درون مایه بکر، نثری روان و زاویه دید متفاوت به جنگ / به کارگیری مطلوب از کشمش و تقابل
در نقد و بررسی کتاب « لم یزرع» مطرح شد؛
درون مایه بکر، نثری روان و زاویه دید متفاوت به جنگ / به کارگیری مطلوب از کشمش و تقابل
دبیر کل اداره کتابخانه های عمومی کشور گفت: اگر نویسنده در این اثر از طبقات محروم حرف می زند سخنانش همچون برخی از نویسندگان گوشه نشین کافه ها که بعد از خوردن قهوه و کشیدن پیپ ، تازه به یاد طبقات محروم می افتند نیست ! بلکه ایشان این طبقات را با خون و پوست لمس کردند.
 
تاريخ : دوشنبه ۲۹ آذر ۱۳۹۵ ساعت ۰۳:۱۱
به گزارش خبرنگار هنرنیوز ، عصر روز گذشته 28 آذرماه ، جلسه نقد و بررسی کتاب « لم یزرع» با حضور محمدرضا بایرامی نویسنده کتاب ، فرحناز علیزاده منتقد و علیرضا مختار پور دبیر کل اداره کتابخانه های عمومی کشور در کتابخانه پیروزی تهران برگزار گردید.

این جلسه که با استقبال جمع زیادی از علاقه مندان به حوزه کتاب روبرو شد ابتدا نویسنده کتاب چند سطری از کتابش را برای حاضرین قرائت کرد و در ادامه منتقد جلسه از نویسنده پرسید چرا برخی از موتیف های تکرار شونده در این کتاب مثل «همین هست که هست» یا «همین بود که بود و کاری نمی شود کرد» را از زبان دانای کل بیان شده است ؟ که محمدرضا بایرامی در پاسخ گفت: ما در این کتاب با داستانی چند وجه ای سروکار داریم لذا بین تقدیر و تصادف گاهی تقابلی وجود دارد و خیلی جاها اتفاقی که برای شخصیت اول می افتد با این جملات معترضه همساز نیست و این جملات به دلیل تکرارهایی که دارند گاهی اوقات موضوع و موقعیت را نفی و یا اصلاح می کنند. به عبارت دیگر، این جملات یک نوع اجتناب ناپذیری را بیان می کنند و برخی از نقشه ها را نقش بر آب می کند.

در ادامه یکی از مخاطبین جلسه با تقدیر از نویسنده کتاب یادآور شد: کمال نویسندگی در این کتاب خودش را نشان می دهد و اینکه شما کشوری غیر از ایران را برای بیان داستان خود انتخاب کردید خیلی جالب است و به نظر می رسد که نویسنده به یک سرنوشت محکوم معتقد است و با وجودی که قهرمانش را می کُشد اما این کار با رندی صورت می پذیرد.

فرحناز علیزاده در بخش دیگری از نقد کتاب «لم یزرع» اظهار داشت: در این داستان برای سعدون و پدرش و حتی برای همه شخصیت های این کتاب، نوعی هژمونی صورت می گیرد و آدمها در شرایط جبری که قرار می گیرند معمولا تن به کارهایی می دهند که خیلی تمایلی به آن ندارند. کُنش شخصیت سعدون یک امر معقولانه ای است و از نظر هژمونی ، علت مند می شود اما آیا این علت مندی در دل داستان هم لحاظ می شود؟ آیا نویسنده توانسته است علت و معلولی را برای پیرنگ داستان و برای کُنش شخصیت ها لحاظ کند یا خیر؟

وی با بیان اینکه باید بر پایه هر متنی «دلالت مندی» استوار باشد گفت: این کتاب دارای درون مایه بکر، نثری روان است و به جنگ از زاویه دیگر( مقابل) نگاه می کند که درجای خودش ، کار ارزشمندی است. علیزاده ادامه داد: نویسنده اثر توانسته است هم عشق ، هم شیعه و سنی و هم جنگ ، هم هژمونی و دیگر مسائل را مطرح کند. اما آیا این درون مایه زیبا به جنگ با علت مندیِ کُنش رفتاری هم هماهنگ هست یا خیر ؟

در بخش دیگری از این جلسه نقد و بررسی ، یکی از مخاطبین؛ این کتاب را یک تراژدی پسر کُشی اعلام کرد و داستان لم یزرع را همچون یک فیلمنامه که بیشتر تکیه بر تصویر دارد تا دیالوگ عنوان کرد و یادآور شد: شاید از 350 صفحه این کتاب 30 صفحه بیشتر دیالوگ ندارد . ضمن اینکه ما در این داستان همواره شاهد تغییر مکان ها هستیم و به نظر می رسد که داستان بخش بخش است. این درحالی است که تلفظ کلمات و اسم های عربی بکار برده شده در این داستان برای مخاطب قدری سخت است.

نویسنده کتاب در ادامه اظهار داشت: این داستان یک داستان سیاسی و تاریخی نیست اگر چه تاریخ در آن بسیار دقیق رعایت شده است ولی فراموش نکنیم که ما همیشه یک نظر و یک نقد داریم که با همدیگر متفاوت هستند برخی از مسائل که در این جلسه مطرح می شوند معمولا یک نظر است در حالی که نقد، عمقی تر و کارشناسی تر است.

وی با بیان اینکه این داستان یک رئال محض نیست و این رئال غیرمحض یکسری اختیاراتی به من داده است اضافه کرد: نویسنده باید در داستان ، دنیای داستان را به درستی بیان کند تا اگر سوالی مطرح شد به جواب برسد. یکی دیگر از مخاطبین گفت: در داستان لم یزرع از کشمکش ها و تقابل به خوبی استفاده شده است ، روحیات «خلیل» خیلی خوب توصیف شدند. در ابتدای داستان ، روی پادگان و اتفاقاتی که در پادگان رخ می دهد خیلی تاکید می شود اما در ادامه این مکان در روایت داستان به فراموشی سپرده می شود، دیالوگ ها قدری یکدست هستند و به نظر می رسد که همه شخصیت ها یک مدل صحبت می کنند.

شجاعی ناشر کتاب که در این جلسه حضور داشت نیز طی سخنان کوتاهی با بیان اینکه متاسفانه بعضی از محدودیت ها موجب شود که یک اثر نتواند از تمامی ابعاد مورد نقد قرار بگیرد اظهار داشت: این کتاب در زمان رونمایی در فرهنگسرای انقلاب از سوی دوستانی با تخصص های مختلف مورد نقد قرار گرفت که حضار می توانند ماحصل آن جلسه را در رسانه ها بیابند. ضمن اینکه پیش تر ، جلسه نقدو بررسی این کتاب در خانه هنرمندان با حضور آقای حبیب احمد زاده نقد و بررسی شد که اطلاعات آن هم در اینترنت مورد دسترسی است.

وی از جلسه نقدو بررسی این کتاب در 28 دیماه ساعت 5 عصر در فرهنگسرای گلستان خبر داد.

درادامه فرحناز علیزاده منتقد جلسه با بیان اینکه به دلیل کمی وقت فقط به نقاط مثبت کتاب اشاره خواهم کرد و نکته های نقد را به صورت مکتوب در اختیار نویسنده قرار خواهم داد افزود : شروع داستان که با حلق آویز شدن یک آدم آغاز می شود بسیار جالب است و تمرکز کردن نویسنده از نگاه این آدم که همه چیز را وارونه نگاه می کند نگاه نویی است و من تاکنون زاویه دید آدمی که جهان را سرو ته نگاه می کند ندیده بودم. ضمن اینکه در طول داستان با چندین تعلیق دیگری هم سروکار داریم. بنابراین با وجودی که من کتاب های زیادی در مورد جنگ خوانده ام اما کتاب «لم یزرع» لذت خوانش را دارد.

محمد رضا بایرامی نویسنده کتاب هم در پایان گفت: معتقدم هر داستانی دارای یک جنس از تخیل است و اگر این جنس از تخیل را به رسمیت نشناسیم ارتباطی برقرار نخواهد شد.

وی خاطرنشان کرد: این کتاب یک کار تصویری است و آقای باشه آهنگر کارگردان سینما که در یکی از جلسات نقد این کتاب حضور داشتند معتقد بودند که نگاه این کتاب نگاه سینمایی است و حتی دارای دکوپاژ و میزانسن است این درحالی است که من می خواستم این داستان بیشتر تصویری و کمتر توصیفی باشد.

علیرضا مختار پور دبیرکل نهاد کتابخانه های عمومی کشور در نیز در خاتمه گفت: این که عده ای از شهروندان در جلسه ای حضور داشته باشند و با وجود فضای قالب مجازی بر زندگی ما ، در مورد کتاب و نقد کتاب صحبت کنند یک فضیلت و ارزش است.

وی با بیان اینکه آقای بایرامی از دوستان قدیمی من است و یکی از دلایل من در این جلسه ، دیدن ایشان بود به چند ویژگی بارز وی اشاره کرد و یادآور شد: همان طوری که در بیوگرافی آقای بایرامی هم ذکر شد ایشان به دلیل اینکه یک روستا زاده هستند همچنان سعی کردند این روحیه با صفای روستایی را در خودشان حقظ کنند که کاری ارزشمند است ضمن اینکه ایشان با طبقات محروم و زحمت کش جامعه حشر و نشر داشتند و اگر از این طبقات در داستانهایش صحبت می کند سخنش همچون برخی از نویسندگان گوشه نشین کافه ها که بعد از خوردن قهوه و کشیدن پیپ تازه به یاد طبقات محروم می افتند نیست ! بلکه ایشان این طبقات را لمس کردند.

دبیر کل نهاد کتابخانه های عمومی کشور ادامه داد: آقای بایرامی در صحنه های مهم عصر انقلاب و دفاع مقدس حضور مستقیم داشتند و از سال 67 که شروع به انتشار آثارشان می کنند ما تقریبا هر ساله شاهد خلق آثاری از ایشان هستیم و هر چه آثارشان بیشتر منتشر شد و مشهور شدند هیچگاه از مردم فاصله نگرفتند. این درحالی است که برخی ها وقتی یک مقاله می نویسند دیگر جواب سلام آدم را هم نمی دهند!

مختار پور، پرهیز از شهوت شهرت را یکی دیگر از ویژگی های محمد رضا بایرامی عنوان کرد و گفت : عطری در آثار ایشان وجود دارد که همان عطر ، ایشان را معرفی می کند و آقای بایرامی خیلی به دنبال خوشبو کننده های کاذب تبلیغاتی برای آثار خود نیستند.

وی تاکید کرد: آثار ایشان به شدت با انسان روبرو است و اگر انسان را موجودی خودآگاه و درد آگاه و مرگ آگاه بدانیم این ویژگی ها در آثار ایشان به خوبی دیده می شود. در پایان نیز هدایایی به نویسنده و منتقد جلسه اهدا گردید.



گزارش از : مجید معافی                                                                                                                 
کد خبر: 93701
Share/Save/Bookmark