به گزارش هنرنیوز،طبق نظریه جدید یک تیم پژوهشی گورستانهای باستانی حاوی تعداد زیادی جسد جنین است که هرگز به دنیا نیامده بودند بنابراین گورهای دسته جمعی کودکان به معنی قربانی کردن اطفال در مراسم آیینی نبوده است. این بررسی جدید درباره گورهای دسته جمعی کودکان، این نظریه را که این گورستانها محل قتل وسوزاندن کودکان برای خدایان بوده ، ردکرده و به مجادلات علمی دراین زمینه دامن زده است.
این گورهای باستانی متعلق به دوره کارتاژها (قرتاجنه) بوده که محل سکونت آنها در محدوده شمال آفریقا و تونس کنونی قرار داشته است.
طبق بررسیهای انجام شده توسط یک تیم پژوهشی به سرپرستی "جفری شوارتز" از دانشگاه "پیتزبورگ"سایتهای تدفین در شهرها و تمدنهای کارتاژ که تا کنون به عنوان مکانهایی برای ذبح کودکان معرفی شده، صرفا گورستانهایی ویژه دفن کودکان و جنین ها بوده است.
"جفری شوارتز" میگوید: «این تصور البته برای داستانهای سینمایی خیلی جذاب است اما برداشت من با این نظریهها تضاد دارد.»
طبق نظر شوارتز دولت شهر "کارتاژ "که در قرن ۹ پیش از میلاد شکل گرفت، تمدن بزرگی بود که جنگهای متعددی با رومیان باستان داشت.هنگامی که باستان شناسان درمحوطههای باستانی مربوط به این تمدن دست به کاوش زدند با بقایای اجساد سوزانده شدهی هزاران کودک ،نوزداد و حتی نوزادان حیوانات همانند بره در گودالهایی مواجه شدند که نام آن را در اصطلاح Tophet گذاشتند.
به گفته شوارتز این مکان که گودالهایی ویژه سوزاندن اجساد قربانیان در سال۳های ۷۰۰ تا ۳۰۰ قبل از میلاد بوده است، اغلب اندکی بزرگتر از یک زمین فوتبال بودند و نه به اندازه یک زمین ویژه تدفین و ازآنجا که طبق نظر دانشمندان ، در آن زمان، نسلهای پیاپی پیشینیان خود را درهمان جا تا ۹ لایه روی هم دفن می#کردهاند، این مکان به دلیل دفن پیاپی، انباشته از اجساد کودکان شده است.
براساس گزارشهای تاریخی ، کارتاژیها کودکان را قبل از دفن درخاک، در گودالهای مخصوص یا همان Tophet قربانی میکردهاند. به عنوان مثال کتاب مقدس از قربانی کردن کودک برای "خدای بعل "یاد کرده است که مورد پرستش مردم کارتاژ بود.
به گفته شوارتز ، مورخان یونانی ورومی هردو داستانهایی ازاین دورر ه تاریخی نقل کردهاند که طبق آن کاهنان، گلوی نوزدان و کودکان را شکافته و سپس آنها را در گودال های آتش پرتاب میکرده اند. اما نباید از یاد برد که این گزارشها همه توسط کسانی نقل شده که هردو دسته از دشمنان کارتاژیها بودهاند و بنابراین برخی ازاین داستانها میتواند صرفا نوعی تبلیغات ضد کارتاژی باشد.
به گفته شوارتز ، مورخان یونانی ورومی هردو داستانهایی ازاین دورر ه تاریخی نقل کردهاند که طبق آن کاهنان، گلوی نوزدان و کودکان را شکافته و سپس آنها را در گودال#های آتش پرتاب میکرده اند. اما نباید از یاد برد که این گزارشها همه توسط کسانی نقل شده که هردو دسته از دشمنان کارتاژیها بودهاند و بنابراین برخی ازاین داستانها میتواند صرفا نوعی تبلیغات ضد کارتاژی باشد.شوارتزو همکارانش در سال ۲۰۱۰ با استفاده از بقایای بدست آمده از دندان ۵۴۰ جسد و تحقیقات آزمایشگاهی که نتایج آن در "ژورنال تحقیقاتی باستانی" منتشرشده، این گونه استدلال کردهاند که این سایت دردرجه اول برای کشتار وقربانی کردن کودکان نبوده است. این محققان در مقاله خود به چندین تحقیق دیگر نیز برای اثبات صحت روش تحقیق خود در محاسبه سن کودکان براساس قطعات دندان موجود درمحل، استناد کردهاند.
براساس همین بررسیها گروه شوارتز معتقد است که بسیاری از بخشهای موجود در دندان اجساد بدست آمده از این گودالها، نشان از رشد جوانه دندان از آروارهها در دوره جنینی کودکانی دارد که هنوز بدنیا نیامدهاند و طبق برخی شواهد روشن است ک این جنینها هنوز به دنیا نیامده و نمیتوانستهاند برای قر بانی شدن استفاده شوند زیرا اصلا زنده نبوده و مرده به دنیا آمدهاند.
تیم شوارتز همچنین به عنوان یک شاهد دیگر برمدعای خود به شواهدی در دندان این اجساد استناد کرده و مدعی شدهاند که نیمی از دندانها فاقد علامت ویژه تولد هستند که اصطلاحا به آن "خط نئوناتال "میگویند و این خط ناشی از فشار حین تولد است که به طور موقت رشد دندانها را در نوزدان متوقف میکند و در اثر این وقفه کوتاه مدت خط نازک و تیرهای در جوانه دندانها ایجاد میشود. به هرروی این خط تا یک یا دو هفته پس از تولد نوزاد شکل نمیگیرد. وفقدان این خط در دندان کودکان بدست آمده نشان میدهد که این کودکان هرگز زنده به دنیا نیامده بودند که بخواهند قربانی خدایان شوند.
با این حال هنوز هم بسیاری از محققان همچنان معتقدند که این گودالها محل قتل مقدس و قربانگاه کودکان بوده است.
"پاتریشیا اسمیت" متخصص انسانشناسی معتقد است:«این قبیل گورستانها عادی نیستند و توزیع سنی این اجساد نشان میدهد که آنان درواقع اطفال قربانی شده در سن یک ماهگی بودهاند.»
تیم اسمیت نیز با انتشار مقاله ای در سال ۲۰۱۱ بررسیهای شوارتز را مورد شک و تردید قرار دادند با این استدلال که فشار و گرمای شدید و باورنکردنی که طی مراسم سوزاندن تولید میشود، میتواند سبب پاک شدن خط تولد نوزاد از دندان اجساد شده باشد. بنابراین فقدان این خط در دندانها دلیلی قابل اعتماد در تعیین سن این کودکان نیست. به گفته اسمیت، تیم شوارتز به دلیل بیتوجهی به شدت تخریب دندانها در جریان سوزاندن اجساد، در سنجش وتعیین سن این اطفال دچار اشتباه شده است.
البته اسمیت نیز تردید دارد که کارتاژیها به طور منظم دست به این اقدامات در قربانی کردن و سوزاندن کودکان می زدهاند و معتقد است به دلیل نرخ بالای مرگ و میر نوزادان و کودکان و ازآنجا که کودکان اساسا تا سن یک یا دو سالگی جزو جمعیت جامعه به حساب نمیآمدند، بعید است که کارتاژیها به طور منظم دست به این اقدام زده باشند. علاو ه براین بعید است که کارتاژیها چوب را که برای تامین نیازو گذران امور روزمر ه بسیار ارزشمند بود، برای سوزاندن کودکان هدر دهند.
وی میگوید:« فراموش نکنیم که کارتاژیها مردمی دریانورد بودند و نیاز مبرمی به چوب برای ساخت کشتیها و تهیه ابزار و ادوات زندگی و پارچه داشتهاند. بنابراین آیین سوزاندن عملی نبوده است که مکرر و به دفعات زیاد انجام دهند و چوب را با آن همه کارایی و ارزش صرف این کار کنند.»