اول عرصه و حریم ملی بعد ثبت جهانی شوش
سرپرست هیات تعیین عرصه و حریم محوطه باستانی شوش در گفت و گو با هنرنیوز تاکید کرد:
اول عرصه و حریم ملی بعد ثبت جهانی شوش
محمدتقی عطائی، سرپرست هیأت «تعیین عرصه و حریم محوطه باستانی شوش»، با تأکید بر این که ثبت جهانی شوش بدون در نظر گرفتن چارچوب‌ها و قوانین مدون ملی برای حفاظت و صیانت محوطه باستانی و تشریح مسائل مدیریتی و گردشگری شوش؛ فایده‌ای ندارد، افزود: بهتر است پیش از تلاش برای ثبت جهانی شوش، به فکر تصویب عرصه و حرایم محوطه شوش باشیم و قوانین حفاظت ملی آن را مقدم بدانیم.
 
تاريخ : يکشنبه ۱۸ خرداد ۱۳۹۳ ساعت ۱۱:۳۸
مریم اطیابی- به گزارش هنرنیوز، عرصه شوش همواره موضوع بحث و جدل کارشناسان با مسئولان میراث فرهنگی و مسئولان شهری بوده است. هرچند عرصه شوش در سالهای ۶۷ بنابه اضطرار جنگ ۴۰۰ هکتار اعلام شد اما ۲۰ سال بعد یعنی در سال ۸۷ هیأتی به سرپرستی محمدتقی عطائی برای تعیین عرصه و حریم راهی شوش شد. این گروه عرصه محوطه باستانی شوش را ۱۲۰۰ هکتار ارزیابی کرد که در نهایت عرصه مورد توافق ۸۰۰ اعلام شد. عرصه‌ای که هرگز و با گذشت ۶ سال به تصویب نرسید و به نظر می‌رسد مسوولان میراث فرهنگی علاقه‌مندند تا عرصه ۴۰۰ هکتاری را که استاد مهدی رهبر در دوران جنگ تعیین کرده به عنوان عرصه مورد توافق در پرونده ثبت جهانی مطرح کنند این در حالی است که رهبر بارها خود بر این موضوع صحه گذاشته که این عرصه در شرایط اضطرار تعیین شده و عرصه شوش قطعاً بیش از ۴۰۰ هکتار است. با محمدتقی عطائی، سرپرست هیأت «تعیین عرصه و حریم محوطه باستانی شوش» که اکنون در دانشگاه مونیخ آلمان مشغول گذراندن دوره دکترای باستان شناسی است در این باره به گفت و گو نشستیم.

هنرنیوز: عرصه شوش در سال ۸۷ در رأس هیأتی به سرپرستی شما تعیین عرصه شد. اکنون که مسوؤلان میراث فرهنگی و مسوولان استانی سخن از ضرورت ثبت جهانی محوطه باستانی شوش به میان می‌آورند. آیا شما این ضرورت را احساس می‌کنید؟

در سال‌های گذشته بارها مؤکداً اعلام کردیم در میان همه محوطه‌های ایران کمتر محوطه‌ای به اندازه شوش اهمیت دارد. تخت جمشید با تمام عظمتش فقط یک لایه تاریخی-فرهنگی از شوش را تشکیل می‌دهد. در شوش دست‌کم از هفت هزار سال قبل بلاانقطاع آثار سکونت مشهود است. روستایی که تا هزاره چهارم پیش از میلاد، آرام آرام به شهر تبدیل شده و از هزاره سوم پیش از میلاد کاملاً به یک شهر منسجم تبدیل می‌شود. این سابقه شهرنشینی کم وبیش تا امروز تداوم یافته است. البته شوش زمانی در دوره اسلامی، حدود قرن هشتم هجری، متروک شد اما دوباره وجاهت شهری خود را باز یافت.
وضعیت شوش بسیار پیچیده است. مقامات اداری و عالی‌رتبه سازمان میراث فرهنگی پیش از آن که فکری به حال عرصه و حریم و ثبت ملی شوش بکنند دوره افتادند که ما خواهان ثبت جهانی شوش هستیم. پرسش من این است که اگر شوش ثبت جهانی شود بدون آن که ما فکری برای حفاظت و صیانت، و مسائل مدیریتی و گردشگری شوش بکنیم و چارچوب‌ها و قوانین مدونی در سطح ملی داشته باشیم، پس از ثبت جهانی آن چه خواهیم کرد؟!

هنرنیوز: الویت نخست برای شوش چیست؟

به نظر من، الویت نخست شوش، رسیدگی به پرونده عرصه و حرائم آن است و باید نظرات کارشناسانی را که بر روی آن مطالعه کردند جویا شوند. در وهله نخست، ثبت عرصه و حریم جدید شوش در سطح ملی الویت دارد و سپس ثبت جهانی آن. تا عرصه و حریم شوش ثبت نشود و نسبت محوطه باستانی شوش، شهر جدید شوش و مردم ساکن آن نسبت به هم مشخص نشود، و تا تکلیف برج ساختن‌ها، احداث پارکینگ‌ها و طرح‌های عمرانی با عرصه و حریم شوش مشخص نشود، ما خودمان را با ثبت جهانی گول می‌زنیم و کاری را از پیش نمی‌بریم. این که شوش ثبت جهانی شود البته بسیار خوب است، اما ثبت جهانی بدون در نظر گرفتن مسائل و مشکلات بنیادی آن، صرفاً جنبه تبلیغاتی خواهد داشت و مشکلات شوش را حل نمی‌کند.

هنرنیوز: یکبار عرصه شوش در سال ۶۷ حدود ۴۰۰ هکتار تعیین شد و بار دیگر ۱۲۰۰ هکتار و سپس سخن از ۸۰۰ هکتار به میان آمد. از سوی دیگر، باید ارتفاع ساختمان پیش دانشگاهی یک طبقه کاهش یابد. مشکل هتل امیرزرگر حل شود. ساختمان ترمینال روی عرصه است (که البته میراث آن را از شهرداری خریداری کرده است)، و هفت الی هشت کارگاه هم روی عرصه وجود دارد. از گاراژهای موجود روی عرصه فقط دوتا توسط میراث خریداری شده و تکلیف ۷۰-۸۰ خانه روی عرصه مشخص نیست. همچنان روی عرصه تعزیه برگزار می‌شود و مواردی از این دست. با وجود این مشکلات، در حال حاضر دقیقاً عرصه و حریم شوش چند هکتار است؟ این تعرضات ناشی از چیست و چگونه امکان دارد با این وضعیت شوش ثبت جهانی شود؟

در سال‌های جنگ تحمیلی، در برنامه ای اضطراری، محدوده تپه‌های شوش مشخص و میله‌کوبی شد که حدود ۴۰۰ هکتار بود، اما استاد مهدی رهبر که سرپرست آن برنامه بود خود کشفیات تازه‌ای انجام داد و همان سال‌ها شفاهی و کتبی تصریح کرد که محدوده عرصه شوش ۴۰۰ هکتار نیست و بیشتر است. ایشان بارها هم این موضوع را گفته و نوشته‌ اما گویا برخی مایل به توجه به این موضوع نیستند. آن محدودة ۴۰۰ هکتاری در شرایط بسیار اضطراری و در سال‌های جنگ تحمیلی برآورد شده و هدف از آن حفظ فوری موجودیت تپه‌هایی بود که در سطح زمین دیده می‌شدند و آماج تخریب قرار داشتند. در نقشه تهیه شده توسط استاد رهبر هم هیچ صحبتی از عرصه اثر نیامده است. بنابراین، آن دسته از مدیرانی که از آن محدوده ۴۰۰ هکتاری صحبت می‌کنند، یا آگاه نیستند که این سخن سندیت علمی ندارد و یا عامدانه قصد انکار این موضوع را دارند. حاصل کار، در هر دو حالت، چشم‌پوشی از بخش بزرگی از میراث کهن شوش است و باید پاسخگوی این بذل و بخشش بی‌جا باشند. عرصه واقعی بقایایی برجا مانده شوش حدود ۱۲۰۰ هکتار است که براساس مجوز پژوهشکده باستان‌شناسی و با کاوش و گمانه زنی توسط یک هیأت باستان‌شناسی در سال ۱۳۸۷ مشخص شد. گزارش علمی آن نیز به تأیید پژوهشکده باستان‌شناسی کشور رسیده است.

هنرنیوز: چرا عرصه ۱۲۰۰ هکتاری به ۸۰۰ هکتار تقلیل یافت؟ 

بحث ۸۰۰ هکتار زمانی پیش آمد که مدیریت وقت پایگاه پژوهشی شوش، آقای دکتر چیت‌ساز، و مسؤولان میراث خوزستان با در نظر گرفتن نظرات مسؤولان شهری و مشکلات مردم و پس از تعدیل‌هایی به این عدد رسیدند. در واقع، بخشی از «عرصه» که روی آن ساخت و ساز متراکمی صورت گرفته بود، با در نظر گرفتن ضوابط سخت و مشخص، در محدوده حریم درجه ۱ قرار گرفت.

هنرنیوز: به نظر شما هدف از ثبت جهانی شوش در این شرایط چیست؟ 

واقعیت این است که شوش خیلی پیشترها باید به ثبت جهانی می رسید اما از بخت بد چنین اتفاقی رخ نداد. ثبت جهانی شوش اگر دو سه دهه پیش اتفاق می‌افتاد شاید وضع این مجموعه اکنون بهتر می‌بود و آسیب‌های کمتری هم به آن وارد می شد. ثبت جهانی هم به طور نسبی الزام‌هایی برای حفاظت محوطه می آورد، و هم اینکه به معرفی جهانی آن می پردازد. با این حال، در شرایط کنونی، ثبت جهانی می‌تواند پوشش و حجابی بر مشکلات این مجموعه منحصربه فرد جهانی باشد. به نظر من، ضروری است که شوش در درجه اول «درک و فهم» شود؛ صحبتهای مسؤولانی که درباره شوش اظهار نظر می کنند نشان می دهد که این «درک و شناخت» وجود ندارد. اگر شوش درک شود و ارزشها آن شناخته و معرفی شود، بی شک به سطح یک موضوع فراملی ارتقاء خواهد یافت. آنگاه مشکلات آن ابتدا در سطح داخلی حل خواهد شد و سپس با کمترین ایراد و اشکال و بدون آنکه از ثبت جهانی برای پوشاندن مشکلات آن استفاده تبلیغی شود، در فهرست میراث جهانی ثبت می شود. 

فعلاً شوش برای این مساله آمادگی ندارد. مشکل عرصه و حریم، مشکل حفاظت از محوطه، مساله بلندمرتبه سازی در اطراف آن، حتی موضوع به نسبه ساده ای مانند نظافت محوطه شوش هنوز حل نشده است. ممکن است عنوان شود که محوطه را بدون تصویب عرصه و حریم می‌توان توان ثبت جهانی نمود. این ممکن است از نظر قوانین یونسکو بلامانع باشد اما حل نکردن موضوع عرصه و حریم شوش در آینده مشکلات بزرگتری را پدید می آورد. در واقع، با ثبت جهانی ناقص شوش، برای دولت جمهوری اسلامی ایران نسبت به سندی جهانی که اقتضای حقوقی هم دارد؛ تعهد ایجاد خواهد شد. شوش برای جهانیان آنقدر اهمیت دارد که حتی پرونده ناقص آن بی مخالفت و با استقبال به ثبت جهانی خواهد رسید، ولی باید به فکر آینده هم بود و صرف تبلیغات برای مدیریتهای گذرا چاره کار نیست. کم نیستند محوطه های ثبت جهانی شده ای که از فهرست یونسکو خارج شده اند.

هنرنیوز: به نظر شما آیا پایگاه پژوهشی شوش فعالیتی متناسب با ارزش این مجموعه انجام داده است؟ 

در دو سه سال اخیر از وضعیت شوش اطلاع دقیقی ندارم. اما باخبر هستم که در زمان مدیریت قبلی یعنی آقای باغبان کوچک در شوش کاری جدی انجام نشد و به بزک کاری بسنده شده بود. مثلاً دیوارکشی در اطراف تپه های شوش با قوت انجام می شد، در حالی آشکارا این کار به زیان محوطه است و اینچنین؛ بخش بزرگی از نهشته های باستانی از عرصه شوش خارج می‌شد ؛ یعنی بخشهای خارج از دیوار بعداً طعمه خوبی برای بسازبفروشان خواهد شد. در واقع آنچه به فراموشی سپرده شد این بود که مسؤولیت میراث فرهنگی ، حفاظت از عرصه تاریخی شوش است، نه بذل و بخشش آن.
 
مدیریت جدید مدت زیادی نیست که بر سر کار آمده و طبعاً در این مدت، بخصوص با توجه به عدم تخصیص بودجه، نمی توانسته کار ویژه ای انجام گرفته باشد. البته امیدوارم خود این موضوع موجب توقف دیوارکشی ناآگاهانه و بی مسؤولانه مدیریت قبلی شده باشد. حداقل اینگونه از شدت آسیبها و تباهی مجموعه باستانی شوش کاسته خواهد شد.
کد خبر: 72344
Share/Save/Bookmark