ادبیات امروز ایران دچار یکنواختی و تکرار مضامین است
یک نویسنده جوان در گفتگو با هنرنیوز؛
ادبیات امروز ایران دچار یکنواختی و تکرار مضامین است
فرهاد خاکیان دهکردی از نویسندگان جوان و پویایی است که با تفکر خلاق و ذهنی عمیق، داستان نویسی را در سطح حرفه ای کار و تجربه ای می کند.
 
تاريخ : دوشنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۱ ساعت ۱۱:۰۵

قرار است به زودی یکی از رمان های این نویسنده جوان منتشر شود؛ با او درباره نویسندگی و شرایط امروز ادبیات به گفتگو نشسته ایم: 

خاکیان دهکردی درباره روند فعالیت خود به صورت حرفه ای در ادبیات داستانی گفت: نزدیک به چهار سال است که در حوزه ادبیات داستانی به صورت حرفه ای کار می کنم و آثاری را می نویسم که نخست از منظر شخص خودم و سپس از منظر منتقدان و مخاطبان مقبولیت داشته باشد. 

وی با بیان این مطلب افزود: داستان نویسی را برای اولین بار در کنار مهتاب کلانتری مترجم آثار پست مدرن شروع کردم و بعد مدتی با آقای حسین مرتضاییان آبکنار آشنا شده و از رهیافت های ایشان بهره مند گشتم، سپس جلوه دیگری از نویسندگی را با احمد بیدگلی تجربه نمودم تا اینکه یک مجموعه از داستان های کوتاهم را جمع آوری کردم و با حسین سناپور آشنا شدم که جایگاه استادی بر بنده دارند و من در کارگاه ایشان با کم کیف نگارش رمان به صورت حرفه ای مواجه داشتم_به واقع شیوه اصلی و حرفه ای نویسندگی نوشتن رمان است_ که در نهایت از ماحصل حضور در کارگاه های ایشان این رمان را نوشتم. 

وی در خصوص فرآیند نگارش اثرش اظهار داشت: در خلق رمان دو مکان اصفهان و شهرکرد را مد نظر داشتم چراکه شهرکرد جایی است که من در آن بزرگ شده ام و به آن آشنایی دارم به علاوه هنگام نوشتن رمان سعی کردم دایره ای از مخاطب را در نظر بگیرم که گسترده باشد و به نحوی بتوان رضایت خاطر مخاطبی که با رمان روبه رو می شود را فراهم آورم. 

خاکیان دهکردی در تشریح اهداف خود از تالیف این اثر بیان داشت: هدف اصلی من از نگارش این رمان بازنمایی روابطی است که شخصیت های داستانی من در دنیایی که در آن زیست می کنند با آن روبه رو هستند، به نوعی بازنمایی حوادثی که برای آنها رخ می دهد و تغییر شخصیت با توجه به اتفاق هایی که برایشان می افتد و در نتیجه دید تازه ای که به

به نظر من ادبیات به کسی تعهدی ندارد و داعیه دار مخاطب نیست و این مخاطب است که باید خود را با ادبیات همسان کند
اتفاقات بیرون دنیای خود پیدا می کنند و باز ارزش گزاری ارزش های از دست رفته برای تک تک این شخصیت ها است. 

*سلیقه ناشر با توجه به سلیقه حاکم بر موقعیت روز جامعه تعیین می شود 

وی با نگاهی به شرایط فعلی چاپ و نشر در ایران گفت: برای بررسی شرایط نشر کتاب نخست این مسئله مطرح می شود که آیا انتشارات به عنوان بنگاه فرهنگی اقتصادی در مورد آثار ادبی نویسنده هایی که برای نخستین بار اقدام به انتشار اثرشان می کنند باید ریسک کند و یا جزء وظایف این بنگاه است که به انتشار کتاب هایی از این دست بپردازد، دوم اینکه در صورتیکه یک اثر از نظر کیفیت ادبی، جایگاه خود را در بازار نشر داشته باشد طبیعاتا ناشر آن اثر را می پذیرد، وقتی یک کتاب از این فیلتر عبور کند مرحله ای که باید منتظرش باشیم مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است در صورتیکه آن بنگاه فرهنگی اقتصادی به عنوان ناشر بتواند با سیاست های خودش کتاب را همخوان بداند آن را منتشر می کند، به اعتقاد من اگر نویسنده یک کتاب خوب بنویسد ناشر آن را چاپ می کند لذا به نظر می رسد کسانی که در این مرحله با مشکل روبه رو هستند مسئله شان این است که کتابی را که نوشته اند به درد ناشر به عنوان یک بنگاه فرهنگی اقتصادی نمی خورد و هم از این روست که ناشر حق دارد که ریسک نکند و آن کتاب را مخصوصا در شرایط فعلی منتشر نکند. 

وی در پاسخ به این پرسش که « بنا به گفته شما آیا انتخاب و گزینش ناشر درباره آثار زنجیره ای از گزینش های سلیقه ای توسط ناشران را در پی نخواهد داشت ؟» گفت: یقینا سلیقه ناشر با توجه به سلیقه حاکم بر موقعیت روز جامعه تعیین می شود و ما ناشری را نداریم که سلیقه شخصی اش طوری باشد که آثار را پس بزند؛ زیرا صحبت ما در باره ناشران فرهیخته است یعنی کسانی که سلیقه ادبی مملکتشان را خوب درک کرده اند. 

این نویسنده جوان در شناخت آسیب های امروز فضای ادبیات داستانی تصریح نمود: به عقیده من آن چیزی که ادبیات امروز ایران با آن دست به گریبان است یکنواختی آثار ادبی ست؛ به عبارت دیگر گو اینکه همه داستان ها و رمان ها یک دغدغه یکسان دارند و به همین دلیل می بینیم که همه رمان ها انگار همه بی نهایت به هم شبیه اند و کار متفاوت مدت هاست در ادبیات مشاهده نمی شود لیکن به نظرم ناشر سلیقه شخصی ندارد و او هم به وضعیت امروز ادبیات نگاه می کند و نباید انتظار داشت
خود مخاطب و جریان ادبیات آثاری را که به شیوه غیر حرفه ای وارد حوزه کار و نشر شوند پس می زند
که هر اثری که به دستش می رسد را منتشر کند اما این یک واقعیت است که به واقع امروز دوره رونق نشر در ایران نیست. 

وی با بیان اینکه ادبیات بازاری در گستره نقد ادبی جایی ندارد و با تاکید بر این شناخت مخاطب گفت: ما به واقع از ادبیات و آثاری صحبت می کنیم که ارزش گزاری شده است یعنی ادبیات بازاری در آن جایی ندارد و من معتقدم ادبیاتی که قابل بحث است ارزش ادبی و اصالت کلمه دارد، وقتی این مسئله را بپذیریم که جریان هایی که در ادبیات است عموما در حال تغییر است باید توجه کنیم که بخشی از آن سلیقه مخاطب است، بحث دیگر شیوه پرداخت داستان هاست و در دوره های مختلف این زبان تغییر می کند و همانطور که در دوره های مختلف تغییر وجود داشته هنوز هم وجود دارد، داستان هایی که یک دوره در ادبیات رایج بوده اند امروز دیگر مخاطب آنها را بر نمی تابد لذا در اینجا باید تعریف مخاطب هم باز شود و باید منظورمان از مخاطب روشن گردد؛ مخاطبی که وقتی یک کتاب را به دست می گیرد معتقد است که یک اثر ادبی هنری را به دست گرفته است وقتی چنین کسی باشد می توانیم بگوییم که مخاطب کتاب ماست. 

وی افزود: به نظر من ادبیات به کسی تعهدی ندارد و داعیه دار مخاطب نیست و این مخاطب است که باید خود را با ادبیات همسان کند لذا ناشر هم وقتی که اثری این چنین به دستش می رسد که ارزش ادبی خوبی دارد و در جریان فعلی ادبیات جایگاه دارد چرا آن را منتشر نکند. 

وی همچنین با تاکید بر اینکه ما مخاطب جدی و غیر جدی در ادبیات نداریم خاطر نشان نمود: ما مخاطب جدی و غیر جدی ادبیات نداریم؛ مخاطبیانی داریم که از یک اثر ادبی لذت می برند و از یک اثر دیگر لذت نه؛ زیرا بحث زیبایی شناسی اثر ادبی را هر انسانی مخصوص به خود دارد و نمی شود انتظار داشت که وقتی کتابی منتشر می شود اگر مخاطب خوشش نیامد اثر خوبی نیست یا بالعکس، کما اینکه همواره ما آثاری را داشته ایم که در دوره انتشارشان دیده نشدند اما بعدا بسیار مخاطب پیدا کرده اند. 

فرهاد خاکیان دهکردی در خاتمه خاطرنشان ساخت: مخاطب جدی و غیر جدی برای من معنی ندارد من فقط یک خاطب برای آثارم می شناسم و آن کسی است که ادبیات را می شناسد و او می تواند با سلیقه اش کتاب مرا قبول کند یا نه و لذا خود مخاطب و جریان ادبیات آثاری را که به شیوه غیر حرفه ای وارد حوزه کار و نشر شوند پس می زند.

کد خبر: 50620
Share/Save/Bookmark