شبیخون به بافت تاریخی شیراز
کارشناسانی با اهداف خطرناک؛
شبیخون به بافت تاریخی شیراز
« امام جمعه شیراز در سخنان خود به بیکاری و بی آبی استان اشاره کرده است اما اگر بافت تاریخی درست نگهداری، حفاظت و بازآرایی (مرمت) شود، هزاران کار برای بیکاران شهر پدیدار خواهد شد. و هزاران تن برای دیدن جاهایی که ملاصدرا، حافظ و سعدی روزگاری در آن گام بر می داشتند به دیدن این شهر خواهند آمد.در کنار آن نیز مرکزهای مذهبی مانند شاهچراغ بخش بزرگی از مردم را پذیرا خواهد بود.»
 
منبع : تارنمای فرهنگی مهرگان
تاريخ : دوشنبه ۹ شهريور ۱۳۹۴ ساعت ۱۵:۳۲
به گزارش هنرنیوز؛«شهر راز»، شهری که دیگر هیچ نشان و رمزی در دل خود نهفته ندارد. شهری که هویت و شناسنامه اش را دارند از آن می گیرند. دیاری که تا چند سال آینده تاریخش بر باد خواهد رفت و جز مُشتی ساختمان بد ریخت و بی قواره و سر به آسمان کشیده را در خود نخواهد داشت.

 بافت تاریخی شیراز در یک سال گذشته روی خوش ندیده و هر از چند گاهی و پس از آرام شدن رسانه ها، لودرها به جان بی دفاعش افتاده و آن را تکه تکه کرده اند. شهر شیراز که روزی سرآمدِ همۀ شهرهای ایران بوده و به شهر گل و بلبل نامدار است، امروزه شهری بی هویت با ساختمان های بدریخت سر به آسمان کشیده ای است که نه تنها هیچ نشانی از پیشینۀ شکوهمند خود ندارد، بلکه در دو دهۀ گذشته مدیران شهری با تصمیم های نادرست و لغزش های (اشتباهات) بسیار به شناسنامه و تاریخ این دیار چوب حراج زده و شهر فروشی کرده اند. بافت تاریخی آن نیز داستان پر فراز و نشیبی را پشت سر گذاشته و با آمدن هر مدیری بخشی از آن نابود شده و خاطرات جوانی پدر و مادران ما از میان رفته است. اما در این میان بیشترین آسیب را بافت تاریخی پیرامون شاهچراغ دیده است. در چند سال گذشته به انگیزۀ گسترشِ (توسعه) این حرم، خانه های تاریخی فراوانی را ویران کرده اند که یادگار این آسیب ها خیابان ۹ دی امروزی است. ولی اِنگار سوداگران آزجوی (پرطمع) را پایانی نیست و این بار بافت تاریخی اسکندریه یا همان پشت شاهچراغ را نشانه رفته و می خواهند بدنامی خود را در تاریخ این شهر ثبت کنند.



در همین زمینه غلامحسین معماریان، استاد دانشگاه می گوید : « بر پایۀ نوشته های خبرگزاری ها و سخنان نمایندۀ ارجمند ولی فقیه در استان، بنا است که با گسترش حرم شاهچراغ و پیوند آن با حرم آستانه، طرح حرم تا حرم (شاهچراغ تا حرم آستانه) را به اجرا در آورند. و از ۳ سمت این طرح را گسترش دهند. این به معنای نابودی سدها خانۀ با ارزش مِهرازی (معماری) بومی است. به نظر می رسد کارشناسانی که این آگاهی ها (اطلاعات) را به سرپرستان شهر و استان می رسانند به نوعی آهنگ (قصد) از میان بردن بافت تاریخی شیراز را دارند که این کاری بسیار خطرناک است. زیرا نتیجۀ آن از میان رفتن بخشی از فرهنگ ایران و شیراز است. شوربختانه (متاسفانه) در چند دهۀ گذشته تاریخ و طبیعت زیبای شهر شیراز به حراج گذاشته شده است و خریداران آن سوداگران شهری بوده اند. و این دیار ارزشمند را قربانی آرمان های نادرست و سوداگرانۀ خود کرده اند. باغ ها، کوه ها، طبیعت و همه چیز این شهر را بر باد داده و شهری بسته و پر از خودرو با ترافیک سنگین و با کمینه (حداقل) امکانات عمومی بر جای گذاشته اند. و این اقدامات تا اندازه ای است که حتا صدای برخی مدیران نیز درآمده است. امام جمعه شیراز در سخنان خود به بیکاری و بی آبی استان اشاره کرده است. اما اگر بافت تاریخی درست نگهداری، حفاظت و بازآرایی (مرمت) شود، هزاران کار برای بیکاران شهر پدیدار خواهد شد. و هزاران تن برای دیدن جاهایی که ملاصدرا، حافظ و سعدی روزگاری در آن گام بر می داشتند به دیدن این شهر خواهند آمد.در کنار آن نیز مرکزهای مذهبی مانند شاهچراغ بخش بزرگی از مردم را پذیرا خواهد بود. این به معنای دیدن هم زمان بافت تاریخی و حفظ آن با گسترش حرم است نه این که این دو در برابر هم قرار داده شوند».




اما یکی از کارشناسان میراث فرهنگی در این زمینه دیدگاه دیگری دارد و می گوید: « در این رویداد یک شبکۀ صهیونیستی دخالت دارد. این شبکه به شدت پافشاری (اصرار) دارد که مردم ما را از اهل بیتش جدا کند. هر انسانی در هر جایگاهی با هر پُستی و یا جامه ای (لباسی) اگر سخنی بگوید تا انگیزه ای شود که مردم گمان برند اهل بیت مزاحم شان است و مایۀ آزارشان می شود از همین سیستم پِیروی می کند. برای نمونه اگر مدیران شهری بخواهند مسجدی را در جایگاهی بد و نازیبنده (نامناسب) بسازند که برای مردم دردسر پدید آورد و در زندگی و رفت و آمدشان نابسامانی به وجود آورد و یا به انگیزۀ گسترش حرم تا حرم و اهل بیت و شاهچراغ ارجمند (عزیز) و یا هرچیز دیگری، کاری کنند که منطق کشور زیر پرسش برود و یا آزادی و آرامش مردم گرفته شود و سخنان علمی از میان برود، این نشان رخنۀ (نفوذ) همان گروه (باند) تعریف شدۀ صهیونیست است که بر آن است تا میان مردم و اهل بیت جدایی بیندازد. و هر کسی هم که این روش را گسترش دهد در راستای همین اندیشۀ صهیونیستی گام برداشته است».



سعید فلاح فر در دنبالۀ سخنانش می افزاید : « ما با فرد و جایگاهش کاری نداریم. زیرا با رِخنۀ این شبکه، خواسته های آنان در میان افراد گوناگون و به بهانه های گوناگون دارد انجام می گیرد. و این افراد خواسته یا ناخواسته، آگاهانه یا ناآگاهانه همان آرمان های این گروه را پیاده کرده و دنبال می کنند. آن ها دارند دنبال یک تئوری می گردند که شما در تاریخ، در دانش، منطق، در شهرداری و نظام سیاسی کشور کاری را انجام دهید که مردم بگویند که شاهچراغ به جای این که برای ما راه گشایی باشد و خدمتی انجام دهد در برابر ما جای گرفته است و انگیزه ای شده تا ما تاریخ و میراث گذشتگان را از دست بدهیم. این طرح یک طرح صهیونیستی است که مردم ما را در برابر باورهای دینی خود قرار می دهد و همان گونه که گفتم این افراد دانسته یا نادانسته دارند آتش به آسیاب صهیونیست ها می ریزند، و این کل داستان است و جزییاتی هم ندارد. سرپرستان باید تکلیف خود را روشن کنند که در راستای صهیونیست گام بر می دارند یا در راستای سود (منافع) مردم و کشور و اسلام. این که شما جامۀ اسلامی بپوشید، ولی سخنی غیر اسلامی بزنید و در برابر خواستۀ ملی مردم باشید، سال هاست در درازای تاریخ کشور، صهیونیست ها با جامۀ اسلامی این کار را کرده و سخنان ضد اسلامی زده اند».

این استاد دانشگاه در بخش دیگری از سخنانش اظهار می کند : « سازمان میراث فرهنگی به وظیفه خود عمل کرده و خانه ها را به ثبت رسانده است. قانون هم روشن و شفاف است و باید این یادمان ها پاسداری و حفظ شود. همچنین رونوشتی از پرونده های آن ها را به شهرداری ها، فرمانداری ، محیط زیست و ... فرستاده است و همه از قانون های موجود آگاهی دارند. اکنون اگر کسی سرپیچی می کند در واقع دارد قانون را دور می زند و خواسته یا ناخواسته در راستای همان شبکه گام بر می دارد. زیرا میان مردم و باورهای دینی آنان جدایی می اندازد و از دیدگاه من هیچ موضوع دیگری هم نیست. شوربختانه (متاسفانه) این شبکه با برنامه ریزی فراوان دشمنان در درون کشور ما رخنه کرده است».




بر اساس این گزارش، در بافت تاریخی شیراز یعنی طرح ۵۷ هکتاری بر پایۀ اسناد سازمان میراث فرهنگی ۹۰ خانۀ ثبتی وجود دارد که از سال گذشته تا کنون ۱۱ باب آن ها ویران شده است. نام های این خانه ها به این شرح است : ۱- خانه اسدالله شجاعت، شماره ثبت ۹۰۰۵، تاریخ ثبت ۱۰ خوردادماه ۱۳۸۲، دیرینگی، قاجاری ۲- خانه زهرا بیگم اسدالهی زوج، شماره ثبت ۹۰۳، تاریخ ثبت ۱۰ خوردادماه ۸۲، دیرینگی، قاجاری ۳- خانه حسن حلی ساز، شماره ثبت ۸۹۷۴، تاریخ ثبت ۱۰ خوردادماه ۸۲، دیرینگی، پهلوی یکم ۴- خانه علی اکبر اصغرزاده، شماره ثبت ۸۹۶۷، تاریخ ثبت ۱۰ خوردادماه ۸۲، دیرینگی، قاجاری ۵ – خانه رضامعصومی، شماره ثبت ۸۶۴۷، تاریخ ثبت ۱۰ خوردادماه ۸۲، دیرینگی، قاجاری ۶ – خانه مصروفی، شماره ثبت ۱۵۳۲۶، تاریخ ثبت ۲۴ اسپندماه ۸۴، دیرینگی، قاجاری ۷ – غضنفرهمتی، شماره ثبت ۸۹۹۹، تاریخ ثبت ۱۰ خوردادماه ۸۲، دیرینگی، پهلوی یکم ۸ – خانه رقیه طوفانی، شماره ثبت ۸۶۷۴، تاریخ ثبت ۱۰ خوردادماه ۸۲، دیرینگی، قاجاری ۹ – خانه حاجی عاطفی، شماره ثبت ۸۷۲۲، تاریخ ثبت ۱۰ خوردادماه ۸۲، دیرینگی، قاجاری ۱۰ – خانه علی یل، شماره ثبت ۸۹۸۴، تاریخ ثبت ۱۰ خوردادماه ۸۲، دیرینگی، پهلوی یکم و ۱۱ – خانه پورنواب، درحال ثبت، دیرینگی زندیه – قاجاری. ناگفته نماند که خود این بافت، تاریخی است و دارای ارزش و به ثبت ملی نیز رسیده است.

گزارش و عکس: سیاوش اریا
کد خبر: 82618
Share/Save/Bookmark