کار در فرهنگ اسلامی
به مناسبت سال جهاد اقتصادی؛ /2/
کار در فرهنگ اسلامی
 
تاريخ : سه شنبه ۲۸ تير ۱۳۹۰ ساعت ۱۱:۵۹
انسان، در جهان‌زیستی متکثر پراکنده است. جهان‌زیستی که در آن اندیشه‌های متفاوت پا به‌عرصۀ زندگی عمومی گذاشته و انسان را با دست‌آوردهای خود مدهوش می‌کند. اما اگر بخواهیم به شکلی کلی به موجودیت انسان بنگریم‌، در خواهیم یافت؛ که او پیشاپیش خود، دو طریق زیستن دارد و هر کدام از این دو طریق با هنجارهایی وجود و عناصر پیرامونی انسان را تبیین کرده و توضیح می‌دهند. یکی از این سویه‌ها، رویکرد ماتریالیستی به جهان است که در این فرایند تمام پدیده‌ها با زیربنایی با تئوری‌ای تشریح می‌شود که اساساً با مفاهیم پیشینی و فطری انسان مغایر است. رویکرد دوم اما؛ رویکردی موحدانه است که در شکل کلی آن، تمام ادیان و مذاهب را شامل می‌شود. اما محل بحث این نوشتار نه بیان ایدئولوژیک موقعیت انسان در این دو رویکرد است، بلکه یکی از مفاهیم مرتبط با زندگی روزمرۀ انسان، قرار است مورد بررسی قرار گیرد.

در بخش اول این نوشتار به «تفاوت در هدف» این دو رویکرد و مساله «کار و روزی» مورد بررسی قرار گرفت و اینک بخش دوم این مقاله را می‌خوانیم:

کار، آرامش و اخلاق خوش:

آرامش روانی از جمیع عناصر بیرونی و درونی انسان حاصل می‌شود. معرفت‌النفس، شناخت خدا، کار، بهداشت روانی محل زندگی و محیط کار و ... باعث آرامش روانی انسان‌ها می‌شود. یکی از مهمترین مواردی که ذکر شد کار است. کار می‌تواند آرامش یا ناراحتی را در پی داشته باشد. اما سختی و ناراحتی ناشی از کار به‌طور کامل ارتباط با سختی یا سهولت ماهیت کار نیست بلکه بخشی از آن به نگره‌ها، آموزه‌ها و بنیان‌های نظری – اعتقادی انسان باز می‌گردد. وقتی ما بپذیریم که «نور‌الانوار»ی (در معنای شیخ اشراق سهروردی) هست که ساطع کنندۀ نور و روشنایی و روزی به ماست و او در کار روزانه و تلاش هماره دوشادوش و پیشاپیش ما حرکت می‌کند، دارای آرامش می‌شویم و این آرامش خلق خوش و رفتار همراه نزاکت و ادب را برای ما ارمغان دارد. حضرت امیر می‌فرمایند: «گنج‌های روزی، در اخلاق خوش نهفته است. (البحار‌الانوار). در واقع «اخلاق»، «کار» و «روزی» مانند بسیاری دیگر از مفاهیم دینی ارتباطی زنجیره‌ای با هم دارند.

کار و نکوهش کاهلی:

جدای از منافع اقتصادی کار، بخش دیگری از کارکردهای انجام کار سودی است که تحرک برای بدن انسان دارد. کسی که کار می‌کند جسم و جان خود را از آفت کاهلی و سستی دور می‌کند. اعلب کژی‌ها و کاستی‌ها از کاهلی می‌آید و انسان اهل دچار مالیخولیا می‌شود. حضرت امیر درباب نکوهش افرادی که کار نمی‌کنند در چند مورد می‌فرمایند: «انّ الأشیاء لما ازدوجت ازدوج الکسل و العجز فنتجا بینهما الفقر؛ آنگاه که پدیده‌ها با یکدیگر جفت و جور شدند، تنبلی و ناتوانی نیز در کنار هم قرار گرفته و فقر و تنگدستی را پدید آوردند.» (کلینی). « إنی لابعْضُ الرجل کسلان من امر دنیاه لانه اذا کان کسلان من امر دنیاه فهو عن أمر آخرته أکسل؛ مبغوض می‌دارم کسی را که نسبت به کار حیات مادیش تنبل و بی تفاوت است. زیرا کسی که نسبت به زندگی دنیایش چنین است، در مورد آخرتش تنبل تر و بی تفاوت تر است.» (محمدی). ان یکن الشغل مجهدة فاتصال الفراغ مفسدة. هر چند کار و تلاش همراه با زحمت و رنج است اما بیکاری پیوسته منشأ فساد و تباهی است» (مفید). « آفة العمل البطالة؛ آفت عمل بيكارى است». در این چند روایت و فرموده تاکید بر فعالیت علیه کاهلی و سستی است. یکی از دستاوردهای کار دوری از کاهلی است.

سرانجام:

آنچه در دو دیدگاه مشترک است کار در معنای«عمل» و «فعل» است. در هر دو دیگاه انسان کار می‌کند و محصول کار هر چه باشد بازتاب فعالیت اوست، اما همانگونه در بخشی مجمل آوردیم، در رویکرد موحدانه به هستی و عناصر آن، انسان شئی‌واره‌ای نیست که فاعل بی‌هویت افعال باشد؛ بلکه در این نظام معرفتی و سنت فکری، انسان، در چرخه‌ای عادلانه از رخدادها زیست می‌کند که علت‌العلل آن خداست.



کد خبر: 29864
Share/Save/Bookmark