این شاعر درباره این کتاب گفت: این مجموعه شامل ۳۶ قطعه شعر – یادداشت با مضامین اجتماعی و عاطفی و در ساختار نظم و نثر است. این کتاب در واقع اتوبیوگرافی یا زندگینامهی خودنوشت من است، و شعرهای آن به زبان ساده، امروزی و در قالب سپید سروده شدهاند.
او درباره شعر - یادداشت بودن این مجموعه عنوان کرد: سطرهای این دفتر آمیزهای است از شعر و نثر شاعرانه. تلاش کردهام ساختار هر قطعه از این مجموعه، مستقل و شکل آن، به هر حال، آن گونه باشد که محتوای شعرم ایجاب و حکم میکند. در نتیجه بخشهایی از این مجموعه را به صورت شعر و بخشهایی را به صورت نثر، با صنایع و آرایههای کمتر نگاشتهام.
آرمن ادامه داد: درونمایهی این شعر – یادداشتها مجموعه پدیدههایی است که در طول زندگی، من را با پرسشهای بیپایان دربارهی معمای هستی مواجه کرده، و در نهایت به کشفیات شاعرانه رساندهاند؛ پدیدههایی چون بیماری، عشق، دلتنگی، تنهایی و ... .
او افزود: هدف و مقصودم مثل همیشه این بوده که با تصویر و یا تصور این پدیدهها، بتوانم اندیشهها و احساساتم را به مخاطبانم سرایت داده و اتحاد روحی بین ما به وجود آورم؛ مخاطبانی که همواره بار مسؤولیتم را سنگینتر، و همزمان لذتبخشتر میکنند.
این شاعر دربارهی شعرهای این مجموعه گفت: شعرهای مجموعهی شعر «دوست دارم گاهی شاعر نباشم» در سه، چهار سال اخیر به صورت پراکنده نوشته شده است و برخی از رویدادهای ساده، اما ماندگار و تأثیرگذار در شکلگیری فردیت و جهانبینی واههی شاعر را از دوران کودکی تا امروز در برمیگیرد.
مجموعهی شعر «دوست دارم گاهی شاعر نباشم در انتشارات نگاه منتشر شده است.
شعری از مجموعهی «دوست دارم گاهی شاعر نباشم»: امروز، کتابی را که شامل اشعار دهها شاعر نامی و بینام جهان است ورق میزدم. به شعر کوتاهی که آن را کودکی گمنام در اردوگاه مرگِ نازیها نوشته است، رسیدم و پس از خواندن، بیدرنگ ترجمهاش کردم:
"من از فردا غمگین خواهم بود،
از فردا.
امروز، نه.
من امروز شاد خواهم بود،
و هر روز
- هر قدر هم به تلخی بگذرد -
خواهم گفت:
من از فردا غمگین خواهم بود،
امروز، نه".
این شعر
شبیه چهارراهی در خوابهای من است
که وقتی به آن میرسم
بیتوجه به سبز یا قرمز بودن چراغ
بی اختیار میایستم و
با صدای بوق ماشینها
پیاده میشوم
از خواب