شورجه:
قهر فیلمنامهنویسان با ادبیات داستانی عامل افت فیلمها است
تاريخ : دوشنبه ۱۴ شهريور ۱۳۹۰ ساعت ۱۴:۳۹
جمال شورجه کمتحرکی فکری در فیلمنامهنویسان و نبود ارتباط با ادبیات داستانی در گونههای مختلف اجتماعی و فرهنگی را از معضلات افت کیفی حرفه فیلمنامهنویسی در سینمای ایران دانست.
به گزارش هنرنیوز،جمال شورجه کارگردان ضمن بیان این مطلب کلیشه گرایی در سوژه های ارائه شده را از دلایل افت کیفی فیلمنامه نویسی دانست و در گفتگو با مهر گفت: یکی از دلایل عدم نوآوری در فیلمنامههایی که برای ساخت عرضه میشود علاوه بر گرفتار شدن در گرداب کلیشه ، گرایش نویسندگان به تقلید از فیلمهای خارجی و به اصلاح ایرانیکردن آنها است که به نظرمن دلیل این گرایش هم عدم حمایت مالی و معنوی از این حرفه است و در نتیجه این بیتوجهی است که فیلمنامه نویسان به سمت ارائه آثاری نازل و سطحی گرایش پیدا می کند.
وی در ادامه افزود: حرفه فیلمنامه نویسی در کشور ما به عنوان یک عنصر جدی درنظر گرفته نمیشود، در واقع فیلمنامه نویس به غیر از دستمزدی که برای نگارش فیلمنامه میگیرد هیچ سهم مالی دیگری از فروش نمیبرد .در واقع سهام دار فیلم نیست ولی این درحالی است که صنعت سینما در همه جای دنیا به اندازه اهمیت کار عوامل آنها را سهام دار میکند که فیلمنامه نویس هم از این قاعده مستثنی نیست در واقع با توجه به سهامی که درنظر گرفته شده است علاوه بر دستمزد نگارش سهمی را از فروش فیلم در هرجای دنیا به او نیز تعلق می گیرد و از آنجا که حرفه فیلمنامه نویسی مهمترین پایه در شکل گیری یک فیلم سینمایی است به این بخش از مسائل مالی اهمیت بسیاری داده می شود؛ ولی متاسفانه در ایران چنین اتفاقی نمیافتد و اهمیت لازم داده نمیشود.
این کارگردان گفت: به همان نسبت هم نویسنده کم توجه و بی انگیزه میشود و در نگارش فیلمنامهها عنصر باری به هرجهت را به کار میگیرد و به دریافت حداقل دستمزد رضایت می دهد این درحالی است که خلاقیت و نوآوری در حوزه فیلمنامه نویسی باید حرف اول را بزند ولی متاسفانه شاهد هستیم که اقتصاد سینمای ایران بسیار بیمار و به شدت به سوی ستاره محوری رو آورده است به این معنا که به جرئت می توان گفت که درحال حاضر 70 درصد از بودجه سینما به بازیگران و چهرههای سینمایی تعلق میگیرد، این درحالی است که در گذشته تنها 30 درصد از این بودجه صرف ستارههای سینما میشد با این اوصاف طبیعی است که فیلمنامه نویس به عنوان مغز متفکر در صنعت سینما دچار بیانگیزگی میشود و به خود زحمت نمیدهند که ایدههای نو را طراحی کنند البته ناگفته نماند که تهیه کنندهها هم که امروزه به سوی ساخت فیلمهای کم مایه و بیمحتوا رو آورده اند روی خوش به ساخت فیلمنامه های خوب نشان نمی دهند.
عضو سابق شورای عالی سینما در ادامه صحبت های خود به ضرورت حضور جدی فیلمنامه در پروسه تولید اشاره کرد و گفت : به اعتقاد من یک تلاش ملی از سوی مدیران فرهنگی در بنده سینما باید شکل بگیرد تا مبحث فیلمنامه در تولیدات سینمایی جدی گرفته شود البته ناگفته نماند که تا اندازه ای نویسندگی در حوزه سینما رشد بی رویه داشته است و هر فردی که احساس می کند سر سوزن ذوقی دارد دست به قلم می شود و به خود اجازه می دهد فیلمنامه بنویسد البته تحصیل کرده های بسیاری در حوزه سینما وجود دارد که بی کار هستند و بهترین کار را ورود به حرفه فیلمنامه نویسی می بینند در نتیجه با یکی دو کلاس تکمیلی فیلمنامه هایی هم می نویسند و تهیه کننده ها هم دنبال داستان های سرراست و هستند که با پول اندک در چارچوبی که داستان روایت شده اثر دلخواه خود را بسازد.
کارگردان فیلم "پرده عشق" در ادامه افزود: به اعتقادمن وظیفه اتحادیه تهیه کنندگان است که دقت بیشتری در انتخاب فیلمنامه ها داشته باشند و به عبارتی پای فیلمنامه های ضعیف را از سینما قطع کنند و یا اینکه به سمت نگارش فیلمنامه های خوب هدایت کنند؛البته ناگفته نماند که اتحادیه تهیهکنندگان به تازگی یک مدرسه فیلمنامه نویسی برای کسانی که به طور حرفه ای در این عرصه فعال هستند ترتیب داده است و قرار است با حضور در این کارگاه ها به بدنه سینمای حرفهای راه یابند.شورجه در ادامه با اشاره به تعامل بین فیلمنامه نویسان با ادبیات گفت: یکی از مشکلات فیلمنامه نویسان این است که نویسندگان فیلمنامه های سینمایی با ادبیات داستانی ایران قهر هستند این درحالی است که در همه دنیا آشتی بین این دو فن برقرار است و صاحبان این دو حرفه برادرانه و بسیار مهربانانه به یکدیگر می نگرند و به درستی از امکانات و ظرفیت های یکدیگر استفاده می کنند ولی متاسفانه تهیه کننده ها زحمت خرید امتیاز کتاب های برتر در حوزه ادبیات داستانی را به خود نمی دهند و آن را در اختیار فیلمنامه نویسان نمی گذارند از سوی دیگر نویسندگان نیز اعتماد لازم نسبت به فیلمنامه نویسان ندارند و به اشتباه کمان می کنند که ارزشهای نوشتاری آثارشان در سینما نادیده گرفته می شود در تیجه معتقدم که این اعتماد از طریق تعامل باید اتفاق بیافتد.
این تهیهکننده سینما در ادامه صحبت خود با اشاره فعالیت کانون فیلمنامهنویسان خانه سینما گفت: اعضای خانه سینما و کسانی که در کانون فلیمنامه نویسی مشغول به کار هستند اغلب فعالیت صنفی میکنند البته نمیدانم که آیا در آیین نامه های خود بحث رشد و تعالی نویسندگان را مطرح کردهاند یا خیر، اما در نهایت وجود آشفتگی در حرفه فیلمنامهنویسی به این کانون لطمه وارد میکند و اگر بودجه لازم وجود داشته باشد میتوانند نسبت به تربیت نیروی انسانی موثر باشد البته این معضل فراتر از آن است که تنها از عهده کانون فیلمنامه نویسان خانه سینما برآید اما می توانند گوشه ای از کار را بگیرند.
وی در پایان صحبت خود تازگی موضوعات را مهمترین فاکتور در جذب مخاطب دانست و گفت: موضوعها و مضامینی که انتخاب میشوند باید از عنصر بداعت و تازگی برخوردار باشند، ولی در اغلب موارد این اتفاق نمیافتد و نوآوری و پیام اخلاقی در آن دیده نمیشود و متاسفانه از این جهت دچار فقر فرهنگی هستیم.