«بوانات» آدم‌ها را پولدار می کند
گشت و گذاری در شمال استان فارس؛
«بوانات» آدم‌ها را پولدار می کند
 
تاريخ : چهارشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۰ ساعت ۱۱:۳۷
امروز بیش از 18 هزار گردشگر خارجی از روستای عباس بازدید کرده‌اند و درآمد خالص عباس را به 40 میلیون تومان در ماه رسانده اند.



به گزارش هنرنیوز،اگر هوس کردید بعد از گشت و گذار در شیراز و دل کندن از حافظ شیرین سخن به سمت شمال استان فارس حرکت کنید، وقتی حدود 4 ساعت با اتوبوس و 2 تا 3 ساعت با ماشین شخصی در راه باشید، چشمتان به یک منطقه کوهستانی باز می شود. منطقه‌ای با باغهای بزرگ انگور،درختان سر به فلك كشيده گردو، شفتالو،بادام و ... که کوچه‌های پیچ در پیچ و خانه‌های خشتی آن در کنار رودخانه زیبا قاب آینه دلها را جلا می‌دهد و شکوفه‌های لبخند را بر رخسارها می‌نشاند.اینجا «بوانات » است،منطقه‌ای وسيع، سرسبز و پر آب با هوايی سرد.

کوکب خانم زن با سلیقه‌ای بود

ده سال پیش درست در آن شب بارانی که دو گردشگر موتور سوار آلمانی در راه مانده، درب بقالی کوچک عباس در روستای «بزم » واقع در «بوانات» را می‌زنند و از او می‌خواهند به آنها سرپناهی دهد، هرگز عباس فکر نمی‌کرد،سرنوشتش این گونه تغییر کند. این کارگر ساده روستایی با خانواده‌اش آن شب در اتاق کوچکی پشت مغازه، که محل زندگیشان بود، میزبان این در راه‌ماندگان شده و با دم پختکی که قوت شبشان بوده پذیرای این مهمانان ناخوانده می‌شوند. هرچند عباس و خانواده‌اش از داشتن این غذای ساده خجالت زده می‌شوند اما ظاهرا این مهمان نوازی همانند مهمانوازی کوکب خانم کتاب‌های دوران مدرسه مان به مذاق آن دو نفر بسیار خوش ‌می‌آید تا آنجا که سه ماه بعد یک ون با 5 مسافر آلمانی و یک مترجم جلو درب مغازه ظاهر می‌شوند و به عباس می‌گویند در راه آن دو موتور سوار به آنها گفته‌اند تنها جایی که توانسته اند غذای خوبی بخورند، روستای «بزم» بوده است. عباس به آنها می‌گوید من جا ندارم، حتی حمام هم ندارم اما آنها قبول می‌کنند.صبح عباس به تلافی، آنها را به قلعه، آبشار و جنگل گردو می‌برد تا نشان دهد ایرانیان همیشه مهمان نوازند. گل و ریحان، برگ برگ درختان و نم باران دست به دست هم می‌دهند تا دستان این گردشگران هم بخشنده شوند و ماحصل آن بخشایش200 هزار تومان پولی شود که برای عباس با درآمدی روزانه 2 هزار تومان و در بهترین حالت 3هزار تومان شگفتی بیافریند.



اینجا بهترین جای ایران است

عباس برزگر می‌گوید:« به شیراز و حافظیه وسعدی رفتم. هیچکدام از مسافران مرا تحویل نگرفتند. وقتی برای استراحت به گوشه‌ای رفتم و جریان را برای راننده اتوبوسی تعریف کردم. به من گفت به آژانس‌های هواپیمایی بروم و کاغذی را که آلمانی‌ها در آن نوشته بودند:« اینجا بهترین جای ایران بود» نشانشان بدهم .همین کار را کردم. آنها درجواب گفتند اگر غذا؛ سوغات و پول ماشین رفت و برگشت ما را می‌دهی، حاضریم سری به آنجا بزنیم . قبول کردم. تمام 200 هزار تومان را صرف این کار کردم . آنها آمدند و آنجا را پسندیدند.با پول باقی مانده یک اتاق و دو دستشویی ساختم.»

عباس دیگر راه خود را انتخاب کرده بود، آنگونه که امروز بیش از 18 هزار گردشگر خارجی از روستای آنها بازدید کرده‌اند و درآمد خالص عباس را به 40 میلیون تومان در ماه رسانده اند.



سفره پهن است، بفرمایید

« روز به روز درس یاد می‌گرفتم . آمدن توریستها برای من مثل دانشگاه بود و خواه ناخواه باعث شد من کارآفرین منطقه بوانات شوم. قبلا در شیراز با گاری دستفروشی می‌کردم .در آنجا همیشه مواظب بودم مانع کسب و کار مغازه داران نشوم و با آنها دوستی عمیقی داشتم.از همین رویه برای ادامه کار خود بهره گرفتم. زمانی که گردشگران به منزل ما می‌آمدند آنها را به خانه روستاییان می‌بردم تا از آنها صنایع دستی، کشک، کشمش، گردو و گیاهان دارویی بخرند و البته همیشه سعی می‌کردم رعایت انصاف را در انتخاب خانه‌ها داشته باشم تا همه ازسفره‌ای که خداوند برایمان پهن کرده بهره ببرند.»

هرچند او هم مثل خیلی از جوانها در رویاهایش به دنبال ثروتی یک شبه و باد آورده می‌گشته اما حالا معتقد است بهترین گنج محیط اطراف ما است. عباس این را زمانی که یک گردشگر با ذوق از عطر و بوی گوجه و خیار باغچه‌اش تعریف کرده، فهمیده است .



تولد ، تولد تولدت مبارک

یک روز دو استرالیایی مهمان عباس می‌شوند. روز اول از غار، جنگل و آبشار دیدن می‌کنند و به ماهیگیری می‌پردازند، اما روز دوم « قرار بود آنها را در بین عشایر ببرم. یکی از آنها دل و دماغ نداشت. دوستش یواشکی به ما گفت او دوست دارد روز تولدش بین خانواده‌اش باشد. خداحافظی کردیم و راهی شدیم. شب که به خانه بازگشتیم، لامپ‌ها خاموش بود. ناراحت شدم. یک دفعه دو دخترم با فشفشه و کیک از راه رسیدند و سرود تولد تولد را خواندند. اشک از چشمان آن استرالیایی سرازیر شد. دخترانم با پول انعامی که قبلا به آنها داده بود، بادکنک و کیک و آذین خریده بودند.»

تولد به یادماندنی آن استرالیایی باعث می‌شود تا او فیلم روستای بزم و منطقه بوانات را به پدرش که یکی از مدیران تولید شبکه‌های استرالیا بود، نشان بدهد و او راهی ایران شود. بعد هم سرو کله تلویزیون « ورکس» آلمان، کانال 5 فرانسه و در نهایت کانال «ناشناخته‌های جهان» از روسیه به این منطقه باز شود. و بدین ترتیب یک دفعه انواع و اقسام تورها به « بزم » سرازیر می‌شوند.



خانه ‌120 هزار متری!

گشت و گذار گردشگران در روستا و علاقه آنها به دوشیدن شیر و برداشتن تخم مرغ باعث می‌شود تا عباس و خانواده اش به فکر پرورش گوسفند و مرغ هم بیفتند و یواش یواش خانه 80 متری خود را به دهکده‌ای 120 هزار متری تبدیل کنند . آنها درآمد خود را به سرمایه تبدیل می‌کنند، بطوریکه گردشگران در خانه عباس غذا و میوه کاملا سالم و طبیعی بدون استفاده از کود و سم را می‌خورند .

«من خانه‌های اطراف و قلعه‌های را که حدود 500 سال قدمت داشت، بازسازی کردم و کف و سقف آن را مرمت کردم و با اضافه کردن حمام و دستشویی و استخر از گردشگران به سبک سنتی پذیرایی می‌کنم.»



ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند

«من یاد گرفتم هر آنچه که ما داریم از خورشید ( که می‌توان حمام آفتاب گرفت )، ستاره های آسمان ، گیاهان دارویی ، کوه ، برگ درختان نوع فرهنگ و غذای ما در روستا همه و همه نعمت‌هایی هستند که ما از آنها غافلیم ثروت هایی که هرکدام به تنهایی می‌تواند برای ما درآمد زا باشد. ما در خانه خودمان از باغ سبزی می‌چنیم از مرغهای بومی خودمان تخم مرغ تهیه می‌کنیم و با سیب زمینی خاک خودمان غذا درست می‌کنیم و به عنوان نوشیدنیآب گوارای چشمه های روستا را سر سفره می‌گذاریم»

او معتقد است یک بوته « آبشن » که اهالی آن را آتش می‌زنند تا خود را گرم کنند 40 تا 50 دلار درآمد دارد. چون یک کیلو آبشن که دارویی گیاهی برای درمان چربی خون و قند خون است ده هزار تومان قیمت دارد که به خارجی ها تا 20 هزار تومان می‌توان فروخت و یک بوته آن بارها و بارها آبشن می‌دهد.



آقا اجازه ما نه سالگی دکترا گرفتیم!

عباس دو دختر به نام‌های زهرا (11 ساله)و نیلوفر (9 ساله) و یک پسر 15 ساله به نام علی دارد که زهرا و نیلوفر دو دختر کوچک او کوچکترین راهنمایان ایرانی هستند و هر سه آنها از طرف میراث فرهنگی کارت افتخاری راهنمای تور دارند. علاوه بر این زهرا دکترای افتخاری گردشگری و خواهر وبرادرش دو لیسانس افتخاری گردشگری بین المللی دارند.



بوانات نقطه اتصال کوه و کویر

روستای بزم در 17 کیلومتری شهر بوانات به سمت استان یزد و کرمان یعنی آخرین نقطه استان فارس است که به منطقه گردشگری بوانات معروف شده است. فاصله این منطقه از شیراز و یزد دو ساعت و نیم است.

عباس می‌گوید ریشه کلمه بوانات «بوان» به معنی (بهشت) است که نشان از سرسبزی منطقه دارد. او معتقد است قرار گرفتن بوانات در شمال شرق استان فارس در انتهای کوه‌های زاگرس یک امتیاز محسوب می شود چون از یک طرف به کرمان و یزد یعنی نقطه اتصال کوهستان به کویر می‌رسد و از سویی دیگر در دامنه کوه‌ها مأمن عشایر است. این منطقه بین چهار استان گردشگری ایران یعنی شیراز، کرمان،اصفهان و یزد قرار دارد.

عباس می‌گوید: « این منطقه به دلیل سردسیری بودن هوا جمعیت زیادی ندارد و اکثر مردم این منطقه کشاورز و دامدارند .فرهنگ ، اصالتها و سنتهای این منطقه کمتر دستخوش تغییر و تبدیل به فرهنگ شهری شده است . مردم این منطقه بسیار به اعیاد و روزهای سوگواری پایبندند و کار کردن در بعضی از این روزها را مانند عید غدیر و 28 صفر را بسیار مکروه و ناپسند می دانند.»



پاک‌ترین آب کشور

«چهار طاق ساسانی» در روستای «منج »و بر بالای تپه‌ای در مجاورت رودخانه اعظم بوانات قرار دارد و امروزه تنها چند ستون و چند طاق ازآن باقی مانده است. بوانات چندین امامزاده دارد که بقعه امامزاده« شاه میر حمزه» (ع) فرزند امام موسی الکاظم (ع) در روستای امامزاده بزم قرار دارد.عباس می‌گوید : « این بنا از عهده صفویه است. مهمترین اینکه این امامزاده 5 درخت چنار تنومند با قدمت بالای 2000 سال دارد امامزاده به یک قنات بنام چشمه« پیر کدویه »مزین است. منبر چوبی امامزاده به دستور شاه عباس و از چوب صندل و آبنوس ساخته شده است.»

تفرجگاه «محمد حنفیه» هم در ارتفاعات دومین قله بلند فارس یعنی« خَتاوند» قرار دارد. بالای این کوه دشتهای زیبایی میزبان عشایر منطقه است.به قول عباس پاکترین آب کشوردر چشمه های بوانات یافت می‌شود.



در« دره باغ » توت سیاه بخورید

بوانات دو منطقه حفاظت شده بسیار زیبا دارد .« توت سیاه » دره ای بسیار بلند و باریک، دره‌ای است افسانه ای با عرض 9 متر و « دره باغ» شکارگاهی مملو از قوچ ،میش ،گرگ ، کبک و روباه که شیبش به سمت کویر است یعنی یک سو سرسبزی ، چشمه‌سار و جنگل گردو و سویی دیگر درست ده دقیقه حرکت با ماشین ما را به جایی می‌رساند که اب شیرین وجود ندارد .اینجا کویر است!



اردیبهشت دسری با طعم ماهی

عباس از ارگ «بزم » با عرق خاصی یاد می‌کند. به گفته او گردشگران خارجی این ارگ را به بزرگی ارگ «راین» کرمان می‌دانند.او كاروانسرای صفويه روستای «برده» را هم به عنوان یکی از آثار تاریخی این منطقه معرفی می‌کند.عباس می‌گوید بوانات به سه بخش تقسیم می‌شود که بخش مرکزی دارای دو دره زیبا و دره‌ای بنام دره «عشایر» است. دره «عشایر» در اردیبهشت سرمست از بوی هزاران گیاه دارویی است . یک رودخانه هم از بوانات مرکزی بنام رودخانه اعظم دل به سوی کویر دارد. در مسیر این رودخانه سنگهای بزرگ آبگیرهای زیبایی بوجود آورده اند که چشم هر بیننده‌ای را خیره می‌کند.اگر هوس کردید خودتان ماهی 1 کیلویی بگیرید.قلابتان را در سفر به بوانات فراموش نکنید . ماهی با دوغ محلی عشایر در کنار درختان گردو تجربه‌ای است که فقط با سفر به این منطقه‌می‌توانید تجربه کنید.



چینی ها به دنبال زعفران کوهی

عباس توضیحات جالبی درباره گیاهان دارویی منطقه می‌دهد. او از گیاهی بنام « دلیله » نام می‌برد که زنان عشایر از آن برای درمان ناباروری و عفونت‌های زایمان استفاده می‌کنند. به دلیل گرمی بیش از حد این گیاه، از آن با نام « زعفران کوهی» یاد می‌شود. ظاهرا این گیاه به شدت مورد استقبال گردشگران چینی قرار گرفته تا آنجا که برای یک کیلو از آن حاضرند 50 دلار پرداخت کنند.از طرفی گردشگران اروپایی گل انار این منطقه را می‌خرند تا از ترکیبش با ماست لک های صورتشان را از بین ببرند. اسفند کیلویی 5 هزار تومان هم این بار نه با هدف از بین بردن چشم شور بلکه برای ضد عفونی کردن خانه با استقبال گردشگران خارجی روبرو شده‌است .

ظاهرا چینی‌ها دست بردار نیستند. هرچند ایرانیان از برگ گردو برای مرض قند استفاده می‌کنند اما چینیان در این منطقه شیرین بیان و گل گردو را با هیجانی خاص خریداری می‌کنند تا در چین از آن عرقیجاتی برای د مان مرض قند ، پوکی استخوان و ناراحتی‌های گوارشی تهیه کنند.

« یک بار یک چینی به من گفت : تو در کشوری زندگی می‌کنی که بهشت خوراکی‌ها است پس چرا شما ایرانیان با وجود ضررهای چایی، اینقدر به این نوشیدنی علاقه دارید .از آن زمان تصمیم گرفتم برای مهمانان و خانواده‌ام انواع جوشانده‌ها با طعم های متنوع تهیه کنم .عرق کاسنی ، بابونه ، بید مشک ، اسطو خودوس و... »

به گفته عباس یک شب اقامت در مجموعه گردشگری او با شام و صبحانه 40 دلار هزینه دارد که این هزینه برای تورهای 2 یا 3 روز توسط آژانسهای خارجی گاهی به 1000 دلار هم می‌رسد. نام روستای بزم و منطقه بوانات در کتاب گردشگری یونسکو به ثبت رسیده است .

مریم اطیابی

کد خبر: 27947
Share/Save/Bookmark