دلم برای سینما می‌سوزد
داریوش سلیمی در گفتگو با هنرنیوز؛
دلم برای سینما می‌سوزد
 
تاريخ : چهارشنبه ۱۲ آبان ۱۳۸۹ ساعت ۱۱:۴۴
«بعضی دوستان دلسوزم خرده می‌گیرند، می‌گویند خودت را به یک تیپ ثابت تبدیل کردی ولی معمولاً نقش منفی بیشتر روی من می‌نشیند» این جمله‌ را داریوش سلیمی در روزهای برگزاری جشنواره مطبوعات با حضور در غرفه هنرنیوز گفت. متن ابن گفتگو را با هم می‌خوانیم:



هنرنیوز: در حال حاضر مشغول چه کاری هستید؟

امسال عید سریال «چاردیواری» را داشتم در نقش آقای فرشته. در فیلم سینمایی «شیر و عسل» هم یک نقش منفی را بازی کردم.



هنرنیوز: چرا اغلب مواقع نقش منفی بازی می‌کنید؟

یک دفعه در یکی از مصاحبه ها خانمی از من پرسید چرا اینقدر نقش منفی بازی می‌کنید؟ گفتم:« با این فیزیکم نقش پزشک جراح را که به من نمی‌دهند» نه اینکه گزینه دیگری نیست. نقش خیلی داشتم، نقش پزشک و وکیل هم بازی کردم اما نقش منفی را خودم هم دوست دارم. در جاهایی که حق انتخاب دارم سعی می‌کنم نقش منفی بگیرم بازخوردش بیشتر است.



هنرنیوز: به نظرتان به ورطه تکرار نمی‌افتید؟

چرا بعضی دوستان دلسوزم خرده می‌گیرند، می‌گویند خودت را به یک تیپ ثابت تبدیل کردی ولی معمولاً نقش منفی بیشتر روی من می‌نشیند مثلاً در یک کار نقش پزشک را بازی کردم(باخنده) البته به زور ریش پروفسوری، عینک ذره بینی. مثلاً امسال آقای مقدم در چاردیواری یک نقش کاملاً متفاوت به من داد، با یک گریم جدید، مو فر کرده و سبیل نازک. نقشم به طنز هم می‌زد. ولی معمولاً (بهتر کلاس نگذاریم)راحت بگویم بیشتر انتخاب می‌شویم تا انتخاب کنیم و سینمای ما هم این است که وقتی در یک نقش جا می‌افتی همه همان نقش را از تو می‌خواهند.و یا باید پیه بیکاری را به تن بمالید و چند وقت منتظر باشید.

خدا را شکر من عشقی کار می‌کنم و درآمدم به لحاظ مالی وابسته به بازیگری نیست ولی به لحاظ دلی ما عاشق این کاریم مثل یک نقاش که تابلو می‌کشد، عشق می‌کند و با لذت می‌نشیند و آن را نگاه می‌کند. من خودم یکماه یا حداکثر دو ماه می‌توانم بیکاری را تحمل کنم، ماه سوم دیگر هر نقشی باشد، می‌روم.اما بعضی‌ها حتی تا سه سال هم می‌توانند تحمل کنند، من نمی‌توانم.



هنرنیوز: خوب برگردیم به بحث اصلی گفتید امسال مشغول چه کاری هستید؟

کار خرده ریز و تله فیلم زیاد داشتم که عنوان نمی‌کنم . ولی کارهای آماده پخش و کارهایی که در مراحل فنی هستند، حدود ده کار است. دو تا سریال یکی «سرزمین آرزوها» که در کیش به کارگردانی آقای فرخنده که در کنار آقای نوذری کار کردیم و 26 قسمتش آماده است.البته این سریال در دو سری ضبط شده یکسری از آن پخش شده است. بازیگران پیشکسوت و جوان زیادی در این سریال بازی کردند و برای کودک و نوجوان است. سری دوم هم که ضبط شده، هنوز پخش نشده است .خانم زویا امامی، خانم مجابی، آقای نوذری، خسرو احمدی، عباس جمشیدی، سیاوش مفیدی و...در آن بازی کردند.

همین طور سریال «نابرده رنج »را به کارگردانی علیرضا بذرافشان کار کردم. از آن سریال‌های خوب تلویزیونی است. چون هم نویسنده خوبی داشت هم کارگردان خوب.



هنرنیوز:از چه شبکه‌ای پخش می‌شود؟

فکر کنم شبکه 3 . بازیگرانش همه بازیگران توانمند سینما و تلویزیون هستند.البته هنوز در مرحله فیلمبرداری است. یکی از دلایلی که می‌گویم فیلم فاخری است طول مدت کار است. شش ماه کار فیلمبرداری آن طول کشید. اصطلاحاً از این کارهای بزن در رو نیست و بازیگران و تیم کاری حرفه‌ای هستند. من کلاً آقای بذرافشان را قبول دارم ایشان سه تله فیلم برای تلویزیون ساختند، هر سه جایزه گرفته است. من تجربه بازی در یکی دو متن از ایشان یعنی«تب سرد» و «زیرزمین» را داشتم و در تله فیلم «تنگنا» بذرافشان بازی کردم که آنهم جایزه برده است .یک تله فیلم هم پریروز برای آقای مقدم به اسم «زمانی برای شخم زدن» بازی کردم. دو تا فیلم سینمایی دارم یکی «اخلاقتو خوب کن» به کارگردانی مسعود اطیابی که از کار با ایشان خوشم آمد. پشت دوربین با شخصیت و خونسرد است وکارش را بلد بود و یکی «داماد خجالتی» به کارگردانی آرش معیریان که کارش تمام شده و در نوبت پخش است. تله فیلم «فرجام» هم هفته پیش پخش شد.



هنرنیوز: چقدر پرکار بودید؟

یک سری را گذرا کار کردم ولی یکسری را با عشق و علاقه.



هنرنیوز: یک بحثی در سینما مطرح است تحت عنوان کارهای فاخر فکر می‌کنید یک کار فاخر چه المانهایی باید داشته باشد ؟ به لحاظ کارگردانی، فیلمنامه، بازیگر ی و سایر عوامل .



البته اگر یک کار بخواهد فاخر شود باید چند فاکتور را با هم داشته باشد.مثلاً یکی از المانها این هست که اولاً آدمی که پشت دوربین می‌ایستد باید بدانیم سابقه کاری و سوادش چقدر است.در بعضی کارها من بعنوان یک بازیگر ( نمی‌گویم خیلی چیزها را می‌دانم) می‌بینم وقتی کارگردان می‌گوید:« کات. قبول» خودم احساس می‌کنم کار چقدر اشکال داشته و به تازگی این اتفاق زیاد تکرار می‌شود. نمی‌دانم به خاطر بودجه است یا به خاطر پایین آمدن سلیقه مردم،که هر چیزی را راحت به خورد ذائقه فرهنگی آنها می‌دهند. گاهی در بعضی کارها من خودم خواهش می‌کنم یک سکانس دوباره گرفته شود. آنهایی که به راحتی از کار نمی‌گذرند کارشان قطعا در خور تحسین است، نمونه‌اش آقای بذرافشان من دو سکانس بازی کردم، دو روز طول کشید.

اگر کارگردان حساسی نبود جفت سکانس‌ها را یک‌ساعته می‌گرفت. وقتی ما می‌بینیم کارگردان روی کار وقت می‌گذارد و روی دکوپاژ حساسیت دارد. به نظر من این یک نوع کار فاخر خواهد بود. هر چند نمی توان مثلاً آن را با «در چشم باد» مقایسه کرد. ولی کار خیلی فاخر گاهی هر چند سال یکبار روی می دهد و یک جرقه‌ای زده می‌شود؛ مثل «هزاردستان» که تمام عوامل و عناصرش سرجای خود هستند. تمام فوق حرفه‌ای بودند حتی یک پلان عبوری‌اش به لحاظ هنری اشکالی ندارد.

متاسفانه خودم شاید سه سال است به سینما نرفتم. یکسری فیلم‌های سینمایی‌ام را اصلاً سینما نرفتم ، ببینیم. CD اش بعداً آمده، آنهم جاهایی که خودم بازی کردم، را فقط گذرا دیده‌ام. من اعصابم خرد می‌شود. به قدری سطح سلیقه مخاطب را پایین آورده‌اند که من دیگر تحمل سینما را ندارم.



هنرنیوز: چرا این اتفاق افتاد؟

والله نمی دانم چی شد و چطور این اتفاق افتاد. من فقط می‌دانم وقتی نگاه می‌کنم به فیلم های دهه 60 و 70 که با آن امکانات کم ساخته شدند، دلم می سوزد. می‌گویم چرا باید الان اینجا باشیم. فقط فیلم‌های هجو تعیین‌کننده شدند. تهیه کنندگان هم به آن دسته از کارها هجوم بردند.

متاسفانه آنها که باید این جریان را راهبری می‌کردند، جلویش را نگرفتند. خوب شاید الان من هم اگر بخواهم فیلم بسازم، بروم دنبال فیلمی که به اصطلاح جواب می‌دهد. دیگر کسی دنبال کار فرهنگی نیست، همه دنبال پول هستند. پس یکسری فیلم تجاری وارد بازار شده است . حتی اگر این دسته از فیلم‌ها سرگرم‌کننده هم بودند آدم دلش نمی‌سوخت. فقط می‌توانم بگویم برای این نوع سینما متاسفم.







کد خبر: 19423
Share/Save/Bookmark