوع میزانسن، برخورد با بازیگران، نوع ریتم در مونتاژ و در واقع ملودرامی که داشتیم، به نظرم پرداخت فیلم پرداختی بود که سعی کرد که در 93 دقیقه یک قصه سر راست ،بدون ریاکاری و شعار را به تصویر بکشد .بیشتر به سمت خاصیت انسانی این آدم ها رفت و تنهایی آدم ها را مورد بررسی قرارداد و در مجموع پرداخت مورد قبولم بود.
هنرنیوز :سیدجلال از کجا متوجه شد بیشتر از سه ماه در کما بوده است؟
در سکانس بسیار مهمی که فیلم داشت، هنگامی که سید جلال غذا می خورد و قاشق را برمی گرداند،تصویر بسیار بسته ای از خودش را روی قاشق می بیند .حالا سیدجلال زمان با آن دلیری، پهلوانی و داد زدن وسط میدان نبرد جنگ کجا و مردی با موهای سفید، چهره درب و داغان کجا. احساس می شود سیدجلال تا قبل از آن هم به چیزهایی پی برده است. به هر حال وقتی یک دختری با تمام شباهت با مادرش اما نه خود مادر نقش اورا بازی می کند از یک نگاه، یک نفس، یک برخوردسید جلال چیزهایی را متوجه می شود.من احساس می کنم سیدجلال از آنجایی که در راهرو راه می رود و بعد برمی گردد و به دخترش نگاه می کند و او را تنها می گذارد متوجه شده که دخترش با او بازی می کنند. بعد از این لحظه او بهانه می گیرد و می گوید می خواهم بروم خانه ولی موقع غذا خوردن با دیدن پشت قاشق مطمئن می شود چقدر تغییر شکل و قیافه داده است و بیشتر از سه ماه در کما بوده است.
هنرنیوز : فیلم های دیگر شما بیشتر در خانه هنرمندان و خانه سینما اکران شده چه تضمینی وجود دارد که این فیلم، زمان اکران طولانی خواهد داشت یا نه؟
هیچ تضمینی وجود ندارد. به هر حال من نه از اکران نه از مافیا اکران نه اصطلاحاتی که به کار می برند، با خبرم. خوشحالم آقای نوروز بیگی به من خبر دادند در همین مدت سه روز پخش فیلم در سینماهای جشنواره ، دو تا از پخش کنندگان خوب سینما ابراز تمایل کردند. هر چند فیلم، فیلم تلخی است و ممکن است خلاف جهت جریان قالب اکران که الان موجود است و به سمت و سویی سینمایی کمدی متوسط القامت پیش می رود باشد اما امیدوارم با یک نگاه جدید بیننده ها از فیلم استقبال کنند.ما سعی کردیم با امکانات محدود فیلمی بسازیم که بیننده بعد از دیدن ،حداقل چندین ساعت درگیر آن باشند.
هنرنیوز :فیلم جدیدتان مضمون جنگی خواهد داشت؟
فیلم جدیدم به اسم «آمین» را تمام کرده ام و پنج روز است از سر صحنه آن آمده ام . این فیلم هیچ ربطی به این فیلم ندارد. تجربه بسیار جدید است ، دوستش دارم .بهترین فیلمی است که ساختم. امیدوارم سال دیگر در بخش «نوعی نوعی نگاه» نباشد.
هنرنیوز:حاضرید بخشی از دیالوگ ها یا سکانس های
«سیزده 59 » را حذف کنند مثل دیالوگی که از جنگ فقط رژه میدان آزادی مانده است؟
من هرگز حاضر نیستم یک پلان یا یک سکانس از فیلم را حذف کنم ،منتها فیلمی که در پروسه تهیه کنندگی ساخته می شود، بخشی از آن را تهیه کننده باید پاسخ بگوید. به هر حال من فیلم را ساختم، کپی نهایی آن دیده شد، دو سه جا پیشنهاد حذف داشت اما ما به احترام بیننده زیر بار آن نرفتیم. امیدوارم در اکران این اتفاق نیفتد چون اگر خدای ناکرده این اتفاق بیفتد، واقعاً خودم شخصاً احساس می کنم، فیلم دیگر فیلم کاملی نیست. واقعاً آنجا بزنگاه هایی هستند که فیلم به تماشاچی کد می دهد.
هنرنیوز:ارتباطی بین دیالوگ ها و صحنه هایی از آژانس شیشه ای می بینید یا نه؟ مثل پوکه و صدا آژانس شیشه یا دیالوگ های فرهاد اصلانی؟
فکر می کنم نه،حداقل در خود آگاه خودم نبوده است . خوشحالم اگر مقایسه ای هم هست با یک چنین فیلم به یاد ماندنی است و این تعبیر را شنیدم. به هر حال من تجربه بسیار کمتری از آقای حاتمی کیا در مورد جنگ دارم ولی شاید این اولین و آخرین تجربه من باشد اما خوشحالم با کسی مقایسه می شوم که سالها درباره سینمای جنگ قلم زده، دوربین برده و کار کرده است.
